وادی چهارم با جملهای عمیق و تأثیرگذار آغاز میشود: «در مسائل حیاتی، مسئولیت دادن به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویشتن.»
این وادی یادآور میشود که تنها با پذیرش مسئولیتهای زندگی خودمان میتوانیم به آرامش، رشد و رهایی برسیم. این وادی نه نفی توکل است و نه انکار رحمت خدا، بلکه دعوتی به پذیرفتن مسئولیت، به استفاده از قدرت اختیار ، تفکر و حرکت در مسیر آگاهی و رهایی است.
یک دوشنبه دیگر با مصاحبهای دیگر در خدمت شما عزیزان هستیم.
همسفر لیلا و مسافرشان با چندین سال تخریب با آخرين آنتیایکس مصرفی مسافر تریاک وارد کنگره شدند. بهمدت ۱۳ ماه و ۵ روز به روش DST، با شربت OT و با راهنمایی مسافر میلاد و همسفر فاطمه سفر کردند و در حال حاضر ۷ سال و ۶ ماه است که به لطف خداوند و دستان پرتوان جناب مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر فوتبال و همسفر در کنگره بدمینتون است.
ایشان یکی از اعضا سردار شعبه شادآباد هستند.
وادی چهارم چه احساسی در شما ایجاد کرد؟ آیا تا قبل از آن چنین نگاهی به مسئولیتپذیری داشتید؟
این وادی در من این احساس را بهوجود آورد: تنها کسی که مسئول مشکلات همه اتفاقات زندگيام است، خودم هستم. اگر حالم خوب یا بد است، اگر در تعادل یا بیتعادلی هستم یا در مسیر ارزشها یا ضد ارزشها هستم، مسئولیتش بر عهده خودم است و اگر به دنبال رهایی از تاریکیها و حرکت در صراط مستقیم هستم، باید سعی و تلاش کنم تا اول خودم را بشناسم تا شاید بتوانم خداوند را بهتر بشناسم و بهواسطه قدرت اختیاری که خداوند به من داده است، مسائل حیاتی خودم را بپذیرم و با این قدرت با توجه به تزکیه و پالایشهای متعدد سعی در انتخابهای درست و حرکت در صراطمستقیم باشم. خیر مسئوليت را مثل حسی میدانستم که فقط در کارهای زندگي باید انجام دهم یا مسئول نگهداری بچههایم و مسئول رفتارم باشم و برای حل مشکلات و مسائل حیاتی، مثل کار، ازدواج، پول و از این قبیل دست به دامن خدا بودم تا او برایم درستش کند.
بهنظر شما "مسائل حیاتی" در زندگی یک همسفر شامل چه چیزهایی میشود؟
مسائل حیاتی یک همسر میتواند در صور آشکار و پنهان معنا پیدا کند. در صور آشکار مثل حفظ سلامتی مراقبت از خود، در صور پنهان نیز داشتن اخلاق خوب، محبت کردن، اصلاح خودم، بخشش، گذشت و صبر است و اینکه در مسائل حیاتی، دیگر فراموش نکنم که تمرکزم بر روی حفظ خانواده خودم و در جهت برطرف کردن ایرادهای خودم باشد. من باید مسافرم را رها کنم و خودم را اصلاح کنم؛ نه اینکه مسافرم را به حال خودش رها کنم چون من برای مسافرم، همسفر شدهام پس قدم اول من، همسفر بودنم است.
پس از درک این وادی، چه تغییری در رفتار یا نگرش شما نسبت به مسئولیتپذیری ایجاد شد؟
همه کسانی که در زندگیم نقش داشتهاند را مقصر میدانستم و میگفتم که خداوند باید خودش در کارهای زندگی باید من را یاری دهد تا از مشکلاتم رهایی پیدا کنم؛ اما در این وادی یاد گرفتم که با همت و تلاش خودم میتوانم عاقبتبهخیر شوم؛ دیگران را مقصر نمیدانم و در گذرگاه سخت زندگی با صبر و تلاش خودم از این مسیر عبور کنم تا آرامش داشته باشم.
آیا این وادی تاثیری بر رابطه شما با مسافرتان گذاشته است؟ چگونه؟
بله؛ در گذشته فکر میکردم که مسئول خوشبختی من، مسافرم است و در زندگی وقتی کم و کاستی پیش میآمد او را مقصر میدانستم؛ ولی اکنون میدانم باید او را همانطور که هست، بپذیرم و مسئوليت کار خودم را بهتر انجام دهم و با حرکت در مسیر کنگره و آموزشها با تمرکز، سعی و تلاش روزبهروز به فرمان عقل، تعادل و آرامش نزدیک شوم و این آرامش را به خانوادهام انتقال دهم.
به نظر شما چگونه میتوان بین توکل به خدا و پذیرفتن مسئولیتهای فردی تعادل ایجاد کرد؟
توکل به خداوند باعث ایجاد امید و انگیزه برای تغییر در من میشود و این پشتوانه قوی معنوی در مسیر، درمان و بازسازی زندگی من است؛ پذیرش مسئوليت مسیری است که من باید با اراده و تلاش خودم به آموزشهای کنگره عمل کرده و با مشارکت و پایبندی به قوانین و حرمتهای کنگره تغییرات را به صورت عملی در خودم ایجاد نمایم تا تبدیلات مثبت انجام شود که همان تعادل است.
چه درسهای خاصی از وادی چهارم گرفتهاید که در رابطه شما با خودتان یا دیگران تأثیرگذار بوده است؟
وادی چهارم به من یاد میدهد که در مسئله مسئولیتپذیری در قبال خودم به این باور برسم که هر انسانی مسئول اعمال و رفتار خودش است و نمیتواند مسئوليت خود را به دیگران یا به خداوند واگذار کند؛ با ابزاری مانند شناخت نفس برای شناختی عمیقتر از خودم، پرهیز از بهانهجویی و انداختن تقصیر گردن دیگران، حرکت در مسیر ارزشها برای رسیدن به تعادل و آرامش با استفاده از تواناييهای خود به بهترین شکل جهت رشد و تعالی گام بردارم و بپذیرم و با پذیرش تفاوتهای دیگران و خصوصیات آنها و رعایت حقوقشان و رفتار منصفانه بههمراه همدلی و اجتناب از قصاوت دیگران به دنبال درک و تعامل متقابل با دیگر انسانها باشم.
چطور ورزش به شما کمک میکند تا تعادل بیشتری در زندگی پیدا کنید و در مواجهه با چالشهای روزمره از آن بهعنوان ابزاری برای رشد شخصی و بهبود روحیه استفاده کنید؟
ورزش باعت ایجاد تعادل جسمی، روانی، افزایش تقویت سیستم ايمني، بهبود عملکرد سیستم عصبی شده و باعث افزایش استقامت بدن و بهبود گردش خون میگردد. ورزش منظم و هدفمند باعث رشد شخصی، افزایش اعتماد به نفس، ارتقا کیفیت زندگی، بهبود عملکرد و بازسازی سیستمايکس میشود.
کلام پایانی
از آقای مهندس تشکر میکنم بهخاطر این بستر آموزشی که در اختیار ما قرار دادند که بتوانیم با کاربردی کردن این آموزشها علم درست زندگی کردن را بیاموزیم.
طراح سوال: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر فریده (لژیون پانزدهم) و همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون چهارم)
تنظیم: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر فریده (لژیون پانزدهم)
رابط خبری: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون بیستم)
ویرایش: همسفر هانیه رهجوی راهنما همسفر فتانه (لژیون چهاردهم) دبیر سایت
ارسال: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر فریده (لژیون پانزدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
216