جلسه دوازدهم از دوره دهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگرۀ ۶۰؛ نمایندگی زالپارس؛ با استادی راهنمای محترم مسافر مصطفی ، نگهبانی مسافر قاسم و دبیری مسافرمحسن با دستور جلسه «حرمت کنگره 60 ، چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟» پنجشنبه 12 تیر 1404 راس ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
شهر به یکباره به طغیان دچار می گردد، اما نسیم آرام الله پس از چندی در تمامی آبادی ها حاکم میشود و عظمت و سلامتی باز می آید و شما از آن بهره بیشتری می برید. دوستان همه سلام می رسانند و از خداوند و نگهبانان شاکر هستند که وصلها را انجام می دهند تا همه چیز در کائنات، به رحمت الهی، سیراب گردد. در مقر شما، دوستان هر لحظه این روند و تکامل را با محبت، حس می نمایند. آنانی که مجذوب رحمت قدرت مطلق می شوند، به ارتقا می رسند و آنانی که فقط به سورچرانی مشغولند نصیبی ندارند. میفهمی چه می گوییم، چهار پایانی که بدنبال پاهای اضافه می گردند تا خود را محکم در زمین نگه دارند. اما نمی دانند که بدون دست و پا، سر بر سجده الله بسیار آسان است، فقط تمنای دل می خواهد که با آن فاصله بسیار دارند، مانند نابینایان، در روز بدنبال شب میروند. آن کس که باید بداند، می داند و آن می کند که حق می کند. دوستان، دایره وار دف بر دست، به سماع مشغولند و نیایش حق تعالی را می نمایند. جمعی از مستان از باده الهی. شکر است.

سلام دوستان مصطفی هستم یک مسافراز ایجنت محترم نمایندگی و گروه مرزبانی و نگهبان جلسه سپاسگزارم که اجازه دادن خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه حرمت کنگره 60 در نوشتارها 14 حرمت خوانده می شود و حرمت چیزی فرا تر از قوانین است. برای مثال تخطی از قوانین رانندگی باعث می شود بابت آن جریمه شوی ، اما حرمتها یک لول بالاتر از قوانین است. حرمتها مثل خط کشی ها و گارد ریل کنار جاده ها است که اگر از آن خارج شوید خطرناک است.
برای همین اهمیت زیاد است که حرمت در کنگره دو مرتبه خوانده میشود و من مسافر باید به دقت به آن گوش کنم و بتوانم اجرایش کنم. در نوشتار حرمت از واژه باید استفاده شده (کنگره مکان مقدس و امنی است که هر شخص با ورود در آن باید حرمت آن را حفظ کند) و وقتی این واژه باید می آید در ورودی همه تحلیل های من را می بندد و من باید این حرمتها را حفظ کنم. این حرمتها در همه جا هست در خانواده ، در جامعه ، این حرمتها را من در کنگره یاد می گیرم و این حرمتها باعث می شود که من زندگی بهتر و لذت بخش تری داشته باشم.
وقتی من سفر اولی با مصرف مواد مخدر وارد کنگره می شوم فرماندهی شهر وجودی دست مواد و نیرو های منفی است. وقتی من نتوانم حرمت جسم و شهر وجودیم را نگه دارم حتی شهر وجودیم دچار آشوب می شود و باید سعی کنم فرمانده خوبی برای شهر وجودی خودم باشم. از اینکه با سکوت زیبایتان به صحبتهای من گوش کردید از همه شما متشکرم.

با تشکر از مرزبان کشیک مسافر علیرضا لژیون خدمتگزار لژیون هفتم
گروه سایت نمایندگی زالپارس
مرزبان خبری:مسافر حامد
تایپ و ویراستار:مسافر جعفر لژیون سوم
تنظیم برای سایت:مسافر رحمان لژیون سوم
عکاس: مسافر جلال لژیون ششم
- تعداد بازدید از این مطلب :
104