انسانی که مصرفکننده است و در سرما وجود دارد، باید از این منطقه۶۰ درجه زیر صفر عبور و حرکت کند. اوایل، خیلی سخت و مشکل است. جاده، بسیار خطرناک است، نه آب و نه آبادی وجود دارد. همینطور که ذرهذره به جلو میرود، به آرامی از آن منطقه سرد خارج میشود. وقتی که در جادههای یخبندان میرویم، در بالا قندیلهای متعدد، بهمن و برف هست. اگر سروصدایی ایجاد کنیم، ممکن است بهمن به وجود آید یا اگر حواسمان نباشد باعث افتادن قندیلها شویم و این یعنی این جاده، کاملاً خطرناک است.
سرما چیزی است مثل ناآگاهی و نادانی. وقتی آگاهی وجود نداشته باشد، میشود ناآگاهی. موقعی که دانایی وجود نداشته باشد، میشود نادانی. وقتی که نور نباشد، میشود تاریکی؛ یعنی ناآگاهی، جهل، نادانی و تاریکی. وقتی که گرما و انرژی نباشد، میشود سرما؛ یعنی اگر خورشید یا منظومه دیگری نباشد، سرما به وجود میآید. اعتیاد را به سرما تشبیه کردهایم؛ یعنی بعضی چیزها در وجود مصرفکننده نیست. گرمایی نیست، محبت نیست؛ بنابراین یک مصرفکننده، گرفتار سرما شده و یخ زده است، خوب تشخیص نمیدهد، در همه کارها، در تصمیمگیری و در همه چیز، فقط مصرف مواد، تعیینکننده است و روابط را مصرف مواد تعیین میکند.
کاری که سرما میکند این است که حس و حرکت را از انسان میگیرد. کسی که مصرفکننده است، چه قرص، الکل یا مواد باشد، حس گرما از او گرفته میشود. حس محبت، انسانیت و ... گرفته میشود. یک مصرفکننده با مصرف مواد، حسهایش بسته است و یک همسفر با افکار و اندیشهای که دارد؛ بنابراین در طول سفر از منطقهای عبور میکنیم به نام منطقه ۶۰درجه زیر صفر. لذتجوئی مواد مخدر در همان ابتدا میباشد و حالت خوشی به انسان دست میدهد، ولی در ادامه دیگر لذتی نیست و برای رفع خماری، مواد مصرف میکند، نه از روی لذتجوئی.
مواد مخدر یا محرک نمیگذارد فرد درست فکر کند، از عالم و آدم طلبکار است، همه را مقصر میداند، حس ندارد و ... انسان در سرما حتی نمیتواند انگشتانش را تکان بدهد، نمیتواند راه برود. وقتیکه در جادههای یخبندان میرویم، در بالا قندیلهای متعددی هست، بهمن و برف هست. اگر سروصدایی ایجاد کنیم، ممکن است بهمن به وجود آید یا باعث افتادن قندیلها در مسیرمان بشویم و این یعنی این جاده کاملاً خطرناک است. وقتی که میخواهیم در این جاده حرکت کنیم، باید خیلی آرام حرکت کنیم. در غیر این صورت ایجاد مشکل میکنیم. وقتی شروع میکنیم به درمان و سفر کردن باید بهآرامی باشد و نه شلوغی و نه جنجالی باشد. این آرامی حرکت از روی عقل انسان است و عجله و با سرعت حرکت کردن از روی بیعقلی انسان است.
اگر میخواهیم بیدار شویم و از غول یخی بودن خارج شویم، باید الکترونها ذرهذره از خواب بیدار بشوند. نیرویی که در کائنات وجود دارد یا نیروی خداوندی، همهچیز را به سمت کمال میبرد. صراط مستقیم، کجترین و پرفراز و نشیبترین راه است . کوه، دره، پرتگاه، سرما، گرما، گرسنگی، بیاحساسی و از لذتها دست کشیدن و ... در این مسیر وجود دارد، ولی این راه، انسان را به بهشت میرساند. اگر در این راه حرکت کنیم، نیروی ایزدی به ما کمک میکند. کسی که در صراط مستقیم قرار بگیرد، نیروی مطلق کمکش میکند. اگر مسلمان هستیم و به دین و ایمان، به خداوند و به قرآن اعتقاد داریم، وعده خداوند دروغ نیست. هرکس کار معنوی انجام دهد، بار معنوی و بار مادی با خود میآورد. اگر انسان به درستی حرکت کند و به اقیانوس برسد، در آن موقع، احیای واقعی در انسان شروع میشود و در کل وقتی که انسان میآید، باید تارهای وجودیاش از یکسری ضد ارزشها زدوده شود و به تزکیه و پالایش برسد. گفتنیها در مورد کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیاد است و من هر دفعه این کتاب را میخوانم بیشتر به عظمت این کتاب پیمیبرم.
نویسنده: همسفر عاطفه، رهجوی راهنما همسفر مهدیه، رشته ورزشی والیبال
رابط خبری: همسفر زهره، مرزبان خبری پارک شهید باهنر کرمان
ارسال: راهنما همسفر بنفشه، نمایندگی خواجو اصفهان، دبیر سایت
گروه ورزش همسفران کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
80