در جهان، نیرو معادل حس است و کاری که حس در هر موجودی انجام میدهد این است که باعث حرکت میشود. اگر انسان نسبت به چیزی حسی نداشته باشد، هیچ حرکتی در مورد آن مسئله نمیتواند انجام بدهد و اگر هم بخواهد انجام دهد، باید ابتدا آن حس را در خود بوجود بیاورد تا بتواند حرکتی انجام بدهد و در قوانین فیزیک مبحثی وجود دارد به نام نیرو؛ یعنی اگر بخواهیم نیرو داشته باشیم حتما باید دو قطب وجود داشته باشد، قطب منفی و قطب مثبت پس برای به وجودآمدن نیرو باید هر دو قطب وجود داشته باشد. اگر ما احساس خوبی به شخص یا محیط پیدا می کنیم علت این است که آن شخص یا محیط یک میدان خوبی در اطراف خود دارد و در درون ما هم یک نیروی جاذبه وجود دارد که این نیرو با نیروی بیرونی کنار هم قرار میگیرند و به این صورت یک حس خوب به وجود میآید و اگر این نیرو در درون ما وجود نداشته باشد وقتی در آن محیط قرار می گیریم هیچ حس خوبی به ما دست نمیدهد. حال اگر ما یک فردی را میبینیم و حس نفرت به آن شخص پیدا میکنیم، این ویژگی بد که در شخص مقابل است در خود ما هم هست؛ به این دلیل است که احساس بدی به ما دست میدهد. ممکن است این صفات به صورت آشکار باشد یا پنهان، اگر پنهان باشد باید خودمان آن را شناسایی کنیم و برای درمان آن کوشش کنیم.
باید دانست که قضاوت یک حس منفی است و اگر بخواهیم مدام در مورد دیگران قضاوت کنیم و دنبال نقاط ضعف و قوت دیگران بپردازیم از خود غافل میشویم و احساس بد خودمان را توجیه میکنیم. وقتی که شخصی را محکوم میکنیم چه در ظاهر و چه در باطن مثل این است که به شهر وجودی او حمله کردهایم و به این ترتیب با او وارد جنگ میشویم و باید منتظر حمله آن به شهر وجودی خودمان باشیم. این جنگها با یکدیگر باعث میشود که انرژی زیادی از دست دهند و در هر دو احساس خیلی بدی به وجود آید. قضاوت در فطرت ما برنامهریزی شده است. مشکل از جایی آغاز میشود که در حیطهای که به ما مربوط نیست وارد حوزه قضاوت میشویم و اینجاست که مبحث جهالت مطرح میشود. هنگامی که در امور شخصی دیگران تجسس میکنیم و نظر میدهیم؛ این به معنی جهالت است. برای قضاوت کردن پارامترهای زیادی لازم است که باید رعایت شود؛ بنابراین در اموری که به ما مربوط نیست نباید وارد شده و قضاوت کنیم؛ زیرا باعث تخریب میشود که اینها همه ریشه در جهالت ما دارد. اگر ما بیلزن هستیم باغچه خود را بیل بزنیم و دوربین را روی اعمال خود بیندازیم؛ چرا که قضاوت کردن بر اساس حس، ظن و گمان کار درستی نیست. ناعادلانه است که تمام دستور عمل های زندگی خود را درست بدانیم چون آن چه که در ذهن ما میگذرد اصل مطلق نیست، قضاوت و عدالت اكثراً تفسيری است كه ما از زاويه و ديد خودمان به آن نگاه میكنيم در حالی كه حقيقت جای ديگری است اگر روزی هم مجبور به قضاوت شديم بايد از روی معرفت و عمل سالم باشد كه منجر به جاری شدن عدالت شود.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر هانیه رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون اول)
همسفران نمایندگی ارومیه
- تعداد بازدید از این مطلب :
227