همسفر زهرا و همسفر مهین رهجویان راهنما همسفر زهره (لژیون نهم) نمایندگی بنیان مشهد در دلنوشتههای خود نوشتند:
همسفر زهرا:
در گذشته، از سردردهای شدید رنج میبردم که علت آن مصرف مایعات همراه با غذا، ریزه خواری و درهمخوری بود. به یاد دارم در آن زمان با خود میگفتم: خدایا، چرا بدن من را اینطور آفریدی؟ مگر من چه گناهی کردهام؟ همیشه از خداوند گله و شکایت داشتم.
پس از اینکه مسیر کنگره۶۰ برای من گشوده شد و با ورود به لژیون تغذیه سالم، متوجه شدم که مصرف مایعات هنگام غذا، اسید معده را رقیق کرده و منجر به سردرد میشود. همچنین، ریزه خواری و درهمخوری به مرور زمان سیستم گوارشیام را تضعیف میکند. در واقع، من کارهای اشتباه و ناآگاهی خود در زمینه تغذیه صحیح را به گردن خدا میانداختم و از او گلهمند بودم؛ درصورتیکه مقصر اصلی خودم بودم.
سالها با تغذیه نادرست، جسم خود را بیمار کرده بودم، سپس دست به دعا برمیداشتم و طلب شفا میکردم که: خدایا، من را شفا بده و بیماریام را خوب کن. اکنون که به گذشته خود مینگرم، میبینم که در سایر جنبههای زندگی نیز همینگونه بوده و مقصر اصلی خودم هستم؛ زیرا با اعمال اشتباه، اتفاقات ناخوشایند را رقم زدهام؛ اما مسئولیت آنها را به دوش خداوند میاندازم و از او طلب کمک میکنم.
آیا زمانی که مقصر اصلی خودم هستم، باید از خداوند توقع کمک و شفا داشته باشم؟ با آموزشهای کنگره۶۰ در زمینه تغذیه و وادیها، دریافتم که باید علم و آگاهی خود را در تمام زمینهها ارتقاء دهم و اگر به مشکلی برخورد کردم، بهجای جستوجو مقصر بیرونی، ابتدا مشکل را در درون خود بیابم.
همسفر مهین:
با ورود به کنگره۶۰، آشنایی با وادیها و شروع به کاربردی کردن این آموزشها، بهویژه در وادی چهارم، به این درک رسیدم که ما تنها باید روی وجود، فکر، اندیشه، تلاش، کوشش و آموزش خودمان حساب کنیم و این امید در من روشن شد که مسئولیت کارهایم را بپذیرم، چه در زندگی شخصی و چه در اجتماع، در ادامه مسیر شناخت خودم در مقابل مشکلات باعث شد که وظایف خودم را بهتر بشناسم.
برای رفع این مشکلات؛ باید با تغییر افکار و رفع نواقص قدم بردارم و رنجها را به عشق تبدیل کنم. من در مقابل پندار، گفتار و کردار سالم خود مسئول هستم و باید بپذیرم که مراقب افکار و گفتارم باشم؛ زیرا تمام این موارد رفتارم را شکل میدهند و در ادامه کردارم را رقم میزند.
کردار من اعمالم را میسازد. آنچه در این وادی برای من بسیار مهم بود، پذیرش افراد خانواده و جامعه، آنگونه که هستند و نداشتن توقعات بیجا از آنها است. همچنین؛ باید در جهت آموزش و یادگیری از دیگران کمک بخواهم.
خداوند را بسیار شاکرم که مرا در مسیری قرار داد که به آرامش و صلح برسم. در این وادی، خداوند میفرماید: «هر زمان که مرا خواندی، پاسخت میدهم» مشروط بر آن که در مسیر او حرکت کنیم. این سیم اتصالی است میان ما و خداوند که با دور شدن از او پاره میشود.
ویرایش: همسفر زکیه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون نهم)
ارسال: همسفر آتنا رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بنیان مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
117