جلسه دوازدهم از دوره چهل و ششم جلسات آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی خمین با استادی راهنما مسافر حجت، نگهبانی مسافر سیفالله و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه " وادی چهارم و تأثیر آن روی من " در روز پنجشنبه ۵ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کار نمود.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حجت هستم یک مسافر؛
خداوند رو شاکر و سپاسگذار هستم که یکبار دیگر به من توفیق داد در کنگره ۶۰ باشم خدمت کنم و از شما دوستان آموزش بگیرم.
خدا را شکر میکنم که بعد از دو هفته این فرصت در اختیار ما قرار گرفت که دوباره بتوانیم در کنار هم باشیم مثل روزهای گذشته از آن پیوند محبتی که بین ما هست استفاده کنیم و لذت ببریم. دلتنگ همه بودیم و امروز با دیدن تک تک شما عزیزان من انرژی گرفتم که واقعاً وصف شدنی نیست. این دوری از کنگره باعث شد که قدر دان باشیم خود من قدردان باشم، قدر این مکان، قدر این افراد، قدر این آموزش را بدانیم و اما دستور جلسه امروز وادی چهارم:
"در مسائل حیاتی مسئولیت دادن به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویشتن و تأثیر آن روی من". قسمت دوم دستور جلسه خیلی مهمتر است زیرا اکثراً به یک نحوی با مسئولیت و مسئولیت پذیری آشنا هستند ما می خواهیم در اینجا اطلاعات و آگاهی هایی که داریم در مورد اینکه اگر ما مسئولیت خودمان را انجام دادیم و یا انجام ندادیم نتیجه چه شد؟ ما می خواهیم تجربه و دانش خودمان را به اشتراک بگذاریم و برداشت خود من در مورد قسمت دوم که چه تأثیری روی من میگذارد خیلی مهمتر است. همانطورکه همه مستحضر هستید وادی ها روی ضلع جهانبینی ما پیاده میشوند یعنی ما میدانیم که درمان اعتیاد سه ضلع دارد و آن جسم، روان و جهانبینی است.
وادی ها میآیند و ضلع جهانبینی من را رشد میدهند و تکمیل و کامل میکنند. امروز وقتی به کنگره می آمدم داشتم به ترتیب وادی ها فکر میکردم و دیدم که چقدر قشنگ وادی ها پشت سر هم چیده شدهاند. مثلاً شما فکر کنید اگر وادی چهارم به جای وادی هشتم بود خیلی جالب نبود، چرا؟ چون آقای مهندس بقدر ی نکته بین و دقیق هستند که این وادی ها را طوری طراحی کرده اند که اصلاً نمی شود جای آنها را باهم عوض کرد.
اگر دقت کنید میبیند که وادی پنجم یک مصرف کننده که خواستار رهایی از اعتیاد هست را وادار به حرکت میکند ولی چهار تا وادی قبل آمده است یکسری توضیحات به مصرف کننده داده یکسری راه حل ها به او داده یکسری نکات را به او یاد داده مقداری نقاط کور را برای او روشن کرده است که اگر میخواهی حرکت خود را آغاز کنی باید به این صورت حرکت کنی که به نتیجه برسی در غیر اینصورت به نتیجه نخواهی رسید و چقدر زیبا هستند این وادی هایی که به این صورت ترتیب آنها پشت سر هم قرار گرفته. بیرون از کنگره مسائلی مطرح میشود و آموزشهایی هم داده میشود ولی روی آن تفکر نمیشود.
شما حساب کنید در مورد اضافه وزن افراد بیرون میگویند فقط این را نخور، آن را نخور! پس چی بخوریم؟ ولی اینجا آقای مهندس میفرمایند همه چیز بخور اما اصولی و درست. بیرون میگویند مواد مخدر را فقط با کمی اراده میشود ترک کرد، ولی در کنگره میگویند هر نوع مواد مخدری که استفاده میکردی را دیگر استفاده نکن و به آن اوتی را استفاده کن و با روش دی اس تی به صفر برسان، و همینطور در مورد سیگار هم به همین شکل.
