مدرسه عشق و امیدواری

هم‌اکنون که در شرایطی هستیم که تا حالا چنین لحظاتی را تجربه‌ نکردیم، حال همه‌ اطرافیانم آشفته و مضطرب است، هیچ‌کس دست و دل کار کردن ندارد، هیچ‌کس دست‌ و دل مهمانی رفتن و مهمانی گرفتن و خرید و... ندارد، هیچ‌کس حتی میل ندارد با خانواده در خیابان‌های شهر بچرخد و به‌ قولی حال‌ و هوا عوض کند، حتی میل به حرف زدن ندارند، میل به زندگی ندارند، در کمال ناامیدی به‌ سر می‌برند و در جهان ذهنی همه جنگ و خونریزی برپا است، در شرایط جنگ به‌ سر می‌بریم؛ اما من چی؟ با تمام امید و امیدواری در حال زندگی کردن هستم، با خانواده بیرون می‌روم، خرید می‌کنم، مهمانی می‌روم، مهمانی می‌گیرم، شاد هستم، خوشحال هستم، امید به زندگی دارم، ایمان و توکل به خالق خود دارم، من می‌دانم زندگی امروز من با فردایم فرق می‌کند. من می‌دانم اگر امروز شرایط سخت و تلخ است شاید فردا شیرین باشد. من می‌دانم اگر خبرها تلخ باشد نباید بیش از حد ناراحت و غمگین شوم، من می‌دانم نباید بیش از حد معمول اخبار را دنبال کنم و به خانواده و فرزندانم اضطراب وارد کنم، من می‌دانم ایمان یعنی چه؟ می‌دانم توکل یعنی چه؟ من می‌دانم زندگی همین است هم سخت و هم در عین حال سهل. می‌دانم که قدرت‌ مطلقی هست، دست‌های آسمانی هستند، من این‌ها را کجا یاد گرفتم، من به‌واسطه‌ چه کسی در بین این‌ همه آشوب‌ این همه آرامش دارم، چه کسی به من گفت خدا هست، چه کسی گفت در هر شرایط سختی امید داشته باش، چه کسی ایمان و توکل را به من یاد داد، من کجا زندگی‌ام عوض شد، کجا دیدگاه من نسبت به هر مشکلی عوض شد، کجا یاد گرفتم عبور از گذرگاه‌های سخت ممکن است، کجا یاد گرفتم بعد از هر مشکلی پیروزی هست؟ هر مشکل پلی برای پیروزی است. چه کسی به من گفت در برابر سختی‌ها صبر کن و همواره تلاش کن تا لذت آسانی را با تمام وجود درک کنی، مدرسه من کجاست، معلم من کیست؟ بله من با افتخار می‌گویم یک شخص کنگره‌ای هستم، من زیر نظر استاد و پدری از عشق و محبت آموزش گرفتم. مدرسه من کنگره است. آموزگار من آقای حسین دژاکام است و من مدیون آقای مهندس و خانواده ایشان هستم، بی‌نهایت سپاسگزارم و از راه دور بوسه بر شال خدمتی ارغوانی شما می‌زنم و صمیمانه از زحمات شما تشکر می‌کنم.

نگارش: همسفر محدثه رهجوی راهنما همسفر شکوفه (لژیون اول)
ویراستاری: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر سلیمه (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر توران رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی گنجعلی‌خان