English Version
This Site Is Available In English

زندگی بعد از سازندگی خویش

زندگی بعد از سازندگی خویش

کنار پنجره ماشین نشسته بودم فکر می‌کردم باد ملایمی که صورتم را نوازش می‌کند چه دلنشین است، با اینکه غمی بزرگ بر دلم سنگینی می‌کرد، سعی نمودم، حال دلم را به همان باد ملایم بسپارم که شادی‌آفرین من است. این من، همان انسانی است که تا یک سال پیش سعی می‌کرد خودش را بیشتر درگیر تاریکی کند تا روشنایی و آن نوازش بادها و نسیم‌های ملایم زندگی‌اش را نادیده بگیرد، نمی‌دانم چرا؟ با اینکه سیاهی را می‌دیدم و با شناختی که از روشنایی داشتم بیشتر خودم را درگیر همان تاریکی می‌کردم و غصه خوردن و زانوی غم بغل گرفتن را زمینه ساز حال خود می‌دانستم.

حالا خوب می‌دانم به لطف خدا مسیری برای من باز شد که رحمت خداوند از آن سرازیر می‌شود؛ زیرا به من آموزش داد نگاهم را تغییر دهم و با کوچک‌ترین چیزهایی که دارم خداوند را شاکر باشم کنگره به من آموزش داد. مهربانی تو، قبل از آن که تقدیم نگاه دیگران شود، قلب خودت را نورانی می‌کند و تشعشات آن نور در تمام وجود و حس تو لبریز می‌شود و می‌فهمی آنچه باور است، محبت است آنچه نیست ظروف تهی است. در کنگره آموزش گرفتم اگر مشکلات ریز و درشت خود را نتوانستم حل کنم، برای این است که صورت مسئله آن برای من حل نشده باقی مانده است، کنگره‌۶۰ آموزش می‌دهد تا زندگی را تبدیل به گلستان کنی؛ زیرا به تو می‌آموزد به چیزهایی بها بدهی که با ارزش هستند، و اینکه مال نباید آرامش را از انسان بگیرد و فقط زمینه‌ای برای آرامش تو باشد.

سپاس از تمامی خدمت‌گزاران کنگره ۶۰ و مخصوصا آقای مهندس دژاکام که بستر حس خوب را برای من و امثال من فراهم نمودند.

عکس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
ویراستار: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون اول)
نویسنده و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی دلیجان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .