هفتمین جلسه از دوره سوم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی سنایی نیشابور در روزهای پنجشنبه با استادی: راهنمای محترم مسافر ابوالفضل، نگهبانی: مسافر امیر و دبیری: مسافر حمید، با دستور جلسه «وادی چهارم و تولد یک سال رهایی مسافر وحید» مورخ 1404/04/05 رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، ابوالفضل هستم، یک مسافر .هزار بار خدا را شکر میکنم که این فرصت را به من داد تا در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش ببینم.
دستور جلسه امروز شامل دو بخش است :یکی "وادی چهارم" و دیگری "جشن تولد وحید عزیز". در مورد وادی چهارم، باید بگویم که این وادی باعث شد من به تفکر وادار شوم. در سفر اول، نه تنها واگذاری مسائل حیاتی به خداوند اشتباه است، بلکه سپردن مسئولیتها به همسفر یا راهنما نیز جلوی درمان را میگیرد.
وقتی آقای مهندس میگوید: «درمانگر اعتیاد، خودِ شخصِ مسافر است»، یعنی هیچکس جز خودِ فرد نباید مسئولیت درمان را به عهده بگیرد. راهنما و همسفر تنها یاریرسان هستند، اما مسئولیت اصلی بر عهده خودِ مسافر است.
من قدیمها که مصرفکننده بودم، ساعت ۴ بعدازظهر از خواب بیدار میشدم و شاید یکی از بیمسئولیتترین افرادِ آن زمان در این شعبه بودم. تا ۴ صبح مصرف میکردم و حتی توانایی پذیرش سادهترین مسئولیتها را نداشتم.
در آن زمان هم شبها آرزوهای زیادی در ذهنم مرور میکردم اما حرکتی برای آن ها نمی کردم. مشکلم این بود که هیچوقت مسئولیت کارهایم را نمیپذیرفتم. اما از زمانی که خواست درمان در من به وجود آمد، روند درمان من نیز شروع شد. چون کسی که خواست واقعی درمان را دارد، میداند باید مسئولیت زندگیاش را خودش به دوش بکشد.
امروز میدانم که عامل اصلی ۱۰ سال تخریبم، فقط خودم بودم. اگر بتوانم این موضوع را در طول سفر بپذیرم، حال و احوالم خوب میشود و میتوانم راحتتر درمان شوم. در ابتدای سفر، خیلیها تازه چشمشان باز میشود و فکر میکنند که ناگهان با کلی مشکل روبهرو شدهاند. در حالیکه این مشکلات همیشه بودند، اما در زمان مصرف چشمها بسته و گوشها کر شده بودند و چیزی حس نمیکردند.
اما اگر همین وادی چهارم را درک کنیم و بفهمیم که وارث تمام مشکلاتمان فقط و فقط خودمان هستیم، آنوقت میتوانیم راحتتر مشکلاتمان را حل کنیم. از اینکه سکوت کردید و به صحبتهای من گوش دادید، صمیمانه از همه شما سپاسگزارم.

در ادامه جشن تولد یک سال رهایی مسافر وحید برگزار گردید

آرزوی مسافر: سلام دوستان وحید هستم یک مسافر. من آرزو می کنم که در شهرمان نیشابور آنقدر شعبه زیاد شود تا دیگر مصرف کننده ای نباشد و همه به درمان برسند

سخنان راهنمای مسافر: سلام دوستان ابوالفضل هستم یک مسافر. آقای وحید زمانی که وارد شعبه عطار نیشابور شد اصلا جرات نمی کردیم با ایشان صحبت کنیم. در کنگره کسی اگر بخواهد درمان شود هیچ کس نمی تواند قضاوت کند که رها می شود یا خیر، وحید از آن دسته رهجویانی بود که من باور نمی کردم به رهایی برسد اما ماند و نتیجه آن را دید.
سخنان همسفر وحید: من خوشحالم که بابام یک ساله ترک کرده و تشکر می کنم از مهندس و ابوالفضل.

سخنان مسافر: ممنون از همه دوستان که امروز تشریف آوردین و از شما انرژی گرفتم. من سابقهNGO های دیگر را نداشتم به من گفتند بیا کنگره 60 سفر کن و من واقعا خسته شده بودم، وارد کنگره شدم خدا را شاکرم، در همان سه جلسه اول به من گفتند راهنمایت را باید خودت انتخاب کنی و من حسم با آقا ابوالفضل گرفت و ایشان را به عنوان راهنما انتخاب کردم. واقعا ایشان برای من زحمت کشید هر زمان مشکل داشتم به من کمک می کرد حرف دیگری ندارم ممنون کنگره 60 و راهنمای عزیزم هستم.

ضبط صدا مسافر بهروز
عکس مسافر سعید
تایپ مسافر علی
ویراستاری مسافر حمزه
بارگزاری خبر مسافر مرتضی
- تعداد بازدید از این مطلب :
43