جلسه دهم از دوره پنجم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی دماوند به استادی مسافر علی، نگهبانی مسافر یاسر و دبیری مسافر سعید دستور جلسه ((قضاوت و جهالت)) دوشنبه ۱۶ خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
در مورد دستور جلسه باید بگویم ما در کنگره 60 دستور جلسات بسیاری داریم و هر کدام برای پیام و مسائل مهمی دارد،قضاوت یعنی حکم کردن جهالت یعنی ندانستن یا نادانی و من باید بدانم در چه موردی حکم میکنم در زندگی من فقط به روی کارهای خودم میتوانم قضاوت کنم در کارهای دیگران نمیتوانم قضاوت کنم در زبان فارسی ما یک کلمه داریم به نام چرا اگر این چرا را در قضاوت بیاوریم دو حالت دارد یک چرایی که میتوانیم جوابش را بدهیم و در زندگی و کارهای خودمان است چرا باید بروم به کنگره و میتوانم در مورد این چرا قضاوت کنم چرا با این دوستم بروم یا خیر آیا میتوانم با این شخص کار کنم یا خیر و سال ها باید فکر کنم که چرا من به اعتیاد و اینجا رسیدم من در زندگی در کودکی خیلی انسان سر به زیر و آرامی بودم و به جایی رسیدم که میگفتم چرا پدر و مادرم برادر و خواهر کوچک تر از من را بیشتر دوست دارد یا معلم چرا بچه های دیگر را بیشتر از من دوست دارد و آمدم در جامعه و باز هم پیش خود گفتم چرا اینها وضع مالی خوبی دارند کار این کلمه چرا به جایی رسید که من خدای بزرگ را هم قضاوت کردم خدایا چرا من را آفریدی جمله ای که اکثر مصرف کنندگان از آن استفاده می کردند و همه اینها قضاوت است و یک چرایی دارد که من هیچ وقت به جواب آن نمیرسم ولی در مورد انجام دادن یک کار صد در صد به جواب میرسم به طور مثال من کارم جوشکاری و آهنگری است میتوانم بگویم که این ستون چرا کج جوش خورده ولی نمیتوانم راجع به گچ کاری آن نظر بدهم وقتی راجع به کار آن گچ کار نظر دادم که خوب است یا بد این می شود جهالت و اگر نادان باشم در مورد هر چیزی نظر میدهم و قضاوت میکنم انسان دانا هیچ وقت دیگران را قضاوت نمیکند.
چند روز پیش داشتم فکر میکردم اکثر ما در هنگام خواب امکان دارد خواب های بدی ببینیم و وقتی بیدار می شویم میگوییم خدا رو شکر خواب بود و یک روز سر از این دنیا بر میدارم و میروم به عالم پس از مرگ و میگویم خدایا همه اینها بازی بود و من چرا خوب بازی نکردم و باید سعی کنم در این دنیا درست و صادقانه بازی کنم و به قول جناب مهندس انسان وقتی از این دنیا میرود دو حالت دارد یا میگویند آدم خوبی بود حیف شد رفت یا میگویند آدم بدی بود خوب شد رفت من انتخاب میکنم در کدام دسته باشم.
در سفر اول آیا بروم کنگره یا نروم آیا میخواهم به حال خوب برسم یا نه اینجا است که باید یک حکم و قضاوت خوب انجام بدهم تا یک حال خوب به دست بیاورم می آیم سفر دوم آیا خدمت بکنم یا نکنم و همیشه در یک دو راهی قرار داریم و باید قضاوت درست انجام دهم که به مسیر شر و ضد ارزش نروم.

تنظیم و ارسال: مسافر مجتبی
- تعداد بازدید از این مطلب :
145