همه ما مصرف کننده بودیم خانواده های مصرف کنندهها اینجا هستند و همه میدانیم یک مصرف کننده ای که غرق در تاریکی ها است و تفکر کردن را بلد نیست و در اوج نا امیدی است، گمشده و راهی را بلد نیست و به دنبال گریزگاه میگردد تا از زیر بار مسئولیتهای خودش شانه خالی کند چطور میتواند حرکت کند؟ کجا برود؟ برای چه برود؟
بنابراین در ابتدا به یک مسافر تفکر کردن را یاد میدهد، بعد از آن گفته تو انسان بیهوده ای نیستی و شما محترم و با ارزش هستی تا امیدوار شود و بعد از آن در وادی چهارم مسئولیت پذیری را به مسافر یاد میدهد، من مصرف کننده اگر بخواهم مسئولیت مصرف مواد خودم را گردن این و آن بیندازم محال است بتوانم قدم از قدم بردارم حتی اگر یک کار آسان باشد وای بهحال اینکه درمان اعتیاد که کار خیلی سختی هم هست البته نه برای ما زیرا ما راه حل این کار را بلد هستیم و آقای مهندس آنقدر این علم را برای ما خوب شکافته و بازکردند که اصلاً برای ما سخت نیست.
پس موضوع مسئولیتپذیری خیلی مهم است. من داشتم نگاه میکردم که بخش عمده تنشها و درگیری ها و اصطکاکی که بین افراد جامعه هست به نظر من به خاطر عدم مسئولیت پذیری افراد هست. کارهای خود و مسئولیت های خود را انجام نمیدهند و باعث دلخوری و ناراحتی میشود و به نتیجه و سر منزل خودشان نمیرسند. حالا اینجا یک فرد مصرف کننده دنبال گریزگاه است و میخواهد به هر صورتی که هست از راه درمان اعتیاد شانه خالی کند و در آخر میگوید خدایا تو کمکم کن من دعا میکنم من این کار را انجاممیدهم و غیره.
وادی چهارم خیال من مصرف کننده را راحت کرده است و میگويد نه اینطور نیست شما خودت خواستی و خودت بودی و آلان هم نمیتوانی مسئولیت های خودت را گردن دیگران بیندازی. ما در اینجا متوجه شدیم یک فرد مصرف کننده باید سیصد الی سیصد و پنجاه بار مواد مخدر مصرف کند تا یک مصرف کننده حرفه ای بشود آن هم پشت سر هم و بدونه وقفه، پس ما چگونه میتوانیم جامعه، دوستان و خانواده را مقصر بدانیم برای گرفتار شدنمان در دام اعتیاد؟ ۲۰ بار آن را دوستمان به دستمان داد، ۱۰ بار آن را یکی دیگر از آشنایان و چند مرتبه هم عروسی بود و ده بار دیگر هم عید بود.
اگر همه آن را روی هم حساب کنیم صد مرتبه نمیشود پس آن دویست و پنجاه بار دیگر را چه کسی باعث شده؟ خودم بودم و خودم هم خواستم الآن هم به همین شکل درمان اعتیاد هم دست خودم هست و امید بستن به دیگران و خداوند هم هیچ چیز را عوض نمیکند. من یک روز استاد جلسه و دستور جلسه هم همین وادی چهارم بود یک آقایی ردیف جلو نشسته بود و من صحبت کردم گفتم دعا کردن هم یک شرایط دارد وقتی شما همه کارهایت را درست انجام دادی و همه تلاشت را کردی آن موقع میتوانی دعا کنی و دعاهایت اثر دارد، جلسه که تمام شد آمد به اعتراض و گفت چرا دعا خوب نیست چرا دعا اثر ندارد، چون خوب متوجه نشده بود آمد و به من اعتراض کرد ولی الآن متوجه میشویم که دستهای آسمانی فقط القاء افکار را برای ما انجام میدهند یعنی خداوند و حتی نیروهای منفی از ما درخواست میکنند و ما را دعوت میکنند به انجام این کار و این ما هستیم که باید انتخاب کنیم که آیا این کار را باید انجام بدهیم یا ندهیم.
پس درمان اعتیاد و هر کار دیگری که مسئولیتش به عهده ما است ما باید آن را به نحو احسن انجام بدهیم که حال خودمان خوب باشد چون ما در کنگره به دنبال درمان، تعادل و تکامل هستیم. به نظر من مسئولیت پذیری یک رکن اساسی است که میتواند در این مسیر ما را به مقصودمان که همان صلح و آرامش هست برساند. از اینکه به صحبت های من گوش دادید از همه شما ممنون و سپاسگزارم.
نویسنده و تایپ مطلب: مسافر میلاد
عکاس و ویراستار: مسافر حمید
تنظیم و بارگذاری: مسافر حجت
مرزبان خبری: مسافر محمد
گروه سایت مسافران نمایندگی خمین
- تعداد بازدید از این مطلب :
239