جلسه دوازدهم از دوره پنجاه و ششم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی سمنان، با استادی مسافر احمدرضا، نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر میلاد با دستورجلسه «کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر» در روز سهشنبه 27 خرداد ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان احمدرضا هستم یک مسافر. خداوند را شاکرم که توانستم در این جایگاه بنشینم، آموزش بگیرم و خدمت کنم. از راهنمای جونزم تشکر میکنم و از مهندس متشکرم که این بستر را به وجود آورد تا من بتوانم در کنگره حضورداشته باشم و به رهایی و حال خوش برسم. از تمام خدمتگزاران هم تشکر میکنم.
در مورد دستور جلسه کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر، میتوانیم این کتاب را از دیدگاههای دیگری نیز نگاه کنیم، ازنظر من این کتاب را زمانی مهندس به رشته تحریر درآوردند که اعتیاد بیماری نبود و جرم محسوب میشد. شجاعتی که مهندس و خانواده ایشان به کار بردند در معرض خطرات قرار گرفتند و با فکر و اندیشه درست مسیر را ادامه دادند به گونهای که نمیدانستند امروز کنگره میتواند در این جایگاه قرار بگیرد و این راه را ادامه دادند تا من احمدرضا امروز به این نقطه برسم تا بتوانم رها شوم.
(1).JPG)
بعضی وقتها باید به خودم یادآوری کنم که این کتاب در اختیار من هست اما نمیتوانم به درستی از آن استفاده کنم. در این کتاب مهندس از تجربیات درمان خودش صحبت نموده است که چه کارهایی انجام داده است و چرا آن را به تحریر درآورده است؟ در کتاب از اساتیدی همانند رعد، عقاب سفید و سیلور کمک گرفته است و ما نمیدانیم آنها چه کسانی هستند. از همه مهمتر تصاویر این کتاب هست که اهداف کنگره 60 را مشخص میکند و نشان میدهد که شخص در چه مرحلهای از سفر خود قرار دارد. به نظر شما برای چه اینجا هستیم؟ در این شرایطی که در بیرون ازاینجا حال خیلیها خوب نیست ولی ما با آمدن به جلسات میتوانیم به همدیگر انرژی بدهیم که این نتیجه به تحریر درآوردن کتاب 60 درجه میباشد.
(2).JPG)
بیرون از کنگره 60 میگویند ترک، ولی کنگره میگوید درمان و فرق آن در این است که کنگره هدف دارد. در کنگره درمان به سه ضلع تقسیم شده است: جسم، روان و جهانبینی که کتاب عبور از منطقه 60 درجه جهانبینی را پررنگتر میکند و در این کتاب سرما به اعتیاد تشبیه شده است. جایی که دانایی نباشد نادانی هست و جایی که آگاهی نباشد ناآگاهی است و اینها همه در اثر نبود نور میباشد و آن سرما تمام احساسات من را در بر گرفته بود.
درباره لژیون جونز هم همینطور، باید برگردیم به کتاب 60 درجه. آقای مهندس آمدند مواد را از ما گرفتند و شروع کردند به نقطه حساس از سلامتی که همان کاهش و افزایش وزن میباشد. من 103 کیلو بودم که با ورود به لژیون جونز و با کمک، راهنمای جونز توانستم به وزن متعادل برسم. در اوایل سفر، خیلی سخت بود ولی با رعایت و گوش به فرمان بودن توانستم به موفقیت برسم. وزن مناسب باعث سلامتی و طول عمر میشود. لژیون جونز مستقیم با نفس ما سر و کار دارد.
امیدوارم که بدانیم در کجا قدم گذاشتهایم. مسجد خانه خداست و اینجا همخانه خداست باید حرمت آن را نگهداشته و قدر لحظاتی را که در اینجا سپری میکنیم را بدانیم و آموزشهای لازم را دریافت نماییم و به حال خوش برسیم ممنونم که به صحبتهای من توجه نمودید.
نگارش متن: مسافر میثم لژیون چهارم و مسافر علیرضا لژیون هشتم
عکاس: مسافر کاوه لژیون دهم
ارسال مطلب: مسافر میلاد لژیون چهارم
مرزبان خبری: مسافر رامین
- تعداد بازدید از این مطلب :
185