جلسه ششم از دوره هجدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی بیستون کرمانشاه با استادی همسفر نگار، نگهبانی همسفر لیلا و دبیری همسفر الهه با دستور جلسه «حرمت کنگره۶۰، چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟» در روز دوشنبه ۹ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
قبل از اینکه بخواهم درمورد دستور جلسه صحبت کنم خدا را شکر میکنم بعد از حدود ۲ هفته روزهای پر تنش و پر اضطراب را پشتسر گذاشتیم دوباره اذن ما به کنگره صادر شد و در جمع پر از عشق و محبت شما هستم و همه شما را در سلامتی و صحت کامل میبینم بابت وجود تکتک شما همسفران و وجود کنگره خدا را شکر میکنم. واقعاً روزهای سختی پشتسر گذاشتیم و ما سختتر از این هم پشتسر گذاشتیم. در طول این مدت خیلی حالم خراب بود، بیقرار بودم، کلافه بودم و خیلی دلم برای کنگره تنگ شده بود همینطور که گوشیام را نگاه میکردم چشمم به مطلبی افتاد که راهنمایم همسفر حمیرا در کانال گذاشته بودند که ما از اعتیاد سختتر و بدتر نداشتهایم. چهقدر روزهای سختی را گذراندیم که با یک مصرفکننده زندگی میکردیم خدا را شکر آن روزها تمام شد و مسافران ما درمان شدند یا درحال درمان شدن هستند. اینکه راه کنگره پیدا شدهاست، خودش یک نعمت خیلی بزرگی است و مطمئن باشید که این روزهایی هم که روزهای جنگ و خونریزی است به پایان میرسد و ما به حال خوب میرسیم و خدا را شکر میکنم که باز هم به کنگره آمدهایم.
درمورد دستور جلسه حرمت کنگره۶۰، چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره۶۰ ممنوع است؟ بنیانگذار کنگره۶۰ در همان ابتدا میدانستند که وارد شدن به حوزه اعتیاد و مصرفکننده موادمخدر کار خیلی سخت و کار سهل و آسانی نیست و مشکلات خودش را دارد. ابتدا در شروع فعالیت یکسری قوانین در کنگره وصف کردند که در ۱۴ بند برای ما قرائت میشود. در کنار این ۱۴ بند مطلب مهمی هم تحت عنوان حرمت کنگره۶۰ برای ما قرار دادند. در نوشتار حرمت کنگره۶۰ مهمترین مطلبهایی که امکان دارد یک مصرفکننده، یک همسفر یا یک مسافر از جانب و از ناحیه آن آسیب ببیند تحت عنوان حرمت برای ما قرار دادند که ۲ مرتبه، یکبار اول و یکبار هم آخر جلسه برای ما قرائت میشود. کنگره۶۰ یک مرکز راهنمایی درمان اعتیاد است، پس باید یک شرایط مطلوب و خاصی داشته باشد که اشخاصی که وارد کنگره میشوند بتوانند با امنیت کامل و با آرامش به همان هدفی که دارند برسند.
از زاویه دیگر که بخواهیم به آن نگاه کنیم میگوید: کنگره که هزاران نفر را بخواهد در خود پوشش دهد؛ باید یک قوانین سفت و سخت داشته باشد که بتواند به راه خود ادامه دهد. خدا را شکر از وقتی که کنگره تشکیل شده است از شهریور سال ۷۸ تا به امروز خدا را شکر هنوز نزاع، دعوا یا درگیری که باعث تنش شود در کنگره نبوده است. همین حرمتها و قوانین باعث شده که کنگره یکی از بهترین NGOها در کشور شناخته شود و هر سال از کنگره تقدیر و قدردانی میشود و کنگره هر روز موفقتر از دیروز به راه خود ادامه میدهد. یکی از مسائلی که باعث پیشرفت کنگره شده است همین حرمت کنگره۶۰ است که همه ما بهصورت اتوماتیک آنها را رعایت میکنیم و اگر رعایت نمیکردیم کنگره بهشکل امروزی نبود، ما نمیتوانستیم وارد کنگره شویم و کنگره دوام نمیآورد. حرمت از حریم میآید هر شخصی، هر مکانی، هر جایی برای خود یک حرمتی دارد، یک حریمی دارد. خود من بهعنوان یک انسان، اگر حریمی برای خود داشته باشم، نباید اجازه دهم از حریم من یا از همان خط قرمزی که دارم اضداد عبور کنند یا اینکه من بخواهم برعکس آن عمل کنم.
