English Version
This Site Is Available In English

سرنوشت در اختیار خود ما

سرنوشت در اختیار خود ما

برای قضاوت‌ کردن پیش نیاز‌هایی لازم است؛ مثلا جلوتر بودن از مطلب، خودشناسی، علم و آگاهی، شنیدن سخن دو طرف، اعتماد به نفس، دانایی مؤثر و هزاران موارد دیگر. برای جهالت نیز پیش نیازهایی مطرح شده است که عبارتند از منیت، تعصب، ترس، ناامیدی، نادانی، خودخواهی، کمبود سطح دانایی، خرافات، وابستگی و غیره. در قضاوت همه‌ موارد گفته شده در واقع پیش‌ نیاز قضاوت می‌باشند و هرکسی بخواهد قضاوت کند احتیاج به‌ این موضوعات دارد؛ اما در مورد جهالت موارد گفته شده هیچ‌کدام پیش نیاز جهالت نیستند‌؛ چون جهالت پیش نیاز همه آن موارد است. آقای مهندس جهالت را مترادف با نادانی اعلام می‌کنند «نادانی؛ یعنی عدم، هیچ چیزی نیست.»

 زمانی‌که‌ می‌گوییم نور وجود دارد؛ یعنی یک چیزی است وقتی‌که‌ می‌گوییم عدم نور؛ یعنی اینکه نور وجود ندارد نور هم نباشد همه جا تاریکی و ظلمت است. زمانی‌که نور آمد تاریکی خودبه‌خود محو می‌شود و روشنایی نور پدیدار می‌شود حال این روشنایی زمانی به‌ اندازه‌ نور کبریت روشن است، زمانی به اندازه‌ یک لامپ، زمانی به اندازه نور خورشید دائمی و کامل است. در مورد دانایی و نادانی هم همین‌طور می‌باشد زمانی‌که هیچ چیزی نباشد؛ یعنی عدم؛ یعنی نادانی، ناآگاهی و ظلمت پس برای قضاوت کردن همه آن مواردی که گفته شد لازم می‌باشند؛ ولی برای جهالت و نادانی هیچ پیش‌ نیازی لازم نیست؛ یعنی وقتی جهالت باشد، دانایی نیست وقتی دانایی نباشد این‌ها همه به وجود می‌آیند؛ یعنی اینکه منیت، ترس و ناامیدی باعث نمی‌شود که جهالت به‌وجود آید؛ وقتی جهالت و نادانی باشد ترس، منیت، ناامیدی و نداشتن امنیت به وجود می‌آید. زمانی‌که جهالت نباشد دانایی باشد آن زمان امنیت است خرافات نیست و حتی مصرف مواد هم نیست. کسانی که‌ به‌ رهایی رسیده‌اند ذره‌ذره آموزش دیده‌اند، به دانایی رسیدند و آن چراغ و نور اتوماتیک‌وار برای آن‌ها روشن شده است؛ حتی می‌توان گفت که خیلی از مسائل ضدارزشی دیگر؛ مانند حرص، بخل و غیره که‌ خودشان زائیده جهالت است همه کنار رفته‌اند.

 جاهل‌ بودن هیچ هزینه‌ای ندارد؛ ولی برای قضاوت‌ کردن باید خیلی هزینه صرف کنیم. زمانی که خداوند انسان را آفرید و اعلام کرد که موجودی به نام انسان خلق کردم که‌ از خاک آفریده شده و از روح خود در او دمیده‌ام؛ یعنی تمام صفات و ویژگی‌های خداوند را انسان به مقدار کم در وجود خود دارد در اين زمان خداوند یک ویژگی خاصی هم به انسان عنایت فرمود که آن را به هیچ جماد، نبات و حیوانی نداده بود و آن داشتن اختیار بود. وقتی که‌ اختیار به انسان داده شد آن‌جا به‌ انسان قدرت قضاوت هم داده شد قضاوت درمورد خودش، مسیر زندگی خودش. انسان فطرتا موجودی است که گویی قاضی به دنیا آمده و همیشه در حال قضاوت است اینکه راه فسق و فجور را انتخاب کند يا راه تقوا مثلا قضاوت می‌کند که کنگره بروم یا نروم؟ کفش بخرم یا نخرم؟ پولم را این‌جا خرج کنم یا خرج نکنم؟ ما دائما در حال قضاوت می‌باشیم؛ چون سرنوشت در اختیار خود ما است و اختیار هم به ما داده شده که‌ برویم مواد مصرف کنیم یا مصرف نکنیم؟ نه تنها مواد؛ بلکه درمورد هر گونه ضدارزشی به ما اختیار داده شده که آن کار را انجام دهیم یا انجام ندهیم؟ 

در این‌جا نتیجه‌ای که می‌گیریم این است که در مواردی که به ما ارتباطی‌ ندارد وارد حوضه قضاوت نشویم هر کدام از ما فقط خود را قضاوت کنیم آقای مهندس می‌فرمایند:« اگر خیلی خوب بیل‌ می‌زنیم باغچه خود را بیل بزنیم یا خیلی خوب فیلم‌برداری می‌کنیم از خودمان‌ فیلم‌برداری کنیم» در پایان اینکه قضاوت کار هر‌کس نیست ما برای دیگران داوری نکنیم برای‌ قضاوت‌کردن احتیاج به خیلی منابع اطلاعاتی داریم؛ پس برحسب ظن و گمان راجع‌به دیگران داوری نکنیم؛ چون هرچه‌قدر قضاوت کنیم راجع‌به دیگران در واقع جهالت ما بیشتر شده است.

منبع: سی‌دی قضاوت و جهالت آقای مهندس

نویسنده: مسافر فرشته رهجوی راهنما همسفر ربابه( لژیون تغذیه سالم)

ویراستار: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون سوم)

عکاس: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون سوم)

ارسال: مسافر منیژه رهجوی راهنما همسفر ربابه (لژیون تغذیه سالم) نگهبان سایت 

همسفران نمایندگی اسلامشهر 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .