جلسه هفتم از دوره سوم جلسات سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی کریمان با استادی ایجنت همسفر محیا، نگهبانی همسفر مرجان و دبیری همسفر صالحه با دستور جلسه«کتاب عبور از منطقه۶٠ درجه» روز دوشنبه ۲۶ خرداد ماه ۱۴٠۴ ساعت ۱۳:۳٠ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را سپاسگزارم که به این شعبه اجازه داد که جلسات را برگزار کنیم، الحمدلله که امروز نمایندگی باز است و ما می توانیم آموزش بگیریم. ما باید قدر نعمت سلامتی و امنیت را بدانیم و اینکه هر دوشنبه و پنجشنبه میآمدیم، دل ما نمیلرزید خیلی نعمت بزرگی بود؛ ولی گاهی میگفتیم چرا باید برویم خسته شدیم امروز در تهران و اصفهان و در شهرهایی که ناامنی است جلسات برگزار نمیشود و خدا را شکر که ما هنوز در کرمان میتوانیم جلسات را برگزار کنیم. انشاالله قدردان باشیم و همیشه با حس خوب و حس عاشقی بیاییم. من تشکر میکنم، از جناب آقای مهندس و خانواده محترم ایشان از اسیستانت همسفران خانم سحر و از راهنمای همسفر مهدیه راهنمای خوبم سپاسگزارم و همینطور از همسفر مهدیه در جایگاه ایجنت قبلی خیلی سپاسگزارم؛ خیلی لطف میکردند و زحمت میکشیدند برای شعبه از مرزبانان عزیز خانم ها طاهره و سمیه هم سپاسگزارم.
در مورد کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه همه وقتی وارد کنگره میشویم، سؤالاتی برای ما پیش میآید، مثلاً برای من سؤالی که پیش آمد که روش DST چطور کشف شد و از کجا به ذهن آقای مهندس رسید، اینکه خود آقای مهندس چند سال اعتیاد داشتند؟ چه موادی مصرف میکردند؟ مصرف به چه شکل بود آقای مهندس برای روش DST پلههای چند روزه داشتند؟ چه موادی مصرف میکردند؟مصرف به چه شکل بود؟ آقای مهندس برای این روش DST پلههای چند روزه داشتند و چند پله داشتند؟ بقیه سؤالاتی که در مورد ابداع روش و متد dst و سرگذشت زندگی آقای مهندس در ذهن ما بود همه در این کتاب گفته شده است که با خواندن این کتاب ما به پاسخ سؤالاتمان میرسیم .
وقتی که یک نفر وارد کنگره میشود، تصاویر را میبیند برایش سؤال ایجاد میشود این تصاویر ها یعنی چه؟
تمام این تصاویر در کتاب۶۰ درجه آمدهاند ۱۴ تصویر است و همه حال یک مسافر را در حال سفر نشان میدهد؛ مثلاً همسفر میپرسد مسافر من الان روی پله اول این تصویر نشان دهنده این است که مسافر در این حال است آن آخر سفر که دارد رها میشود یک پیست اسکی است، همسفر درک میکند که مسافرش در چه وضعی قرار گرفته است.
مورد دیگر که پیامهایی که در جلسات خوانده میشود، از کتاب۶۰ درجه هستند و در کتاب ۶۰ درجه ما متوجه میشویم، که جناب مهندس چه اساتید و چه راهنماهایی داشتند، صحبتهایی که با استادانشان میکردند، خیلی به ما کمک میکند که این موضوع را درک کنیم که چه صحبتهایی بین این عزیزان رد و بدل شده چطوری جناب مهندس را راهنمایی میکردند.
کتاب۶۰ درجه پیام دیگری هم دارد؛ که برای ما همسفران میگوییم که مسافرها در زمان مصرف کنندگی عملاً بیحس هستند نه چشمشان میبیند و نه گوشهایشان میشنود. شما وقتی کتاب را میخوانید متوجه میشوید که یک مصرف کننده در دمای منفی ۶۰ درجه است. در زمستان وقتی شهر ما سرد سرد شود، شاید ۵ یا ۴درجه زیر صفر باشد و ما وقتی بیرون میرویم خیلی سردمان میشود، کاملاً بیحس میشویم و دنبال جای گرم هستیم مسافر هم در زمان مصرفکنندگی در دمای منفی ۶۰ درجه است و فقط اختیار خود را به مواد داده و مواد به او دستور میدهد که چطور او را به گرم کندب؛ پس حق دارد چیزی نبیند یا چیزی نشنود و حسی در درونش ایجاد نشود و هزاران سؤال دیگر که با خواندنش به جواب سؤالات میرسیم.
مثلاً آیا اعتیاد با مرگ مصرف کننده از او گرفته میشود؟ یا معتاد میماند؟
یا در مورد خودکشی توضیح میدهند. یا در مورد نفس. و همه اینها در کتاب۶۰ درجه میآید، نکات مهمی که در کتاب۶۰ درجه برای ما همسفران است همه میگوید.
در خصوص خانم آنی در زمان مصرف مهندس که شروع به سفر کردند چه نقشی داشتند؟ در یک قسمت کتاب و پیشانی دفتر که استاد امین نوشتهاند وقتی استاد امین با جناب مهندس وارد بحث میشوند روی تخت دراز میکشد، خانم آنی کنارشان میآیند میگوید میخواهم یک حقیقتی را به شما بگویم پدر تو ۱۷ سال مصرف کننده است اینجا نشان میدهد که یک همسفر چقدر میتواند رازدار باشد. چقدر میتواند امین شوهرش باشد که؛ حتی نگذاشته فرزندان بفهمند که همسرش مصرف کننده است اینقدر ستون قوی برای خانواده باشد.
آقای مهندس وقتی با خانم آنی ازدواج کردند یک مهندس بودند، که در ۳۰ یا ۴۰ سال قبل مهندسی خیلی جایگاه بالایی داشت. کارخانه داشتند، چندین زمین و به خاطر اعتیاد همه را از دست دادند.
استاد امین در چند تا از سیدیهایشان گفته که کار به جایی رسید که آقای مهندس روزها مصرف کننده بودند و شبها مشروب میخورد و میخوابید و خانم آنی باید دو شیفت کار میکرد تا خانه و بنای خانه حفظ شود، ذرهای هم شکایت نکردند و به بچهها نگفتند که این چه زندگی است که من دارم و این قدر در حفظ امنیت و حریم خانه کوشا بودند و اینقدر رازدار شوهر خود بودند و برای همسفران خیلی این بخش درس دارد و در قسمت دیگر صفحه ۲۲۲ که خانم آنی میپرسد: امروز چه کار کردی؟
آقای مهندس میگوید: من سه روز مصرف نکردم و نشان میدهد که خانم آنی چقدر به همسرشان ایمان داشتند.
قاعدتا اگر مدام میگفتند: تو نمیتوانی با تریاک داری تریاک را درمان میکنی، آیا کسی توانسته؟ الان هیچ کدام از ما در کنگره نبودیم. این نشان میدهد که چقدر خانم آنی با مسافرشان همراه د همسو بودند و دخالت نکردند. آن اشک شوقی که خانم آنی که ریخته شد نشان دهنده آن عشقی است که با آقای مهندس داشتند و دخالتی نکردند و نگفتند چطوری کم میکنی و چه کار میکنی فقط در اتمام سفر پرسیدند چه کار کردی؟ ما هم باید همینطور عاشق باشیم نسبت به مسافرمان و این را در کتاب۶۰ درجه به عنوان همسفر میتوانیم از خانم آنی درس بگیریم و آموزش بگیریم.
در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه ۱۴ موسیقی دارد و ۱۴ تصویر و کتابی است که در جایگاهی که هستی ؛مثلاً یک ماه سفر یا بعد از رهایی بودی هر بار که کتاب را بخوانی برایتان تازگی دارد، امکان ندارد شما کتاب را بخوانی و بگویی برایم تکراری بوده و هر بار یک پیام جدید را دریافت میکنید.

در ادامه قدردانی از دبیر دوره قبل و معرفی دبیر دوره جدید؛

تایپ: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم)
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
219