آقای مهندس یک مثال جالبی میزند میگوید: «جاده برای خود یک حریمی دارد و ما نمیتوانیم در این جاده دکه یا مغازهای باز کنیم؛ چون امکان دارد یک ماشین حالا بعد از چند سال یا همان سال بیاید و ترمز ببرد باعث شود کار و کاسبی ما به باد برود و آن دکه نابود شود و ما هرچی که کاشتیم به باد فنا برود. رودخانه هم برای خود حریم دارد متأسفانه خیلیها از سنگ استفاده کردند و بر روی رودخانه گذاشتند و آن را کوچک کردند و کافه و رستوران زدند». آقای مهندس در ادامه گفتند: «امکان دارد ۱ تا ۲ سال خوب باشد و رونق داشته باشد؛ ولی مطمئن باشید سیل یک روزی میآید و آن را هم نابود میکند؛ چون اگر ما بخواهیم حق خود را نگیریم مطمئن باشیم طبیعت میآید حق خود را پس میگیرد»، پس باید حریم را همیشه رعایت کنیم. ما میخواهیم در کنگره با خیال راحت و با آرامش در کمال امنیت رفتوآمد داشته باشیم و با کسی خرده حسابی نداشته باشیم.
پس بهتر است که به قوانین کنگره اهمیت دهیم و خیلی راحت از کنار آنها رد نشویم. به قول آقای مهندس: «پیشگیری بهتر از درمان است.» یکی از قوانینی که گذاشتهاند دروغ گفتن است آقای مهندس گفتند: دروغ گفتن امراض مادر تمام بدبختیها و مادر تمام بیچارگیها است چه لزومی دارد مثلاً رهجو بخواهد به راهنمای خود دروغ بگوید یک روزی مطمئناً این نقاب برداشته میشود و حقیقت چهره واقعی خود را نشان میدهد و آن انسان بهنظر من شخصیتش خرد میشود و همان ارزشی که قبلاً داشته است دیگر ندارد؛ پس چهقدر خوب است انسان در کنگره قدمی که برمیدارد صادقانه باشد، یعنی اینکه خدای نکرده ترسی از چیزی نداشته باشد. یک دروغ را سالها میتوانیم با خود حمل کنیم و بابت آن عذاب وجدان بکشیم. علیه شخصی سرزنش کردن: متأسفانه بد گفتن و بیآبرویی کردن افراد در جامعه باب شده است و آقای مهندس خیلی تأکید میکنند و میگویند: «چه لزومی دارد بخواهیم پشتسر افراد حرف بزنیم ما اگر مشکلی با کسی داریم قبل از اینکه برویم پشتسرش حرف بزنیم چهقدر خوب است که بتوانیم با خود او صحبت کنیم».
یک عده پیش آقای مهندس آمدند و گفتند: ما با این شخص مشکل داریم آقای مهندس سریع گفتند: که شما برو با خود شخص صحبت کن و مشکلت را حل کن، شاید اصلاً جریان این نباشد. شخص هم میرود صحبت میکند و میبیند جریان این نیست یک چیز دیگر است یا اینکه مثلاً ما میخواهیم مشکل خود را حل کنیم به جای اینکه برویم پشتسر دیگران حرف بزنیم و غیبت او را کنیم و انرژی خود را الکی صرف کنیم برویم اول با خود او صحبت کنیم شاید جریان آن چیزی که ما فکر میکنیم نباشد. در حرمتها میگویند: حرف یکدیگر را قطع نکردن: ما در کنگره اجازه نداریم حرف هم را قطع کنیم؛ وقتی کسی در حال صحبت کردن است مثلاً شکر میان کلامت نگوییم این خیلی زشت است آن شخصی که در حال صحبت کردن است ممکن است رشته کلام از دستش در برود و هم ممکن است این اتفاق برای خود تو بیفتد و واقعاً حال آدم را خراب میکند. این برای خود من به شخصه پیش آمده است و بارها هنگام صحبت کردن طرف به من دست میزند که هم رشته کلام از دست من در رفته و هم باعث حال خرابیام شدهاست.
