هفتمین جلسه از شصت و دومین دوره سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی پرستار، با استادی راهنما مسافر محمد، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر رحمت، با دستور جلسه "قضاوت و جهالت" روز دوشنبه مورخ شانزدهم تیرماه 1404 راس ساعت 17 آغاز بکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر
خدا را شکر میکنم که یکبار دیگر این فرصت را پیدا کردم تا در خدمت شما دوستان این جایگاه را تجربه کنم و اعم از انرژی، از آموزشها نیز استفاده کنم.
دستور جلسه قضاوت و جهالت است دو واژه مجزا هستند که هرکدام معنی خاص خودشان را دارند. قضاوت به معنی داوریکردن و جهالت به معنی ناآگاهی و نادانی است.
من زمانی وارد قضاوت میشوم که داخل چهارچوب جهالت باشم. برای قضاوتکردن دو نکته باید وجود داشته باشد، اول باید راجع به آن موضوع اطلاعات و آگاهی من کامل باشد وقتی راجع به یک موضوعی من اطلاعات کافی ندارم قضاوتکردن در موردش اصلاً معنی نمیدهد اگر بخواهم قضاوت کنم حداقل شرط آن است که اطلاعات و آگاهی من کامل باشد و نکته دوم من جایگاه قضاوتکردن را داشته باشم و اگر قضاوت کنم وارد همان جهالت شدم.
اگر بخواهم مثال بزنم فرض بر اینکه من میخواهم وارد خيابان بشوم و ببینیم دو تا ماشین تصادف کردند و هیچچیزی از صحنه تصادف نمیدانم و میروم میگویم مقصر فلان راننده بوده است این میشود جهالت. حالا فرض کنیم من آنجا کاملاً ایستادهام و مشرف هستم به صحنه تصادف و همهٔ اتفاقات را دیدم و با یک اطلاعات کامل میروم جلو اینجا باز اجازه قضاوتکردن ندارم؛ چون جایگاه قضاوت را ندارم و این جایگاه مربوط به مأمور راهنماییورانندگی است؛ چون برای این کارآموزش دیده است. همان مأمور راهنماییورانندگی برای مسائل دیگر اجازه قضاوتکردن را ندارد؛ چون در زمینه جنایی یا حقوقی آموزش ندیده است پس نمیتواند وارد دعوای خانوادگی یک زن و شوهر شود.
حال اگر من بدون این شرطها وارد قضاوتکردن دیگران بشوم چه اتفاقی میافتد حتماً یک آفت و آسیبی برای من دارد. حداقل اولین آسیبی که میزند این است که دور و برم خالی میشود همه را از دست میدهم و اطرافیانم از من فاصله میگیرند؛ چون در این دنیا هیچکسی دوست ندارد مورد قضاوت دیگران قرار بگیرد.
من وقتی دیگران را مورد قضاوت قرار بدهم جلوی رشد خودم گرفته میشود چون ایرادهای خودم را نمیبینم و دائم دوربينم روی دیگران است که ببینیم دیگران چه کاری انجام میدهند. به من یکوقت مسئولیت محدودی دادند که بتوانم رشد کنم و ایرادات خودم را پیدا کنم وقتی روی ایرادات دیگران زوم کنم دیگر فرصتی برای من نمیماند که ايرادات خودم را پیدا کنم.
خیلی خوب است وقتی من ایرادی را در دیگران جستجو میکنم اول به خودم رجوع کنم و ببینم که آیا من آن ایراد را دارم یا خیر؟ در جایی از عالمی بزرگ خواندم که یک روز شاگردانش به حضور او رسیدند و گفتند که فلان شخص این اشتباه بزرگ را انجام میدهد، آن عالم شروع کرد به شکرکردن خداوند، شاگردان گفتند که مگر خطاکردن مردم شکرکردن دارد؟ عالم گفت نه خطاکردن مردم شکرکردن ندارد و شکرکردن من بهخاطر این است که همه شماها خطاهای خودتان را برطرف کردید و اکنون فرصت پیدا کردید برای اشکالگرفتن از کار مردم.
بنابراین من هر موقع که وارد قضاوت میشوم باید اول ببینم که آیا من خطاهای خودم را برطرف کردهام. آیا من هیچ ایرادی ندارم که در کار مرزبان یا ایجنت یا راهنما ایراد میگیرم؟ آیا من در زندگی خودم ایرادی ندارم که از زندگی برادرم یا خواهرم یا دیگران ایرادی میگیرم؟ پس باید اول خودم را رصد کنم.
زمان سفر اول خودم به راهنمایم گفتم که چرا فلان مرزبان یا ایجنت فلان کار را انجام میدهد و ایراد دارد و راهنمایم در جوابم گفتند که تا اینجا به شما مربوط میشود زمانی که در آن جایگاه قرار گرفتی تو آن اشتباه را انجام نده.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید سپاسگزارم.
عکاس: مسافر حسین لژیون دوازده
تایپ و ویراست: مسافر حسین و مسافر علی از لژیون ششم
بارگذاری: مسافر حسین از لژیون دوازده
وبلاگ نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
325