رهجویی که حرمت راهنما را نگه نمی دارد از راهنما هیچ چیز دریافت نمی کند

سیزدهمین جلسه از دوره ی شصت ونهم سری کارگاه‌های آموزشی ، عمومی کنگره۶۰ به نمایندگی ابن‌سینا ، به استادی مسافر مجتبی راهنمای محترم ، نگهبانی مسافرعلی و دبیری مسافر محمد  با دستور جلسه (حرمت کنگره شصت ، و چرا در کنگره نباید روابط خانوادگی و کاری داشت)

سلام دوستان مجتبی هستم مسافر
خدا را شکر می کنم بابت برقرار شدن دوباره جلسات ، تشکر می کنم از ایجنت محترم مرزبانان عزیز و در راس آن آقای مهندس بابت فراهم کردن چنین بستری که بتوانیم آموزش ببینیم ، آقای مهندس همیشه در پاسخ این درخواست بچه ها که می گویند چیزی برای ما بنویسید ، می گویند :قدر داشته های خود را بدانید ، آدم وقتی از یک سری مسائل دور میشود قدر آنها را بیشتر می داند ، امیدوارم قدر کنگره را بیشتر بدانم ، بیشتر حرمت را رعایت کنم تا بتوانم بیشتر آموزش بگیرم و خدمت کنم ،دستور جلسه امروز ما حرمت کنگره شصت و این که چرا رابطه کاری و مالی درکنگره ممنوع است ، اگر بخواهم سری به سفر اول خودم بزنم و آن را به دستور جلسه این هفته ربط دهم ، از نظر خودم بی احترامی و بی حرمتی نبود ، با خودم می گفتم کار داشتم ، دیر می آمدم ؛ کارم اجازه نمیداد به موقع برسم ساعت پنج می آمدم گاهی دیرتر می آمدم ،یه چند ماهی می آمدم و دیدم کنگره آن جایی نیست که حال مرا خوب کند ، حسی که از راهنما می گرفتم و گمان می کردم بتواند به من کمک کند آما هیچ اتفاقی در من نمی افتاد ، بعد ها متوجه شدم که من اصلا به کنگره محرم نشدم تا کنگره به من انرژی بدهد ، چون من حرمت کنگره را رعایت نمی کردم ، درست است بعضی حرمت ها مکتوب شده است ، اما یک سری حرمت ها مکتوب نشده که خیلی مهم هستند ، چون من از این ناحیه ضربه خوردم ، وقتی راهنما می گفت به موقع بیایید و من دیر تر می آمدم یعنی حرمت را رعایت نمی کردم و کنگره برای من مهم نبود ، ارزشی برای من نداشت ، چون اگر واقعا ارزش داشت باید زودتر از وقت می آمدم ، مثل یک جلسه ای که با یک آدم مهم می گذاریم و برایمان مهم است که سر وقت برسیم که مبادا آن شخص از ما ناراحت شود و قرار را از دست بدهیم ، همین اتفاق برای من افتاد و من تصمیم گرفتنم ساعت چهار و نیم یعنی قبل از شروع جلسه بیایم ، ارزش قائل شدم و سر وقت آمدم و خدمت کردم تا ببینم چه اتفاقی می افتد ، احترام جلسه را نگه داشتم ، جلسه هم احترام مرا نگه داشت ، وقتی به جلسه احترام می گذاری جلسه و سیستم هم به تو احترام می گذارد و بعد ها تو را تشویق می کنند ، و به تو جایگاه می دهند ، وقتی به حرمت ها و مشارکت ها ارزش قائل بشوی و به جایگاه ها ارزش بگزاری و این متقابلا به تو بر می گردد ،من دوستان خوبی دارم که مدت هاست از آنها دورم اما هر وقت تلفنی با آنها صحبت می کنم یا آنها را می بینم انرژی می گیرم و این تبادل انرژی متقابل است وقتی خوب دقت میکنم دلیل این کار رعایت حرمت و احترام بین ماست ،بین زن و شوهر و اعضای خانوده هم هیمن اتفاق می افتد و من فکر می کنم دلیل آن و ریشه آن در بی احترامی و انباشت لحظه لحظه عصبانیت ها است ، و به این درک رسیدم که اگر قرار است از کسی یا جایی چیزی یاد بگیرم و آموزشی بگیرم قدم اول در آن رعایت حرمت هاست ، رهجویی که حرمت راهنما را نگه نمی دارد از راهنما هیچ چیز دریافت نمی کند، هر چقدر هم راهنما خوب باشد و حرفهای خوبی بزند چون محرم  نشده ای چیزی دریافت نمی کنی ، در اوایل سفر این مشکل را داشتم و همیشه در لژیون احساس می کردم راهنما به من گیر می دهد یا حال مرا می گیرد، هر حرفش را به خودم ربط  می دادم و حالم بد میشد ، از یک طرف هم با خودم می گفتم شاید بتواند به من کمک کند  ، بعد ها که خودم اصلاح شدم و مرتب آمدم ، دیدم که راهنما چه حرف های خوبی می زند و چه آدم با انرژی است و چقدر لژیون حس خوبی داد ، و کلا فهمیدم که همه چیز خود من هستم که اگر حرمت ها در کنگره را رعایت کنم آموزش می گیرم و رشد می کنم اگر حرمت ها را نگه ندارم آموزش نمی گیرم و دریافتی نخواهم داشت ، هر چه در کنگره شوخی و حرف های بی ربط زیاد شود از بار معنوی و آموزشی کنگره کم می شود ، در حرمت ها می گویند کنگره مکان مقدس و امنی است که ما در ان حضور داریم ، مکان مقدس و امنی است برای کسی که حرمت آن را نگه دارد برای کسی که بی حرمتی کند اصلا مکان مقدس و امنی نیست ، برای آن سفر اولی مقدس و امن است که اوایل رعایت می کند و چیزی را که به او می گویند عمل می کند و پله پله پیش می آید تا در طول سفر اگر همین روال را ادامه دهد به رهایی می رسد ،ولی اگر حرمت ها را رعایت نکن آرام آرام دریافت انرژی از کنگره کم می شود و مسافر دور میشود و در آخر دیگر سفر را ادامه نمی دهد ،حالا من در هر جایگاهی هستم چه راهنما چه سفر اولی چه سفر دومی اگر حرمت کنگره را رعایت نکنم طبیعتا دیگر نمی آیم ، امیدوارم که من خودم بتوانم این حرمت ها را نگه دارم .از این که به صحبت های من گوش دادید سپاسگزارم .

تنظیم و تایپ : مسافر احسان لژیون  بیست و یکم

عکس: مرزبان خبری

نگارنده : مسافر محسن لژیون شانزدهم