جلسه چهارم از دور دوازدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی شعبه دنا؛ با استادی مسافر محمود، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر زکی با دستور جلسه «حرمت کنگره۶۰، چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره۶۰ ممنوع است؟» روز سهشنبه ۱۰ تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ شروع به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمود هستم مسافر. ابتدا از ایجنت و نگهبان محترم کنگره ۶۰ تشکر میکنم که فرصت خدمت و آموزش را در اختیار من قرار دادند.
دستور جلسه این هفته بسیار مهم است. هر ساختار، چه مثبت و چه منفی، برای پیشرفت خود نیازمند رعایت قوانینی است. این قوانین توسط آقای مهندس حسین دژاکام از ابتدای تأسیس کنگره ۶۰، به عنوان یک سازمان مردمنهاد در زمینه درمان اعتیاد، تدوین شده است. قوانین کنگره در قالب بندهای مختلفی تنظیم شدهاند که بند اول آن مربوط به حرمتها و قوانین کلی است.
یکی از مهمترین حرمتها، پرهیز از دروغ گفتن است. زمانی که فردی وارد کنگره میشود، نباید دروغ بگوید. ممکن است در ظاهر این موضوع تأثیر فوری نداشته باشد و راهنما نیز آن را بپذیرد، اما در نهایت این رفتار موجب تخریب در طول سفر فرد میشود. صداقت باید در رأس همه امور قرار گیرد. همچنین قوانین دیگری مانند پرهیز از شوخیهای نامناسب یا داشتن رابطه کاری و مالی با دیگر اعضاء وجود دارد که رعایت نکردن آنها تنها به خود رهجو آسیب میرساند.

در کنگره، حرمتها به معنای حریم و احترام متقابل است و رعایت آنها بر عهده مرزبانان است. قوانین مجموعهای از بایدها و نبایدها هستند که نظم بیرونی را به وجود میآورند و در نهایت به نظم درونی و رسیدن به حال خوش انسان منجر میشوند. بنابراین، حرمتها اهمیت بسیار زیادی دارند.
این حرمتها به منظور پیشگیری از آسیبهای احتمالی تدوین شدهاند و محدودیت محسوب نمیشوند. این آسیبها بیشتر برای سفر اولیها اهمیت دارد، اما برای سفر دومیها و تمامی اعضاء نیز قابل توجه است. آقای مهندس نیز بارها بیان کردهاند که خودشان نیز در برخی موارد دچار تردید میشوند و ما باید برای خودمان قوانینی را تصویب کنیم تا از بروز سوءتفاهمها جلوگیری شود.
یکی از راهنمایان گفته است که راهنما مانند خورشید است؛ فاصله و نزدیکی، یخزدگی و گرمازدگی دارد. یکی از حرمتهای کنگره ۶۰ این است که نباید شماره تلفن اعضاء را در خارج از کنگره رد و بدل کرد. تجربه شخصی من در این زمینه این است که در لژیون دوم در حال سفر بودم و یکی از رهجویان که در مراحل پایانی سفرش بود، بدون اجازه من شمارهام را از گروه واتساپ برداشت و تماس گرفت و درخواست دارو کرد. من به دلایل مختلف دارو را در اختیارش قرار ندادم و او پس از آن سفرش را خراب کرد. اما زمانی که مادرش را میدیدم، از خودم راضی بودم زیرا حرمتها را رعایت کرده بودم و این باعث حال خوش من بود. اگر من دارو را به او داده بودم، مسئولیت خراب شدن سفرش به عهده من بود. بنابراین، قوانین اهمیت زیادی دارند و همه آنها برای حفظ آرامش، ثبات و نظم در شعبه تدوین شدهاند. در پایان، از همه شما دعوت میکنم که از آقای مهندس حمایت و تشویق کنید تا بتوانیم مسیر درمان را با موفقیت ادامه دهیم. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید سپاسگزارم.
تایپ: مسافر فرید لژیون پنجم، مسافر عباس لژیون پنجم
ویرایش و ارسال: مسافر طاها لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
153