خدا را شکر می‌کنم عضوی از کنگره 60 هستم

یک انسان باید گنج درون خودش را پیدا کند؛ اگر گنج بیرون را هم به او بدهند باز نمی‌تواند از آن استفاده کند. ما باید در سیستم هستی و طبیعت اندازه باشیم، اگر اندازه بودیم گنج را به ما می‌دهند.
نگهبان

سلام دوستان محمد هستم یک مسافر، با بیش از پنج سال تخریب وارد کنگره شدم، آخرین آنتی ایکس مصرفی یک گرم تریاک و نیم گرم شیره، مدت سفر ۸ ماه، روش درمان DST، داروی درمان شربت OT، راهنمای درمان مسافر مصطفی از لژیون ۱۹ نمایندگی شفا، ورزش در کنگره تنیس‌روی‌میز و شنا، TDS مصرفی  0/4 سی‌سی.

دلنوشته:

روز اولی که وارد کنگره شدم، به یاد دارم که با دیدن آن همه آدم زیر یک سقف، که دسته‌دسته در نقطه‌ای دور هم نشسته بودند، در وجودم ترسی ایجاد شد که از حس غربت سرچشمه می‌گرفت. با خودم می‌گفتم: "در بین این همه معتاد، چگونه قرار است به درمان برسم؟" باور نداشتم که نه تنها قرار است به درمان برسم، بلکه دیدگاه من هم عوض خواهد شد و به چنان حال خوشی خواهم رسید که در تصورم نمی‌گنجد.
اما نقطه عطف باور من به کنگره آنجایی رقم خورد که آغوش باز ایجنت و راهنمای تازه‌واردین را با صورت خندان دیدم. در ادامه، مطالب علمی که راهنمای تازه‌واردین به من آموخت و جزواتی که در همان روز اول به من داده شد، دل‌گرمی بسیار زیادی برای ادامه راه به من داد. خدا را شکر می‌کنم که الان عضوی از کنگره 60 هستم.
البته باید این حقیقت را یادآور شوم که معجزه نَفَس گرم راهنما هم نقش بسیار پررنگی در حال خوب من داشته و خواهد داشت که با دلسوزی و خیرخواهی مرا از تاریکی به روشنایی هدایت کرد. باید همیشه به یاد داشته باشیم که رهایی و حال خوش ما، فقط مرهون زحمات راهنما و همچنین فرمان‌برداری بی‌چون و چرای ما از ایشان است.
من از روزی که یاد گرفتم به راهنمای خودم فقط «چشم» بگویم، قدم در مسیر روشنایی و حال خوش گذاشتم و هر روز از روز قبل بهتر شدم. رمز موفقیت من و هر کسی در کنگره 60، «چشم گفتن» با تمام وجود است. الان به جایی رسیدم که وقتی پا به کنگره می‌گذارم، حس می‌کنم در حرم خدا پا گذاشته و امن و پاک بودن این مکان را با قلبم حس می‌کنم.

مرزبان خبری: مسافر علی‌اصغر
ارسال: مسافر محمدرضا ل7