سایت همسفران دکتر علیرضا گفتوگویی را با همسفر شکوه رهجوی راهنما همسفر نسرین از لژیون پنجم ترتیب داده و از صحبتهایشان بسیار آموزش گرفتیم. در ادامه، نگاه زیبای شما را به خواندن آن دعوت میکنیم؛ امیدواریم که مورد توجه قرار گیرد.
همسفر شکوه و مسافرشان با پانزده سال تخریب و آنتیایکس مصرفی شیره و تریاک وارد کنگره شدند. ده ماه و دوازده روز سفر کردند به روش DST همراه با داروی OT، با راهنمایی مسافر جلال و همسفر نسرین. در حال حاضر پنج سال و چهار ماه است که با دستان پر مهر و محبت جناب مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی همسفر شکوه در کنگره دارت است.
چرا عنوان عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر برای این کتاب انتخاب شده است؟ آیا تجربهای از عبور از سرمای ۶۰ درجه زیر صفر و گذرگاههای سخت داشتهاید؟ به نظر شما عملکرد عاقلانه در این شرایط چیست؟
کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر در واقع از وضعیت فردی صحبت میکند که در تاریکی و سرمای اعتیاد گرفتار شده است و بارها اقدام به تغییر این وضعیت کرده؛ اما هر بار ناتوانتر و ناامیدتر از قبل به درجه سرمای بیشتری نسبت به قبل برگشته است؛ بهگونهای که تمام حسهای چنین فردی بسته شده، هیچ رمقی برای او باقی نمانده و گویی تسلیم این وضعیت شده است. به نظر من به همین دلیل نام کتاب را عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر نامگذاری کردهاند. در رابطه با قسمت دوم سؤال؛ بله من هم از این وضعیت یا بهتر بگویم از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر عبور کردهام، با این تفاوت که مصرفکننده مواد مخدر نبودم؛ ولی فرق چندانی هم با یک مصرفکننده نداشتم! از طرفی آنقدر تاریکی و سردی سراسر وجودم را فرا گرفته بود که هیچ حسی به زندگی نداشتم. این شرایط بیست و چند سال ادامه داشت و روزبهروز حال من به جای اینکه بهتر شود بدتر میشد و به جایی رسیده بودم که کرختی تمام وجودم را فرا گرفته بود. من هم تسلیم این شرایط شده بودم و زمانی که به کنگره آمدم تغییر این وضعیت برایم بسیار سخت بود و هر بار با خود میگفتم اینجا نمیتواند کمکی به من کند. حتی چندین بار تصمیم گرفتم که ادامه ندهم؛ ولی نمیدانم چه نیرویی بود که مرا به سمت این مسیر هل میداد و باعث شد که هر چند سخت ولی به سلامت از آن عبور کنم. در رابطه با قسمت آخر سؤال؛ به نظر من عملکرد عاقلانه در این شرایط این است که از تجربه دیگران استفاده کنیم و سخنان راهنمای خود را با جان و دل گوش دهیم؛ چون او فردی است که این مسیر را قبل از ما طی کرده و میداند که چگونه باید عمل کنیم تا به سلامت به هدف خودمان برسیم.
طبق پیام استاد سردار (اگر خرما بیش از حد بر درخت بماند خراب میشود) آیا این پیام ارتباطی با آموزش و خدمت در کنگره دارد؟
بله قطعاً؛ این پیام هم شامل سفر اول و هم شامل سفر دوم میشود. در سفر اول اگر مسافری مدت سفر اولش از یازده ماه بیشتر شود و مثلاً دو سال یا بیشتر طول بکشد، آخر کار آن نتیجهای که باید داشته باشد را ندارد و به قول خودمان حال روحیاش خراب میشود. برای سفر دوم و خدمت کردن هم همینطور است و زمانی که فردی به مدت زیادی در یک جایگاه خدمتی بماند خسته میشود. شما تصور کنید یک فرد از اول تا آخر مرزبان باشد یا ایجنت یا خزانهدار یا هر جایگاه خدمتی دیگر! نه تنها پیشرفت و ارتقایی ندارد؛ بلکه بعد از مدتی در اجرای عمل سالم دچار خلل میشود؛ پس اگر هر جایگاه خدمتی در کنگره در زمان خودش باشد، بدون شک نتیجه بهتری خواهد داشت.
