چنان در تاریکیهای زندگی فرو رفته بودم که حتی خودم هم نسبت به آن آگاه نبودم. همیشه فکر میکردم راه را درست میروم، همه انسانها همین مسیر را میروند، چرا من نروم؟ چرا من انجام ندهم؟ اما همیشه در زندگی وقتی از مسیر درست گمراه میشدم، یک نوری چشمک میزد انگار میخواست به من هشدار بدهد و من گاهی متوجه آن میشدم و گاهی هم به کار اشتباه خودم ادامه میدادم. اما آخرین بار قبل از اینکه وارد گنگره شوم در اعماق چاه تاریکی فرو رفتم و یک اتفاق که از نظر من اتفاق بدی بود، باعث شد که من مسیر کنگره را پیدا کنم. کنگره برای من مثل یک طناب نجات بود که در اعماق تاریکی نجاتم داد.بعد از سه ماه ورود به کنگره هنوز به کسی نگفته بودم که درگیر سیگار هستم، اما با آموزشهای کنگره نوری درون من جرقه زد که دیگر زمانش رسیده، به کمک راهنما عزیزم راه را پیدا کردم و سفر سیگار را هم شروع کردم. در نهایت تشکر میکنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان برای فراهم کردن این بستر، تا ما آموزش بگیریم و تشکر میکنم از راهنما عزیزم و راهنما سفر سیگار و تمام راهنمایان که به انسانهایی که در اعماق تاریکیهای زندگی و اعتیاد غرق شدند کمک میکنند. انشاءالله نور و برکت این خدمتها به زندگیشان برگردد و سلامت باشند.
نویسنده: همسفر مسیحا رهجو راهنما همسفر زینب (لژیون دهم)
عکاس: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر الهام ( لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر طاهره رهجو همسفر زینب ( لژیون دهم )
ویرایش و ارسال: همسفر زینب ( دبیر سایت)
نمایندگی همسفران نیما یوشیج بهشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
156