نکته بعد: شخص نباید زیاد صحبت کند، اگر میخواهید حرفی بزنید، صحبتی کنید و مطلبی را بیان کنید سعی کنید کوتاه و مختصر مطلب خود را برسانید که باعث نشود طرف هم خسته شود. الفاظ ناشایست بیان کردن: این امر خود بهتنهایی باعث میشود انسان کوچک شود چه لزومی دارد ما بیاییم القاب برای همدیگر بگذاریم و همدیگر را با لقب صدا کنیم با این کار شخصیت خود ما زیر سؤال میرود و هم خود ما کوچک میشویم، مثلاً من بگویم با این شخص راحت هستم بیایم با او صحبت کنم و هرچیزی که از دهن من بیرون میآید عنوان کنم. در اینجا آقای مهندس میگوید: «اگر شما احساس میکنید راحت هستید، عذرخواهی میکنم لباس نپوشید به خیابان بروید و میببیند که راحت نیستید؛ قطعاً اینجوری نمیشود»، پس هر چیزی برای خود یک حرمتی دارد. در جلسه بدون اجازه سخن گفتن: در جلسه خصوصاً یک نفر در حال مشارکت کردن است ما به هیچ عنوان اجازه نداریم دخالت کنیم، شاید اصلاً آن شخص راجعبه دستور جلسه نخواهد صحبت کند بخواهد دلی صحبت کند یا راجعبه یک چیز دیگری صحبت کند من به شخصه اجازه ندارم صحبت کنم تا مشارکت او تمام شود.
یا اینکه یک نفر در حال مشارکت کردن است و مثلاً همان احساسی که دارد به سراغ او میآید امکان دارد بغض کند و گریه کند ما به خاطر اینکه جو را عوض کنیم یا من به خودم اجازه بدهم مثلاً بگویم ماشاءالله به افتخار او دست بزنید؛ نباید از این الفاظ استفاده کنیم اجازه بدهم آن شخص احساس خود را با آن مشارکت به من انتقال دهد. آقای مهندس میگوید: «ما به آن حس در کنگره نیاز داریم که آن حس واقعاً از ته دل آن شخص میآید.» بارها بوده همسفر لیلا وقتی مشارکت کردند من واقعاً از مشارکت ایشان لذت بردهام؛ چون همان چیزی را بیان کردهاست که واقعاً از درون قلب او آمده است. پس من اگر بخواهم به خود اجازه دهم که آن بغضی که دارد یا آن احساسی که دارد بخواهم خاموش کنم؛ قطعاً این موضوع در حق خود من هم پیش میآید. بحث سیاسی ما درون کنگره به هیچ عنوان نداریم ما در کنگره یک هدف داریم آن هم درمان اعتیاد مسافرمان و اینکه خودمان که به حال خوب برسیم؛ چه لزومی دارد بخواهیم برویم بحث سیاسی کنیم. ما در کنگره از همه نوع نژاد سفیدپوست، سیاه پوست، عرب، کرد، لر و فارس داریم.
در کنگره نباید بهخاطر مذهب و دین یکدیگر به خودمان اجازه دهیم که بحث سیاسی کنیم یا میبینیم یک نفر طرفدار یک تیم است، مثلاً یک نفر طرفدار پرسپولیس و یک نفر استقلال؛ باید به خواستههای هم احترام بگذاریم؛ نباید به خود اجازه دهیم وارد بحثهای سیاسی شویم. نکته بعدی اینکه بدون اطلاع و هماهنگی هرگونه پولی را دریافت و پرداخت کردن: ما نباید هیچگونه پولی را بهعنوان قرض یا وام بخواهیم بگیریم، اگر هم گرفتیم مثلاً قبلاً پیش آمده که در کنگره مسافری ۲۰ میلیون تومان دستی داده است به یک مسافر دیگر بعد میبیند که امکان دارد که دیگر کنگره نیاید و نتواند پول طرف را پس بدهد پیش آقای مهندس میرود و شکایت میکند که من ۲۰ میلیون تومان به این شخص پول دادهام. آقای مهندس میگوید: «تو خیلی بیجا کردهای»؛ چون ما ۲ مرتبه حرمتها را در کنگره قرائت میکنیم؛ باید به این حرمتها احترام بگذاریم و رعایت کنیم یا اینکه کاری انجام ندهیم که به ضرر خود ما باشد و دودش به چشم خود ما میرود؛ پس نباید به هیچ عنوان پولی به کسی قرض بدهیم بدون اینکه راهنما هم در جریان باشد. از لباس و پوشش نامناسب استفاده کردن: این فقط مخصوص خانمها نیست؛ آقای مهندس خیلی تأکید دارند به پوشش آقایان که متأسفانه مد شده است یک تیشرت که قبلاً به عنوان زیرپوش از آن استفاده میکردند یه مارکی به آن آویزان کردند و به عنوان تیشرت استفاده میکنند و به کنگره میآیند.
