یازدهمین جلسه از دوره شصت و هشتم کارگاههای آموزشی و خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی ابنسینا با استادی مسافر مصطفی ، نگهبانی مسافر بهروز و دبیری مسافر خدابخش و با دستورجلسه ( حرمت کنگره شصت ، و چرا در کنگره نباید روابط خانوادگی و کاری داشت )چهارشنبه ۱۱تیر ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز بکار کرد.
سلام دوستان مصطفى هستم يك مسافر
خداوند را هزاران بار سپاسكَزارم كه يكبار ديكَه توفيق حاصل شد اين جايكَاه را تجربه كنم و آموزش بگیرم از مرزبانهاى شعبه وهمچنین ايجنت محترم آقا جمشيد تشكر ميكنم كه اجازه دادن امروز در اين جايگاه باشم و خدمت كنم از نكَهبان ودبير ارجمند هم تشكر ميكنم
در مورد دستور جلسه چرا رابطه كارى ومالى در كنگره ممنوع است؟ اين برداشتى كه من از دستور جلسه داشتم اين است كه آيا كنگره 60براى همه امن است؟ به نظر من خير
براى كسانى امن است كه به حرمتهايى كه جناب مهندس براى كنكره كَذاشته است احترام بگزارندورعايت كنند امن است.كنگره 60مكان امن ومقدسى است كه من مسافر وقتى كه وارد اينجا شدم بايد اين چهار چوب را رعايت كنم.كنكَره60 قوانينش همان حرمت است. حرمتها به من چه می كَويد؟ من مسافر كه سفر اولى هستم به كنكره 60آمده ام كه آموزش بگیرم در نوشتارها كه هر جلسه خوانده می شود حرمت كنكَره را دوبار می خوانند.يكى ابتداى جلسه ويكبار آخر جلسه خوانده می شود.به من می گويد كه با هم سفرهايت داد وستد نكن .كمترين موردى كه برايتان مثال ميزنم.شربت كم آوردم ميام به يكى ازهم لژيونيهام می گويم كه اقا من شربت كم آورده ام يه مقدار به من شربت بده دارويم راكه گرفتم جلسه بعد به شما پس می دهم.جلسه بعد كه نامه دارم و راهنمايم به همان اندازه چند هفته براى من شربت نوشته است و اضافه ندارم كه بخواهم شربت را پس بدهم.دو اتفاق مى افتد يكى اينكه چون نمی توانم شربت را پس بدهم خجالت ميكشم سر لژيون حاضر باشم و غيبت می كنم و از آموزش عقب بمانم. يا اينكه برم از جايى برايش تهيه كنم كه ممكن است هر چيزى غير از شربت باشد.پس اين عزيز در حق من لطف نكرده و برعكس شايد خيانت كرده باشد پس اگر من با اینچنین مشكلى مواجه شدم بايد با راهنمايم در ميان بگزارم كه ايشان به من راهكار بدهد.واطاعت امر كنم كنكره60 براى منه مصطفى يك مكان آموزش است وقتى وارد كنكَره می شوم نگهبان نظمى كه بيرون حضور دارد اكَه من ندانسته ماشينم را جايى پارك كردم كه ممكن است براى يكى از همسايگان ايجاد مزاحمت كند اگر ايشان به من گفتن كه ماشين را جابجا كنم بايد به حرف ايشان احترام بگزارم.وارد جلسه شدم اكر نگهبان نظم داخل به من گفتن چون اين رديف از صندليها پر نشده اينجا بنشينيد.بايد به حرف ايشان احترام بگزارم مثال ساعت 3لژیون سيگار شروع می شود من وظيفه دارم كه20دقيقه زودتر اينجا حاضر باشم يا ساعت 5 كه جلسات آغاز می شود بايد قبل از ساعت 5 اينجا باشم كه ساعت حضور بزنمبعد از جلسه بلافاصله بايد سر لژیون باشم وهيچ لزومى ندارد كه بروم بيرون يا هرجاى ديكَر.اينها بخشى از حرمتها وقوانين كنكَره 60 به من ميكَويد نبايد دروغ بگویم.نبايد در كار ديكران تجسس كنم.در زمان مصرفم يک زمانی رو می گذا شتم كه به حساب كتاب بقيه رسيدكى كنم و انجام بدهم و به واسطه مصرف نميتوا نستم در كارهايم تعادل ايجاد كنم وهميشه از كارهاى خودم می ماندم.كنكره 60 به من مى آموزد كه تفكر كنم به راهنمايم احترام بگزارم.وقتى گوشی موبایلم زنكَ ميخورد به احترام ديگران سر جلسه نبايد جواب بدهم جلوى راهنمايم نبايد پايم را روى پا بيندازم اين جزوى از حرمتهاى كنكره 60 ميباشد پس بايد احترام بگزارم و این آموزش ها را بيرون از كنگره نيز كاربردى كنم. از اينكه به حرفهاى من گوش دادين از همه شما سپاسگزارم.

تنظیم و تایپ : مسافر احسان لژیون بیست و یکم
عکس: مرزبان خبری
نگارنده : مسافر محسن لژیون شانزدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
37