English Version
This Site Is Available In English

دلنوشته

دلنوشته

سلام دوستان حامد هستم یک مسافر؛

    ما بر آن هستیم که درخت نخل خانه خویش را به خوشه های رطب آباد کنیم و از شهد آن شربتی بسازیم که بر آن همه سیراب بشوند . . .

    کسانی که تجربه کاشت و آبیاری و نگهداری از  درختان را دارند  در اوایل فکر می کنند که در فاصله های زمانی مشخص و با طی کردن مسافتی ،به آن باغ رسیدگی می‌کنند ، در حال لطف به آن درختان هستند اما پس از چند مدت متوجه می‌شوند که بیشترین حال خوش و حس خوب را خودشان دریافت می کنند و آن موجودات زنده  به باغبان خدمت می‌نمایند.

یا از نگاهی دیگر. . .


    یک درخت وقتی که میوه میدهد این میوه دادن درسته که سودش به دیگران می‌رسد اما بیشترین سودش را خودش نصیب می‌برد؛

چون دیگر دست و دل باغبان به کار میرود ،به موقع آبیاری می‌کند، به موقع کود میدهد ،به موقع هرس می‌کند به موقع سمپاشی می‌کند و همین‌ها اسباب رشد و بالندگی و قد کشیدن آن را فراهم می‌کند و در اصل آن درخت را قیمتی می‌کند .

  حالا اگر درختی میوه ندهد  ،یا میوه خوب ندهد،  یا   خوب  میوه ندهد  !  بیشتر به زیان خودش است؛

  آن وقت هست که باغبان دست به اره می‌شود و آن درخت را تیکه تیکه می‌کند و از باغ بیرون می‌اندازد  و میشود هیمه و  هیزم   و میرود در دل تنورهای آتش.

انسان هم مثل یک درخته اگر ثمری یا سودی به دیگران رساند ،خودش هم برخوردار می‌شود و بیشترین حال خوش را خودش پیدا می‌کند،

اما اگر سود و ثمری به دیگران نداشت وچه بسا برعکس  ، به ضرر دیگران کار کرد مثل درختی که  در یک باغ مزاحم هست  و طبق قانون خداوند از این باغ حذف خواهد شد:...

تعطیلی ناخواسته این روزها و حس دلتنگی    بهانه ای برای  این صحبت ها شد که من حامد با خودم فکر کنم  که مگر نه اینکه  زندگی همیشه همین گونه  بوده است؟!!

    مگر نه اینکه هر روز و هر لحظه حیات دم به دم به من مسافر زندگی بخشیده میشود؟!

آیا در هفته و روزهای گذشته حتی از بودن برای لحظه و ساعتی دیگر ضمانتی وجود داشت؟!

پس حالا قدر بودن در  کنار تمام عزیزان و حس امنیت و آزادی را میفهمم.

  حالا شاید اندکی  بفهمم کنگره مکان امن و مقدس یعنی چه؟

شاید کنگره هدف نباشد ، اما مسیر  بسیار  زیبایی است برای رسیدن به هدف های متعالی  در  تمامی بعد های حیات...


وامروز  چند نفر  دلمان برای لباس سفید و جلسه ای که طبق روال چندین سال برگزار می‌شد تنگ است؟!

برای دیدن استاد راهنما و لژیون ها؟
جلسه خدمتگراران؟
دوستان مرزبان ،اوتی ؟
چایی کنگره؟

حال که کنگره نیامدم چه کار مثبتی در زندگی ام داشتم که اندکی حال خوش تجربه کنم؟؟؟

چه بسیار انسان‌هایی که از جان و دل خدمت کردند تا این چنین مکان امن و زیبایی داشته باشیم که همه و همه از تازه واردی که جلسه اول وارد می‌شود تا بالاترین خدمت گزار و استاد راهنما حال خوش و بی نظیری را دریافت نمایند.

امید است من مسافر نقش خودم را به بهترین صورت اولن  برای خدمت و حال خوش    خودم  و در نتیجه  ایجاد  حس و حال خوش دیگران ایفا کنم.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .