English Version
This Site Is Available In English

ما باید تلاش و دعا کنیم

ما باید تلاش و دعا کنیم
مقاله
وادی چهارم: در مسائل حیاتی به خداوند سپردن، یعنی سلب مسئولیت از خویشتن. در کتاب عشق یا 14 وادی، وقتی وادی اول را با آموزش و تفکر پشت سر گذاشتیم و در وادی دوم یاد گرفتیم که بیهوده آفریده نشده‌ایم و در وادی سوم فهمیدیم که این خود ما هستیم که باید به خویشتن خویش فکر کنیم، اکنون با ورود به وادی چهارم می‌آموزیم که در زندگی و حیات خودمان باید تا حدامکان جایگاه و مسئولیت خودمان را مشخص کنیم.
 
ولی گاهی اوقات یک گریزگاه نیز ممکن است وجود داشته باشد و آن این است که از زیر بار مسئولیت‌های خودمان شانه خالی کنیم و کلیه بار مسئولیت زندگی خودمان را به صورت حق به جانب و از روی سخاوت و بزرگواری به خداوند واگذار کنیم و از روی تنبلی و کاهلی در گوشه‌ای بنشینیم و از خداوند بخواهیم که مشکلات و نواقص شخصی ما را حل کند و یا اینکه ما استراحت کنیم و خداوند خرج و مخارج ما را پرداخت کند، اینجاست که ما خداوند را با غول چراغ جادو اشتباه می‌گیریم.
 
در وادی چهارم می‌آموزیم که، ما حتی روی شانس هم نمی‌توانیم حساب کنیم و فقط روی وجود خودمان، تفکر خودمان، اندیشه خودمان و تلاش و آموزش خودمان حساب می‌کنیم و اگر ما تکلیف و یا وظیفه خودمان را انجام دادیم آنگاه بایستی از قدرت مطلق یا نیروی مافوق انتظار مساعدت و هدایت داشته باشیم.
 
البته در اینجا نکته‌ای مهم و قابل ذکر می‌باشد که دست‌های آسمانی فقط القای افکار را انجام می‌دهند و بقیه کارها و مسئولیت بر عهده خود ماست. خداوند پس از خلق انسان او را بر سر یک دو راهی قرار داد و به انسان اختیار کامل داد هر راهی را می‌خواهد انتخاب کند. یک راه: پندار و گفتار و کردار راستین و سالم و صلح‌آمیز (تقوا) و یک راه دیگر: فسق و فجور و دروغ و کژی و زشتی و پلیدی، و او هر مسیر را علامت‌گذاری کرده و پایان هر کدام از این راه‌ها را نیز مشخص نموده.
 
همچنین در این وادی می‌آموزیم که دعا و راز و نیاز شما موقعی می‌تواند به صورت مطلوب مؤثر واقع گردد که ما حداقل در مسیر ارزش‌ها و یا صراط مستقیم حرکت کنیم و از فرامین خداوند پیروی کنیم و بار مسئولیت زندگی خودمان را بپذیریم و از تلاش و کوشش باز نایستیم آن وقت دعا و راز و نیایش ما مؤثر واقع می‌گردد چون وعده خداوند است و برای شناخت خداوند یا نیروی برتر باید اول از دروازه خود عبور کنیم به عبارتی ابتدا باید خودمان را بشناسیم، یعنی بدانیم که انسان از دو بخش صور آشکار که اجزای آن قابل رؤیت می‌باشند و صور پنهان که اجزای آن غیر قابل رؤیت می‌باشند تشکیل گردیده است. در وادی چهارم به تعریف نفس و مراحل تکاملی آن می‌پردازیم که نفس تعیین موجودیتی است که در هر صورت ظاهر و باطن انسان را می‌نمایاند و نفس قسمت اصلی و اساسی و یا اصل و خود موجود است و در نهایت نفس نه جسم است نه روح.
 
نفس هر انسان بر مبنای خواسته‌ها و دانایی او در یک رتبه و یا یک درجه قرار می‌گیرد که شامل نفس اماره، نفس لوامه و نفس مطمئنه می‌باشد.
 
نفس اماره: آخرین مرحله تکاملی نفس در حیوان را می‌توان ابتدای مرحله تکاملی نفس در انسان قلمداد کرد، در این مرحله نفس یک انسان مانند نفس یک حیوان، امر کننده است و فقط می‌خواهد خواسته‌اش را برآورده کند و هر کار زشتی را که انجام بدهد مثل دروغ گفتن یا تصرف اموال دیگران و یا پایمال کردن حق دیگران و غیره هیچ وقت ناراحت نمی‌شود، و به خیال خودش فکر می‌کند که زرنگ و باهوش است و خواسته‌هایش را بر مبنای احساس و منافع شخصی و معمولاً خارج از حیطه عقل و منطق به انجام می‌رساند.
 
اما در بخش نفس لوامه: در این بخش انسان به دانایی و آگاهی بالاتری دست پیدا می‌کند و اگر کار خلافی انجام بدهد بلافاصله خودش را سرزنش می‌کند و پشیمان می‌شود و دچار عذاب وجدان می‌گردد. پایان نفس اماره و آغاز نفس لوامه یک نقطه خاص نیست که در یک لحظه خاص تبدیل در آن انجام گیرد، خروج از نفس امر کننده و ورود به دروازه‌های نفس سرزنش کننده یک پیشرفت در جهت تکامل و دانایی انسان محسوب می‌گردد، که خود از ارزش و اهمیت فوق العاده بالایی برخوردار است.
 
اما در مرحله نفس مطمئنه: انسان مراحلی از نفس امر کننده و نفس سرزنش کننده را با تزکیه و پالایش و دانایی پشت سر گذاشته و وارد دروازه‌های نفس مطمئنه می‌گردد در این مرحله، معمولاً شخص هیچ کار غیر معقول و غیر منطقی انجام نمی‌دهد و جایگاه یک فرد از جایگاه یک فرشته هم می‌تواند بالاتر باشد به طوری که قدرت مطلق کسی را که در وادی نفس مطمئنه قرار دارد به بهشت خاص خودش دعوت می‌کند.
 
قانون پذیرش مسئولیت حیات و واگذار کردن اختیار به انسان در تمامی مراحل زندگی ما نقش مهمی را بر عهده دارد حال چه در مرحله نفس اماره یا لوامه یا مطمئنه باشیم. منظور قدرت مطلق از فرستادن ما به پایین‌ترین نقطه خلقت این است که بایستی انسان خودش با داشتن اختیار و پذیرش مسئولیت حیات خودش، خودش را به بالاترین نقطه تکامل یا فرمان عقل همراه با صلح و آرامش برساند.
 
و ما در این جا می‌آموزیم که، هر وقت قدرت مطلق را صدا بزنیم ما را یاری و هدایت خواهد نمود مشروط به اینکه ما نیز در جهت خواست منطقی و عقلانی خود قدم برداریم به اصطلاح دیگر سیم ما به قدرت مطلق وصل است شایسته است که برای حفظ اتصال خود به قدرت مطلق به طرف مبدأ سیم حرکت کنیم و طبیعی است که اگر در جهت خلاف مبدأ حرکت کنیم سیم و یا اتصال و ارتباط ما با او قطع خواهد شد و قدرت مطلق از رگ گردن هم به ما نزدیک‌تر است و اعتقاد و باور داشتن به این موضوع باعث می‌شود که ما در صلح و آرامش زندگی کنیم و اگر مشکلی هم پیش آمد تلاش کنیم تا آن را از سر راه زندگی خودمان برداریم.
 
نویسنده: همسفر زری رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم)
ارسال: همسفر فهیمه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم)، نگهبان سایت

 

همسفران نمایندگی خمین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .