ششمین جلسه از دوره نوزدهم کارگاه های آموزشی عمومی ویژه مسافران و همسفران کنگره 60 نمایندگی کاشمر روزهای پنج شنبه با استادی پهلوان مسافر حسین، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه «کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر» در تاریخ ۲۹ خرداد ماه ساعت 16 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر
از نگهبان جلسه مهدی آقا تشکر می کنم که مسئولیت اداره جلسه را به من واگذار نمودند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
کتاب 60 درجه سر گذشت زندگی هر کدام از ما مصرف کننده ها می باشد. وقتی من به عنوان یک رهجو سر لژیون قرار می گیرم اگر کتاب ۶۰ درجه را مطالعه کرده باشم صحبت های راهنما را بهتر متوجه می شوم و یاد می گیرم، همیشه یک قدم از کسی که اصلا کتاب را مرور نکرده جلوتر هستم.
زمانی که آقای مهندس تصمیم گرفتند این کتاب را به نگارش در بیاورند و به چاپ برسانند خیلی از دوستان، فامیل و اعضای خانواده انتقاد کردند که این کار را نکنید چون همه می فهمند شما یک مصرف کننده بودید، اما آقای مهندس از همه این موضوع ها گذشتند و توجه نکردند حالا بعد ۲۵ یا ۲۶ سال است که این کتاب در اختیار همه قرار دارد و به عنوان یک سند برای شناخت بیماری اعتیاد و درمان آن مورد استفاده است.
آقای مهندس که سفر کردند و به درمان رسیدند میتوانستند بروند دنبال زندگی، کسب و کارشان ولی این کار را نکردند، بلکه با تحقیقات بیشتر و با نوشتن کتاب 60 درجه توانستند خیلی از کسانی که در عمق تاریکی ها به سر می بردند و راهی برای درمان خود پیدا نکرده بودند را نجات دهند و از بند مواد و تاریکی ها آنها را به حال خوش و رهایی برسانند. وقتی که شال خدمت را دریافت کردم به شعبه های زیادی رفتم و همیشه می گفتند ویترین هر شعبه ای لژیون سردار است که در اینجا باید تشکر کنم از شعبه کاشمر که تعداد افراد شرکت کننده در لژیون سردار زیاد و از انرژی بسیار بالایی برخوردار است.

قدیمی ها می گفتند اگر می خواهیم در زندگی چیزی را ببخشیم باید به گونه ای باشد که آن را حس نماییم، و ما در کنگره نیز این موضوع را به خوبی درک می کنیم. بعد از این که سفرم را شروع کردم به این دلیل که تمام حس های من یخ زده بود نمی توانستم به سبد کمک کنم ولی همان طور که به مرور زمان حالم بهتر می شد و ذره ذره آموزش گرفتم به آن فهم و دانایی رسیدم که باید سبد را بیشتر حمایت کنم تا این که متوجه شدم هر مبلغی که به سبد کمک کردم برکت آن به زندگی خودم بر می گردد و این کار باعث شد که در من تلنگری ایجاد شود، بعد از آن عضو لژیون سردار شدم، این را بدانیم که هروقت برای رضای خداوند کاری انجام بدهیم خداوند جواب آن را بی پاسخ نمی گذارد زیرا سریع الحساب است.
اگر در گذشته به کسی یا جایی کمک مالی انجام می دادیم بخاطر دیده شدن یا تایید دیگران بود ولی در کنگره آموزش گرفتیم اگر کاری یا تعهدی می دهیم بابت باز پرداخت حال خوشی است که کنگره به ما هدیه داده است. در سفر اول که در جشن گلریزان شرکت کردم کل موجودی من ۲۰۰ هزار تومان بود ولی من یک میلیون تعهد دادم و ابتدا همان ۲۰۰ تومان را پرداخت کردم و الباقی تعهداتم را به مرور با عشق پرداخت نمودم.
در سال های بعدی سردار و دنوری اعلام کردم که موفق به پرداخت کامل تعهد دنوری خود نشدم و با این که بدهی زیادی داشتم ولی با خواسته ای که در قلبم برای پهلوانی بود به تهران رفتم و با این که آقای مهندس قبول نمی کردند چون بدهی داشتم و اموالی نداشتم اما من با اصرار از آقای مهندس خواهش کردم که موافقت کنند و آقای مهندس بزرگواری کردند و اجازه پهلوانی را به من دادند.
امیدوارم همه ما بتوانیم در مسیر کنگره ماندگار باشیم و با آموزش گرفتن، خدمت کردن و اگر تعهدی دادیم یا می دهیم نسبت به پرداخت آن و به موقع کوتاهی نکنیم.
از این که سکوت کردید و به صحبت های من گوش دادید از همه شما سپاسگزارم.
عکاس: مسافر حسین لژیون یکم راهنما مسافر احمد
تایپ: مسافر احمد لژیون ششم راهنما مسافر امید
ویراستار: مسافر جواد لژیون دوم راهنما مسافر مرتضی
ارسال خبر: مسافر علی لژیون یکم راهنما مسافر احمد
مرزبان کشیک: مسافر احمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
290