من این را اصلاً قبول ندارم و اینکه شلوار لی را پارهاش میکنند بهعنوان شلوار زاپدار استفاده میکنند و میگویند مد است. آقای مهندس به هیچ عنوان اینها را قبول ندارد؛ پس باید از پوشش مناسب برای کنگره استفاده کنیم؛ چون همین پوشش مناسب است که به ما هویت میدهد. آن شخصیتی که از دست دادهایم را به ما خصوصاً برای مسافران برمیگرداند و به مسافران ما شخصیت داده است. بدون اجازه راهنما تلفن دادن و تلفن گرفتن: آقای مهندس میگوید: «این تلفن یک سم مهلکی است اصلاً خیلی اشتباه است»، مثلاً تلفن هم لژیونی را بگیریم به او زنگ بزنیم و با او در ارتباط باشیم یا بخواهیم هر لحظه مزاحم راهنما شویم حالا راهنما لطفی میکند شماره خود را در اختیار من قرار میدهد؛ ولی لزومی ندارد من ۱۲ شب و ۲ شب مزاحم او شوم؛ شاید بنده خدا کاری داشته باشد شاید اصلاً اعضای خانواده ایشان نداند کنگرهای است ممکن است با زنگ زدن من ۱۰۰۰ مشکل برایش بهوجود بیاید؛ پس تا جایی که میتوانیم سعی کنیم تلفن به همدیگر ندهیم و به راهنما زیاد زنگ نزنیم و مزاحم ایشان نشویم که مشکلی به وجود نیاید. هرگونه ارتباطی هم بیرون از کنگره برقرار کردن ممنوع است؛ چون در کنگره آقای مهندس میگوید: «من خودم چندین سال است در کنگره در حال رفتوآمد هستم بنیانگذار کنگره هم هستم»؛ ولی هنوز شماره خیلی از دیدهبانان را ندارم نمیدانم حتی چهکاره هستند و یا محل سکونت آنها کجا است اصلاً چه لزومی دارد شما بخواهید بیرون از کنگره با هم ارتباط برقرار کنیم و مطمئن باشید آنهایی هم که برقرار کردند به مشکل برخوردند و چیزی جز حال خرابی نصیب آنها نشده است.
اینها حرمتهایی بود که آقای مهندس برای ما قرار دادند انشاءالله که بتوانیم با احترام گذاشتن به تکتک این قوانین و حرمتها کنگره را برای خود حفظ کنیم. در اینجا میگوید: بر تمامی اعضاء فرض است حریم فوقالذکر را محترم شماریم و بر مسئولین واجب است که از وقوع اعمال جلوگیری نمایند؛ درضمن خواهشمند است با سهل انگاری و عدم مراقبت از کیف و وسایل شخصی خود فضای کنگره را مسموم نفرمایید. درست است میگویند: کنگره مکان مقدس و امنی است؛ ولی امنیت را خود ما بهوجود میآوریم.من این را از کجا بدانم که شخصی که بهعنوان تازهوارد وارد کنگره میشود هدفش چیست؟ شاید به قول آقای مهندس برای دزدی آمده است. من اگر میآیم گوشی گرانقیمت میگیرم و آن در کنگره به شارژ میزنم و از کنگره بیرون میروم که کاری انجام بدهم اگر برمیگردم میبینم گوشی نیست دیگر نباید شاکی باشم. اینجا سهلانگاری از من است کوتاهی از من است یا اینکه کیف و تمام مدارک که داخلش میگذارم با خود حمل میکنم و به کنگره یا بیرون از کنگره میآورم این هم باز اگر مشکلی پیش آمد سهلانگاری از من است، نباید بیایم شکایت کنم که چرا مثلاً میگویند کنگره امن است؛ ولی اینجا وسایل من را بردند؟ پس این مشکلات را خود برای خود به وجود میآورم. پس کنگره۶۰ قوانینش برای ما محدودکننده نیست؛ بلکه محافظ ما است و باعث میشود ما اینجا دور هم جمع شویم و در کنار هم با امنیت کامل آموزش بگیریم و در نهایت بابت وجود کنگره و وجود آقای مهندس خدا را شکر میکنم.

مرزبانان کشیک: همسفر طیبه و مسافر امین
تایپیست: همسفر سحر رهجویی راهنما همسفر مهتاب (لژیون اول)
عکاس: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر ثریا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی بیستون کرمانشاه
- تعداد بازدید از این مطلب :
118