اصولاً سرما تمثیلی از ناآگاهی است، اگر بخواهید از اهمیت این دستور جلسه تجربهای را در اختیار سفر اولیها بگذارید آن تجربه چیست؟
زمانی که انسان نمیداند و ناآگاه است، قطعاً شرایط زندگی برای او سخت و دشوار میشود. به دیگر سخن وقتی قوانین و راه حل مشکلات خود را نمیداند، همین موضوع لحظات زندگی را برای او سخت میکند. علت اینکه این دستور جلسه در بین دستور جلسات سالیانه قرار دارد، این است که فرد متوجه شود تمام مشکلات زندگی بر اثر نادانی و ناآگاهی است؛ بهعبارتی باید بپذیرد که حال امروز او نتیجه بد عمل کردن در گذشته است و اکنون که دلیل را میداند، بایستی طبق آموزشها پیش برود تا یکییکی مسائل حل شود.
کسی که برای درمان خود با متد DST به کنگره مراجعه میکند، چرا باید این کتاب را مطالعه نماید؟
چون داستان کشف روش DST در این کتاب بازگو شده است؛ یعنی زمانی که فرد مصرفکنندهای جرقهای در ذهنش زده میشود و تصمیم میگیرد وضعیت مصرف خود را سر و سامان بدهد، تا اینکه بالأخره به متد DST دست مییابد. خواندن این کتاب برای یک مسافر به منزله این است که فرد بداند یک مصرفکننده روش DST را کشف کرده نه یک فردی که حتی لب به سیگار نزده است؛ پس قطعاً شخص مسافر خود را به این متد نزدیکتر حس میکند، بیشتر میتواند با آن ارتباط بگیرد و مسلماً در روند سفر او نتیجه مثبتی خواهد گذاشت.
با توجه به اینکه این کتاب به صورت خودآموز نوشته شده است، آیا خواندن و اجرای نکات بیان شده در آن به تنهایی میتواند منجر به درمان مصرفکنندگان شود؟
تمام راهنمایان کنگره۶۰ طبق همین کتاب برای درمان پیش میروند و ممکن است یک فردی به تنهایی بتواند با دستورات این کتاب به درمان برسد؛ ولی کاری است بسیار دشوار و سخت و به نظر من اگر در کنار یک راهنما قرار بگیرد قطعاً درمان بهتری خواهد داشت. از طرفی یک درمان قطعی فقط با متد DST و دارو اتفاق نمیافتد؛ بلکه شرط مهمتر این است که فرد در جلسات جهانبینی و لژیون حضور داشته باشد تا افکارش نیز از حالت افیونی بودن تغییر کند.
به نظر شما دلیل اینکه مطالب این کتاب هیچگاه کهنه نمیشود چیست؟
به نظر من کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر کتابی زنده است و حتی میتوان گفت کتابی است که مربوط به همه زمانها و مکانها است؛ چراکه پیامهای آن فقط مربوط به این بعد از حیات نمیشود و برای همه ابعاد هستی قابل استفاده است. من هربار که این کتاب را خواندم، مطابق با شرایط و حال و احوال آن لحظهام، برداشت جدید و مفهومیتری داشتم.
کلام آخر؛
خداوند را شکر میکنم که به من اجازه داد در کنگره قرار بگیرم و از سرمای ۶۰ درجه زندگیام عبور کنم. از بزرگترین معلم تاریخ، جناب مهندس دژاکام و راهنمای خوبم بسیار سپاسگزارم که با آموزشهای ناب خود مسیر روبهرویم را برای من پرنور میکنند.
طراح سؤال: همسفر فرناز رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
ویراستار و ارسال: همسفر مریم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر علیرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
870