سومین جلسه از دور دهم سری کارگاههای آموزش خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی گوجان با استادی راهنمای محترم تازه واردین مسافر حمید و نگهبانی مسافر روزبه و دبیری مسافر عباس با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» روز سه شنبه 17 تیر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود .
خلاصه سختان استاد:
خدای بزرگ را شاکر و سپاسگزارم که این فرصت را عنایت فرمود تا یک بار دیگر در جمع دوستانم حضور داشته باشم. از ایجنت محترم و نگهبان جلسه نیز کمال تشکر را دارم که اجازه دادند بار دیگر در این جایگاه قرار بگیرم. موضوع جلسه امروز، "قضاوت و جهالت" است. این دستور جلسات همانند حلقههای یک زنجیر، بههم پیوستهاند و در مسیر درمان، بسیار راهگشا هستند.
به عقیده من، هر شخصی که قصد ورود به کنگره ۶۰ و رسیدن به درمان را دارد، اگر همین دستور جلسات را در زندگی شخصی و در کنگره بهکار گیرد، بهراحتی میتواند به درمان دست یابد. قضاوت، حاصل جهل و ناآگاهی ماست. قاضی واقعی، تنها قدرت مطلق است. در سیستم زندگی انسانها، جایگاههایی تعریف شدهاند که در آنها انسانها تجربه کسب میکنند. قاضی براساس مدارک، شواهد و شرایط، تصمیم میگیرد. حتی ممکن است در پایان، علیرغم شواهد، قضاوتی نادرست صورت گیرد. در طول تاریخ، واژه "قضاوت" نیز گاه نادرست به کار رفته و موجب صدور احکام غلط شده است. ما چرا وارد قضاوت میشویم؟ هنگامی که در جایگاهی پایینتر از دیگران قرار میگیریم، ناخودآگاه تمایل به قضاوت پیدا میکنیم. اما چرا نباید قضاوت کنیم؟ چون ما به کنگره آمدهایم تا درمان شویم. برای این مسیر نیازمند انرژی هستیم، و اگر این انرژی را صرف قضاوت بیجا کنیم، آن را هدر دادهایم. انرژی که باید صرف درمان شود، بیثمر از دست میرود. برای پرهیز از قضاوت، باید سطح داناییمان را بالا ببریم.
ما در کنگره "مثلث دانایی" داریم و در مقابل آن، "مثلث جهالت" نیز وجود دارد. زمانی که ناامیدی، ترس و منیت بر ما چیره میشوند، قضاوت کردن دیگران آغاز میشود. این روند، حال درونی ما را بهشدت خراب میکند و منجر به جنگی درونی میشود. پیامد این جنگ درونی، تخریبهای فراوانی است که هزینه سنگینی برایمان دارد و انرژی زیادی از ما میگیرد. افزایش دانایی، نیرویی در ما ایجاد میکند که ما را در مسیر درست هدایت مینماید. این نیرو صرف آموزش و درمان میشود و ما را به بازسازی جسم میرساند. در قانون کارما یا قانون عمل و عکسالعمل آمده است که هر عملی، بیتردید، عکسالعملی خواهد داشت. وقتی کسی را قضاوت میکنیم، شاید مدتی طول بکشد، اما نهایتاً خودمان مورد قضاوت قرار خواهیم گرفت.
بسیاری از حال خرابیهایی که تجربه میکنیم، حاصل قضاوتهای ناآگاهانه گذشته است. در آغاز جلسات، آقای مهندس میفرمایند: «خدایا، به تو پناه میبریم از بزرگترین دشمن خودمان؛ یعنی جهل و ناآگاهی خودمان.» جملهای بسیار عمیق که ریشه در حقیقت دارد. اگر ما دیگران را بر اساس صفاتشان قضاوت میکنیم، در واقع آن صفت را درون خودمان نیز مورد قضاوت قرار دادهایم. قضاوت، کار قاضی، وکیل یا مأمور تحقیق است. ما باید، بهقول آقای مهندس، دوربینمان را بهسوی خودمان برگردانیم، و نه دیگران. قاضی حقیقی، تنها خداوند است. زمانی که من وارد کنگره ۶۰ شدم، حال بسیار بدی داشتم. بسیاری از دوستان حاضر در جلسه میدانند. من با مصرف زیاد شیشه، تخریب زیادی داشتم. خیلیها مرا قضاوت میکردند و باور نداشتند که بتوانم به درمان برسم. اما خدا را شکر، بهقول آقای مهندس، ما باغچه خودمان را بیل زدیم، سرمان را پایین انداختیم، با کسی کاری نداشتیم، و در نهایت، به نتیجه رسیدیم. خدا را شاکرم که پس از طی مسیر، آزمون دادم و حالا در جایگاه راهنما قرار گرفتهام.
این مسیر حاصل تلاش، رعایت حرمتها، و پیروی از راهنماییها بود. برای مسافران سفر اول نیز توصیه میکنم: اگر میخواهید به نتیجه قطعی برسید، کاری به دیگران نداشته باشید، به راهنمایتان گوش دهید، فرمتها و ساختار کنگره را رعایت کنید. با رعایت این موارد و اطاعت از راهنما، از فرمانبرداری به فرماندهی خواهید رسید.
اینها را از تجربه شخصی خودم میگویم. در کنگره، هر کسی با زبان خودش صحبت میکند. اگر میخواهید به حال خوب برسید و نتیجه بگیرید، حرمتهای کنگره را رعایت کنید، نظم و انضباط داشته باشید، و در مشارکتها شرکت کنید. مشارکت کردن، حال خوبی به انسان میدهد. باید از ترس عبور کرد. من هم روزی دچار استرس و اضطراب بودم و مطالب از یادم میرفت. اما با گذر زمان، کمکم راه افتادم. ما باید در کنگره بیاموزیم که با کفشهای خودمان راه برویم و اگر خواستیم راه رفتن کسی را قضاوت کنیم، ابتدا کفشهای او را بپوشیم. سپاسگزارم از اینکه به صحبتهای من گوش دادید.

نگارش و ویرایش سخنان استاد: ai
تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافرابوالقاسم
- تعداد بازدید از این مطلب :
257