English Version
This Site Is Available In English

حفظ حرمت كنگره؛ احترام به مسير درمان

حفظ حرمت كنگره؛ احترام به مسير درمان

جلسه هشتم از دوره چهل و چهارم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگرۀ ۶۰ نمایندگی ارتش، با استادی راهنمای محترم مسافر عليرضا، نگهبانی مسافر امير و دبیری مسافر پیمان، با دستور جلسه "حرمت کنگره۶۰، چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟" در روز چهارشنبه ۱۱ تير ۱۴۰۴ ساعت ١٧ آغاز به کار كرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان عليرضا هستم يك مسافر.

زمانى كه آقاى مهندس روش DST را كشف كردند و به درمان رسيدند، اين رسالت را بر عهده گرفتند كه اين روش را اشاعه دهند و دوستان با ايشان همكارى كردند و فضايى را بوجود آوردند تا اولين شعبه در تهران برپا شود. هر ساختارى براى رشد و بقاى خودش به يك سرى قوانين نياز دارد و اولين چيزى كه در آن زمان مطرح شد چهارده بند از قوانين بود كه به صورت نوشتار درآمد و در حال حاضر هم در جلسات خوانده مى شود. همچنين يك سرى از مطالب مطرح شد كه نمى شد در حوزه قوانين قرار بگيرند و آنها را به صورت نوشتار درآوردند كه همان حرمت كنگره ٦٠ است كه از خرد جهانى گرفته شده است.

اگر بخواهيم در بحث قوانين عملكرد و ساختار آن را جابجا كنيم زياد تغييرى بوجود نمى آيد ولى در بحث حرمت اگر كسى خطور كند، قطعاً اولين نفر خود شخص آسيب مى بيند و به ساختار هم آسيب مى رساند و آن را زير سوال مى برد. حرمت از لحاظ لغوى همان احترام است و به نظر من هر شخص يا مكانى كه بدى را از من بگيرد و خوبى بدهد، داراى احترام است. آن فرد مى تواند مادر، پدر و يا راهنما باشد و آن مكان هم مى تواند مسجد، كليسا يا كنگره باشد. قطعاً با ورود تك تك ما كنگره بدى ها را از ما گرفت و خوبى ها را در درون ما جايگزين كرد.

در حرمت گفته مى شود كه كنگره مكان امن و مقدسى است اما مقدس بودن صرفاً به خاطر اين فضا نيست و به خاطر عملى است كه انجام مى دهيم كه همان احيا كردن است. در مكان هاى ديگر هم به همين شكل است و مثلاً در مسجد حال خوبى به دست مى آوريد و مى گوييد آن فضا حرمت دارد و قابل احترام است. من زمانى كه وارد كنگره شدم راهنما به من گفت تو كاملاً تحت نيروهاى شيطان هستى و من ناراحت شدم اما بعدها متوجه شدم كه واقعيت همين است و من فرمانبردار مواد بودم! مهمانى و تفريح من بايد يا مواد برنامه ريزى مى شد ولى با ورود به كنگره مسير من عوض شد و در مدار صراط مستقيم قرار گرفت و در حال حاضر هم سعى مى كنم كه در اين بستر باشم و درست حركت كنم.

اگر شما يك درخت را در نظر بگيريد، اين درخت از كثيف ترين كودهاى حيوانى به شما يك سيب خوشمزه و يا ميوه آبدار مى دهد كه باعث مى شود گرسنگى يا تشنگى شما برطرف شود. پس اين درخت بدى را گرفته و به خوبى تبديل كرده و قابل احترام است. حتى يك چشمه هم كه از تاريكى خاك جوشش مى كند و آب خنك در اختيار ما مى گذارد مقدس است. تك تك ما با كول بارى از رنج و سختى وارد كنگره شديم و شاهد هستيم كه كنگره به ما حال خوب مى دهد و بدى را از ما گرفته است.

من بارها از آقاى مهندس شنيده ام و خودم هم مدام در لژيون مى گويم كه كوچكترين كار كنگره، درمان اعتياد است. من هميشه به دوستان مى گويم بحث اعتياد را تمام شده بدانيد! حركت كنگره بسيار عظيم تر از اين صحبت ها است و جداى از بخش علمى، همين كه ما را از مسير انحراف در صراط مستقيم قرار مى دهد، معرفت حكم مى كند كه حرمت آن را نگه داريم و آن را رعايت كنيم. اگر اين اتفاق بى افتد قطعاً روز به روز خودمان حال خوش را درك مى كنيم.
ممنونم از اينكه به صحبت هاى من توجه كرديد.

تایپ، ویرایش و ارسال: مسافر محمدرضا
نمایندگی ارتش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .