چهارمین جلسه از دوره پانزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، روزهای سهشنبه، نمایندگی قائمشهر، با استادی مسافر مصطفی مرزبان محترم، نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر مرتضی با دستور جلسه "قضاوت و جهالت؟" سهشنبه 17 تیر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد
سلام دوستان مصطفی هستم مسافر.

خدا را هزار مرتبه شکر که در جمع شما عزیزان حضور دارم. از آقا سعید نگهبان جلسه، دبیر جلسه، گروه مرزبانی و ایجنت محترم آقا مهران سپاسگزار هستم که این فرصت را در اختیار بنده قرارداد.
پنجشنبه هفتهای که در پیش داریم انتخابات مرزبانی است. چهارده ماه بهعنوان مرزبان این دوره در خدمت شما بودم. خدا توفیق بدهد که بازهم در خدمت شما باشم. این وظیفه ماست که در جهت اهداف کنگره خدمت کنیم.
من با بیستوهفت سال تخریب وارد کنگره شدم. برای درمان خود راهی پیدا نکردم و همیشه با دربسته روبرو میشدم. به عقیده من کسی که مثل جناب مهندس نیامده درمان اعتیاد را انجام بدهد، درمانی که تمام دنیا در حل آن مانده است وجود ندارد؛ و پیامد درمان خیلی از بیماریهایی که خیلی از انسانها را درگیر کرده است در دنیا درمان کردهاند. جا دارد که خیلی از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر کنم.
دستور جلسه در مورد جهالت و قضاوت است. در ابتدای جلسه، نگهبان محترم در نوشتار میخوانند، خدایا ما را از دست نیرومندترین دشمن خودمان که نادانی خودمان است نجات بده، جهالت از کجا میآید؟ از نادانی میآید و نقطه مقابل آن دانایی است. استاد امین مثلث تفکر، آموزش و تجربه را ترسیم کردهاند. اینکه من بیام فقط بگویم خدایا من را از جهل و نادانی رها کن جور درنمیآید.
باید تفکر کرد، تجربه کسب کرد و آموزش گرفت. در این جلسه در حال یادگیری از تجربیات همدیگر هستیم و از آن استفاده میکنیم. از آموزشهایی که از سی دیها میگیریم استفاده میکنیم. آقای مهندس هر هفته در این سی دیها به آموزش میدهند. سیدیهایی گه راهنماهای محترم از چهل سی دی به ما آموزش میدهند.

آقای مهندس در ابتدای سی دیها در مورد جهانبینیها صحبت میکنند. در مورد ساختار جسم هم که صحبت میکند در مورد جهانبینی است.
این آن دیدگاهی است که من باید نسبت به جسم خودم داشته باشم؛ یعنی بدونیم جسم ما چهل هزار میلیارد سلول دارد و این کمچیزی نیست، برای خودش یک کارخانه عظیم هست. جناب مهندس میگویند برای شمارش یک میلیارد 33 سال زمان نیاز است حالا شما حساب کنید برای چهل هزار میلیارد سلول چه مدت باید زمان گذاشت.
این یعنی انسان چقدر عظمت دارد. نباید این عظمت را با عیبگیری از دیگران، کوچک کنیم.
مصرف مواد مخدر باعث شده است که در من عیب و ایرادهای زیادی به وجود بیاید. در اینجا حضور دارم تا عیب و ایراد خودم را برطرف کنم. من در آن جایگاهی نیستم که کسی را قضاوت کنم. آقای مهندس میگوید قاضی خیلی باید درس بخواند و زحمت بکشد مدارکش را طی کند تا در جایگاه قضاوت قرار بگیرد تا در مورد دیگران قضاوت کند. بااینوجود ممکن است در کار خود دچار اشتباه شود.
به قول آقا مهران اگر در مرزبانی مشکلی در کارمان پیش بیاید باید مشکل را با خود شخص حل کنم. نباید با دیگران در میان گذاشت، آنوقت این دوستی و محبت میشود. دوست آنکسی هست که عیب و ایراد دوست خود را در مقابل او بیان کند.
قضاوت کردن نادرست مجموعه تمام، ضد ارزشها است. خیلی ممنون که به حرفهای من گوش کردید.
تنظیم و ارسال : مسافر حسین لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
92