English Version
This Site Is Available In English

یک لغزش سقوط به انتها دره را همراه دارد

یک لغزش سقوط به انتها دره را همراه دارد

مشارکت همسفران ورزشکار از پارک شهدای وکیلی یزد درمورد دستورجلسه «(کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر)»:

همسفر مهدیه

تصویر نخست یخبندان است، به گفته آقای مهندس کنگره۶۰ و کتاب «عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر» نقشه راه را به ما نشان می‌دهد و ما برای ادامه مسیر زندگی خود به یک نقشه نیاز داریم. همه ما این جمله را شنیده‌ایم که «انسان برای شناخت خود، باید در ابتدا خدا را بشناسد»؛ اما من معتقدم این‌طور نیست بلکه برای شناخت خویش، نیازمند یک نقشه راه هستیم. در این کتاب تصاویر نشان‌دهنده مسیر حرکت هستند که انسان دارای صور آشکار و صور پنهان است و باید با بهره‌گیری از هر دو خود را بشناسد. صور آشکار همان وادی‌ها است؛ یعنی شیوه کار انسان یا به عبارتی، آموختن مکانیزم کار کردن با ماشین یا جسم خود که انسان در ابتدا تفکر و سپس باید حرکت کند، او می‌تواند صفت خود را تغییر دهد و بایستی بداند چه مسئولیت‌هایی برعهده او می‌باشد، خودشناسی در کنگره‌۶۰ با پایان سفردوم است ما زمانی می‌توانیم خود را بشناسیم که بدانیم در لایه‌های صور پنهان ما چه می‌گذرد؟! تنها کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که طریقه کار با این ماشین یا جسم را بیاموزیم یعنی برنامه کارکِرد انسان را بدانیم که چه مواردی را انجام و از انجام چه مواردی بایستی بپرهیزیم، بنابراین به نقشه راه احتیاج داریم.

مُبهم صحبت‌کردن هیچ مفهومی ندارد. بعضی از افراد می‌گویند:«گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک»؛ اما معنای واقعی آن را نمی‌دانند. ما این سه اصل را قبول داریم و بسیاری از کارهای نیک را انجام می‌دهیم، اما ناخواسته باعث تخریب دیگران می‌شویم. برای مثال، اگر کسی‌که پول خرید یک مداد را ندارد به کنگره بیاید و شما به او پول یک مداد بدهید برای او تخریب ایجاد می‌شود. وقتی به شخصی که وضعیت مالی خوبی ندارد کمک مالی می‌کنید، آن شخص دیگر کار نمی‌کند و همیشه طلب‌کار و منتظر کمک دیگران می‌ماند و ما به اشتباه از این کار به عنوان کردار نیک نام می‌بریم. نکته حائز اهمیت این است که باید بدانیم کار نیک را چگونه و در چه موقعیتی انجام دهیم؟ آقای مهندس می‌فرمایند:«آیا در این کره زمین کسی می‌تواند بگوید ترک اعتیاد یعنی چه؟» افراد در ترک اعتیاد اصلاً نمی‌دانند اعتیاد چیست حتی مبدأ و مقصدی برای آن‌ها مشخص نیست، برای همین مرتب به کلینیک‌ها می‌روند و می‌خواهند اعتیاد خود را کنار بگذارند یا به جلسات NA می‌روند و می‌گویند ما معتاد هستیم، ما هنوز خوب نشده‌ایم و مشکل ژنتیکی داریم. بیست سال است که به جلسات NA می‌روند و هر روز قدم‌ها را کار می‌کنند بدون این‌که بدانند چه نتیجه‌ای در بر دارد؟ مبدأ و مقصد کجاست؟ هدف چیست؟ ما باید ابتدا ببینیم کجا هستیم و کجا می‌خواهیم برویم.

بعضی از افراد هستند که بعد از ۵ یا ۱۰ سال پاکی حال خوبی ندارند و نمی‌توانند به شاگردان خود بگویند که من حالم خوب نیست، اما درمان در کنگره۶۰ نیاز به حدوداً یک سال زمان دارد و نقشه راه این است که ما مسیر درمان و زمان آن را در نظر بگیریم که با رسیدن به درمان باید تعادل در جسم، روان و جهان‌بینی اتفاق بیافتد. تصاویر کتاب نیز نقشه راه را برای ما به تصویر می‌کشند و به ما می‌گوید طریقه رسیدن به پایان این مسیر چگونه است و برای رسیدن به مقصد از چه مواردی باید عبور کرد؟ برای سفراولی‌ها که بایستی با ورود به کنگره تاحدودی نسبت به مسیر سفراول خود آگاه شوند، برای درمان‌اعتیاد از تمثیل استفاده می‌کنیم که با اصل موضوع کاملاً متفاوت است و تمام ادیان الهی نیز مسائل را به صورت تمثیل بیان می‌کنند. تمثیل‌ها برای این به کار می‌روند تا به طور واضح بتوانیم مسائل را درک کنیم، زیرا چیزی که ما نتوانیم آن را حس، لمس و درک کنیم قابل درمان نیست.

