سیزدهمین جلسه از دوره دوم کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره۶۰ نمایندگی رفسنجان با استادی مسافر صدرالدین ، نگهبانی مسافر قدرت و دبیری مسافر علی با دستور جلسه « حرمت کنگره ۶۰ چرا رابطه کاری و مالی درکنگره ممنوع است » روز یکشنبه ۸ تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
خلاصهای از سخنان استاد:
خوشحالم در جمع شما دوستان قرار گرفتم. تشکر می کنم از مهندس دژاکام و خانواده محترمشان و از آقا محسن راهنمای عزیزم که حال خوب این روزهایم را مدیون ایشان هستم. دستور جلسه حرمت کنگره ۶۰؛ چرا رابطه کاری مالی و خانوادگی در کنگره۶۰ ممنوع می باشد است. خب یکی از مهمترین و کلیدی ترین دستور جلسه های سالیانه در کنگره که شاید رکن و اساس کنگره همین موضوع باشه حرمت کنگره است. خب احترام به قوانین همیشه برای انسان آرامش می آورد یعنی در امان بودن و امنیت داشتن، حفظ حریم و هر جمع و جامعه ای که بوجود می آید برای اینکه بقا پیدا کند و رشد پیدا کند و بتواند حرفی برای گفتن داشته باشد نیازمند این است که یکسری قوانین و حرمت ها را در درون خودش حفظ نماید. ما همیشه در کنگره می گوییم کنگره مکان مقدس و امنی میباشد که در کنگره یک انسان حال خراب مثل خودم می آید و درمان می شود و واقعا این محل اگر مقدس نیست پس چه چیزی می تواند باشد؟ یا یک نفس به تعبیر کلام الله احیا می شود احیای یک نفس یعنی احیای تمام نفوس. پس مقدس است و برای همین است که در کنگره اعضا هیچوقت نباید از آنها عبور کنند؛ مثل دروغ گفتن اولین چیزی که در حرمت خوانده می شود دروغ گفتن است. وقتی که در لژیون مینشینی راهنمای تازه واردین اولین چیزی که از شما می پرسد مواد مصرفیت چه چیزی بوده است باید اینجا صادق باشی و بگویی چه چیزی مصرف می کردی. من روز اول که خودم هروئین مصرف می کردم رویم خجالت می کشیدم که بگویم مصرف کننده هروئین هستم می خواستم به جای مصرف هروئین بگویم تریاک. بالاخره راهنمایت متوجه می شود و می فهمد و اگر هم متوجه نشود آن حال خوب نصیبت نمی شود. پس باید صداقت را در همان اول رعایت کرد. نظر بنده است که اولین پله برای رهایی حفظ حرمت است و قانونی کردن حرمت خیلی کمک می کند که آن حال خوب در کنگره به شما القا شود.
مورد بعد علیه شخصی سرزنش کردن، ما می نشینیم در لژیون و با هملژیونی هایمان در پارک مثلا شروع میکنیم به مسخره کردن یک نفر. واقعا در زمان مصرف ما خیلی از این کارها را انجام میدادیم مینشستیم دور هم و وقتی نشئه میشدیم شروع می کردیم به مسخره کردن یکی یا از یکی بد گفتن. وقتی که فردی با حال خراب به کنگره میآید، کسی که به تنهایی می توانست یک محله را داغون کند و به چالش بکشد، با آموزش بتواند به آرامش برسد و بدون هیچ گونه تنش سفر کند و درمان بشود و یکی از این آموزشها رعایت حرمت کنگره است.

به نظر من واقعا هر کس که بخواهد به آن حال خوب برسد باید حرمت کنگره۶۰ را رعایت نماید مگر اینکه یک روز من می خواستم به همراه بچه ها به خانه بروم زودتر از موعد دیدم که آقا محسن با یکی از راهنماهای محترم در حال صحبت کردن هستند، دوستان گفتند که شما برو صحبت کن و اجازه ما را هم بگیر ث. رفتم اجازه بگیرم آقا محسن دید که من وایسادم و منتظر ایشان هستم به من گفت که نیا فعلا جلو ولی بچه ها از آن طرف مرا مجبور کردند و به بنده فشار آوردند که برو جلو. خلاصه آقا محسن آنجا برجک من را خیلی محکم زدند، به شدتی که بنده دیگر قصد برگشت به کنگره را نداشتم و بعد دیدم که چقدر این واقعا لازم بود. یاد گرفتم که نباید روی حرف کسی حرف بزنم و بدون اجازه وارد بحث کسی بشوم. همین کار را در خانه با همسفرم انجام دادم. الان فرزندم همینجوری است تا وقتی که من با خانمم دارم صحبت می کنم بدون اجازه صحبت نمی کند.
خب اینها همه از آموزش های خوب کنگره است از عملی کردن و کاربردی کردن حرمت است که این را یاد گرفتم و از همین جا دست آقا محسن رو می بوسم و ممنونم از ایشان، خیلی چیزها از ایشان آموزش گرفتم و یاد گرفتم امیدوارم با خدمت کردن در کنگره بتوانم زحمات ایشان را جبران کنم. ممنون که به صحبت های بنده گوش کردید.

عکس و بارگذاری:مسافرسعید
تایپ:مسافر علی
ویرایش:مسافر راهنما محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
201