تصویر صفحه هفتاد در این کتاب نشان‌دهنده یک فرد مصرف‌کننده است: فردی سوار بر اتومبیلی که مُدرن نیست و آثار خرابی بسیاری در آن به چشم می‌خورد، لاستیک‌های ماشین صاف است و یک فرد مصرف‌کننده نیز زمانی‌که وارد کنگره۶۰ می‌شود به همین صورت شکمش کار نمی‌کند، خواب منظمی ندارد و همه چیز برای او به هم ریخته است با مصرف کردن و نکردن نیز حال او تغییری نمی‌کند. این ماشین انگار در جاده هَراز یا چالوس است که ارتفاعات متعددی دارد و می‌خواهد به سمت بالا برود، بنابراین راهنما باید توجه کند که سفراولی با چنین شرایطی، با یک لغزش کوچک به ته دره سقوط خواهد کرد و ته دره یعنی برگشت به اعتیاد. او باید به حال رهجو توجه کرده و بداند چگونه با او رفتار کند همچنین خود مصرف‌کننده نیز باید بداند مشمول چه شرایطی است، برخی از خانواده‌ها از مصرف فرزندشان پیش من شکایت می‌کنند. این روند پنج یا شش‌ماه و حتی گاهی تا یک‌سال طول می‌کشد بلکه گاهی اوقات یک مصرف‌کننده از وضعیت و موقعیت خود بی‌خبر است که انجام این کار نیازمند پروسه زمان است. بنابراین در این شرایط باید بسیار آهسته حرکت کرد چراکه همه چیز به آرامی صورت می‌گیرد.

همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر فهیمه لژیون سوم رشته ورزشی والیبال

زمانی‌که فرد اوایل سفر در ماشین نشسته است، باید تمام حواس او به ماشین باشد تا به تَهِ دره سقوط نکند در برخی مواقع افراد در سفراول با شرایط سخت، زمین لغزنده و ماشین خراب می‌خواهند یک تراکتور را با خود حمل کنند، به عنوان مثال در اوایل سفر می‌خواهد طلاق بگیرد، به دادگاه می‌رود یا قصد ازدواج و تغییر شغل دارد، این‌ها همانند بکسل کردن تراکتور در شرایط سخت است. در سفر اول همه چیز تعطیل و باید ثابت باشد. وضعیت ماشین این‌گونه است و حداقل سه تا چهارماه طول می‌کشد تا از این شرایط خارج شود. فرد مصرف‌کننده درون ماشین قرمز و با شرایط سخت است بنابراین باید بسیار آرام و با برنامه‌ریزی به جلو برود. به عبارتی ریزش و کنار گذاشتن (درمان) توسط رهجو در همین مرحله رخ می‌دهد، سخت‌گیری و سهل‌انگاری باعث رفتن و سوءاستفاده رهجو می‌شود. هنر یک راهنما این است که رهجو را پایبند کند کار راهنما علم یا صنعت نیست بلکه راهنما باید هنرمند و عالم نسبت به هنر جامعه‌شناسی و روانشناسی داشته باشد. او باید مجموعه‌ای از همه چیز باشد تا بتواند شاگرد را به شکل مطلوب تربیت کند.

در تصویر دوم، از حالت یخ‌بندانی که آفتاب و نور دیده نمی‌شُد بیرون آمده‌ و تابش شدید خورشید که بر روی برف‌ها و در ادامه راه انعکاس آن بر چهره انسان برخورد می‌کند که تحمل نمودن نسبت به شدت نور، نماد صبر در مسیر دشواری است. اتومبیل در کنار پرتگاه با سختی به راه خود ادامه می‌دهد، فرد مصرف‌کننده بعد از گذشت چهار الی پنج‌ماه و گذراندن شرایط سخت به مرحله‌ای می‌رسد که برف و یخ‌بندان شدید نبوده و خورشید کم‌کم خود را نشان می‌دهد، مصرف‌کننده از شرایط و وضعیت دشوار بیرون آمده برای مثال؛ وقتی در ترافیک قرار داریم بسیار عصبانی و ناراحت هستیم و زمانی‌که به جاده‌ای پهن‌تر می‌رسیم، می‌توانیم سرعت خود را بالاتر ببریم تا از حالت خستگی بیرون آمده و توجهی به اطراف خود نمی‌کنیم. در سفراول بعد از پشت سر گذاشتن سختی‌ها و مشکلات حس‌های فرد مصرف‌کننده بیدار می‌شود بلکه تفکر و اندیشه او فعالیت خود را از سر می‌گیرد. فردی که سال‌ها در تاریکی مانده اگر یک‌مرتبه از آن‌جا بیرون بیاید آفتاب چشمانش را می‌سوزاند درصورتی‌که باید چشم او بسته و ذره‌ذره آن را باز کند. وقتی از یک پیچ عبور می‌کند، ناگهان با وجود شدت نور، سرعت بالا و وجود سنگ‌ریزه در زیر چرخ ماشین ممکن است او را به پایین پرتاب کند.

رابط خبری: همسفر فرزانه مرزبان خبری پارک شهدای وکیلی یزد
ویرایش و ارسال: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر محدثه (لژیون بیست‌وپنجم) از نمایندگی سلمان فارسی (رشته ورزشی بدمینتون) دبیر سایت
ورزش همسفران کنگره۶۰

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .