English Version
This Site Is Available In English

کنگره وسیله‌ای برای رسیدن به هدف

کنگره وسیله‌ای برای رسیدن به هدف

آخرین مراحل آرایش جسم، فرمان فکر و عقل است، پیرامون بعد خویش؛ پس از انتقال، تفکر و عقل، ایجاد تصویر مجازی می‌نماید؛ باید تفکر نمایید.

درخدمت راهنما همسفر مهین‌ هستیم تا مصاحبه‌ای زیبا با ایشان داشته باشیم.

به‌نظر شما تشبیه اعتیاد به سرمای ۶۰درجه چه مفهومی دارد؟

جناب مهندس برای درک بهتر وضعیت  مصرف‌کنندگان اعتیاد را به سرما تشبیه کرده‌اند، انجماد و سرمای اعتیاد؛ یعنی سرمای ۶۰درجه زیر صفر و رنجی که فرد مصرف‌کننده به دلیل نداشتن انرژی و بسته بودن احساسش می‌کشد و این‌که نمی‌تواند با شادی‌ها شاد باشد و نمی‌تواند احساسات خودش را به جا و به موقع شناسایی کند و آسیبی که هم به خودش و هم به خانواده و اطرافیانش در اثر مواد‌مخدر وارد شده را به سرمای ۶۰درجه زیر صفر تشبیه کرده‌اند و خدا را شکر که با کشف روشDST در درمان اعتیاد انسان‌های بی‌شماری توانستند کم‌کم از انجماد و سرما خارج شده و به درمان قطعی برسند.

زمان و میزان مصرف در روشDST چه نقشی دارند و چرا باید همه‌ چیز تدریجی باشد؟

روش تدریجی در کنگره۶۰ الگو شده است که در درمان اعتیاد و درمان سیگار و در کاهش وزن و در همه موارد از این روش استفاده می‌شود. در واقع روش تدریجی؛ یعنی رسیدن به تعادل در هر زمینه‌ای که انسان می‌خواهد، اصلاحات را در خود انجام دهد؛ حتی در برگشت از ضدارزش‌ها هم انسان به صورت تدریجی آموزش می‌بیند و عمل می‌کند. فرد مصرف‌کننده‌ای که برای درمان اعتیاد خود به کنگره مراجعه می‌کند می‌تواند با روشDST و با استفاده از داروی اپیوم طی ۱۰ ماه به درمان قطعی برسد. در مثلث مهندسی اعتیاد جناب مهندس در مورد سه ضلع (اشباع، تغذیه، سازگاری) فرمودند: ‌«فرد مصرف‌کننده می‌تواند با فرمانبرداری از قوانین و انجام دادن این سه ضلع در کنگره۶۰ به سادگی به درمان قطعی اعتیاد برسد».

چه چیزی باعث شده کنگره۶۰ روی تغییر  جهان‌بینی برای درمان تأکید زیادی داشته باشد؟

  کنگره۶۰ یک تعریف از جهان‌بینی دارد که جهان‌بینی؛ یعنی آن‌چه که انسان از جهان پیرامون درون و برون خود برداشت، دریافت و ادراک می‌کند. فرد با مصرف مواد نوع نگرش و برداشتش نسبت به خودش و دنیای اطرافش کاملا افیونی شده است، مصرف موادمخدر دیدگاه او را به سمت ضدارزش‌ها سوق داده است و جهان‌بینی کاربردی و صحیح؛ یعنی این‌که خلق‌وخوی فرد هم همراه با درمان جسم و روان او باید به تعادل و درمان برسد. مهار، درمان و تعادل، پایه و اساس سفر اول است. آموزش‌های جهان‌بینی که در کنگره با بهره‌بردن از سی‌دی‌ها، کتاب‌ها و جزوات که توسط آقای مهندس و استاد امین آموزش داده می‌شوند می‌تواند، نوع نگاه فرد را به تدریج تغییر دهد، بدون سلامت روان و تغییر جهان‌بینی درمانی برای فرد مصرف‌کننده اتفاق نمی‌افتد، در واقع جهان‌بینی، یکی از اضلاع بسیار مهم در مثلث درمان اعتیاد است؛ پس بسیار مهم است که هر فردی چه مسافر و چه همسفر وارد کنگره که می‌شود، سعی کند با دقت بسیار زیاد آموزش‌های کنگره را فرا بگیرد و مرتب و منظم سی‌دی‌های خود را بنویسد تا بتواند با بهره‌گیری از آن‌ها به جهان‌بینی مثبت برسد و با کاربردی کردن آن‌ها در زندگی خود، به آرامش و آسایش برسد.

از نگاه آقای مهندس، فرق ترک اعتیاد با درمان واقعی چیست و چرا این تفاوت مهم است؟

آقای مهندس می‌فرمایند: «فرد مصرف‌کننده‌ای که طی سال‌ها مصرف موادمخدر تخریب‌هایی را به سیستم شبه‌افیونی خود وارد کرده و موادمخدر بیرونی جایگزین موادمخدر درونی او شده با قطع ناگهانی مواد به دلیل این‌که سیستم او باسازی نشده دوباره به اعتیاد برمی‌گردد؛ چون اعتیاد در قسمت جسم، روان و جهان‌بینی فرد تخریب ایجاد کرده است». دیدگاه جهانی این است که اعتیاد یک مسمومیت مزمن است که با خارج‌کردن سم یا موادمخدر از بدن فرد با روش‌های گوناگون و منفی بودن آزمایش او، فرد ترک کرده است؛ اما مسئله مهم این است که اصلاً درمانی صورت نگرفته است. کنگره۶۰ معتقد است اعتیاد مسمومیت مزمن نیست؛ بلکه جایگزینی مزمن است.با بازسازی سیستم شبه‌افیونی آن طی ۱۰ ماه، برطرف شدن مشکلات روحی و روانی او و به تعادل رسیدن فرد که درمان واقعی اتفاق افتاده است و هم‌چنین، کنگره معتقد است؛ چون سیستم شبه افیونی فرد مصرف کننده دچار مشکل شده و آسیب دیده دو گروه اختلالاتی به صورت عکس‌العمل‌های آشکار و عکس‌العمل‌های پنهان برای او به وجود می‌آید که نقطه کور درمان یا ترک‌های ناموفق امروزی این است. دلیل عکس العمل‌های پنهان فرد را که شامل خستگی، افسردگی و بی‌حوصلگی است را نمی‌دانند  و فکر می‌کنند که منشأ آن روانی است در صورتی که آقای مهندس می‌فرمایند: « این اختلالات به دلیل عدم تولید و عدم بازسازی سیستم‌های شبه‌افیونی فرد است و کاملاً ریشه فیزیولوژی دارند» و مثالی که در این مورد می‌زنند، می‌فرمایند: «درمان و ترک مانند باسوادی و بی‌سوادی است».

خانواده و اطرافیان چه‌طور می‌توانند زمینه‌ساز موفقیت یا شکست فرد مصرف‌کننده باشند؟

ما همسفران که همراه مسافر خود با دنیایی از ترس و ناامیدی و اضطراب به کنگره می‌آییم؛ چون شناختی از کنگره و روش درمان در کنگره نداریم، می‌گوییم که چه می‌شود؟ آیا مسافر ما هم به درمان می‌رسد و در واقع نمی‌دانیم که چه می‌شود؛ اما با آموزش‌هایی که به مرور زمان توسط راهنمای خود می‌گیریم یاد می‌گیریم؛ باید روی خود و نیروهای درونی خودمان کار کنیم. یاد می‌گیریم که چگونه با ترس‌های خود روبرو شویم و بر آن‌ها غلبه کنیم و امیدوار باشیم و ایمان به خدا و ایمان به راه داشته باشیم و بدانیم که خواسته درمان با مسافرمان است. ما می‌توانیم پشتیبان، همراه و بال پرواز مسافرمان باشیم تا بتوانیم به یاری خداوند بزرگ سفر بسیار لذت‌بخشی را همراه مسافرمان داشته باشیم و شاهد رهایی او از دام اعتیاد باشیم. به ندرت در کنگره اتفاق می‌افتد که همسفری تفکری غیر از این داشته باشد. استاد امین می‌فرمایند: «اگر همسفری نگران و ناامید باشد، مسافری که باید همه انرژی خود را صرف درمان خود کند، بخشی از انرژی خود را صرف این می‌کند که نگاه همسفرش را نسبت به خود تغییر دهد و این موضوع می‌تواند سفر او را به تعویق بیندازد». ما همسفران باید امیدوار باشیم و بدانیم که مسافر ما هم مثل همه مسافران می‌تواند از دام اعتیاد رها شود و به درمان برسد، انشاءالله.

در مثلث درمان (جسم، روان و جهان‌بینی) چه‌طور با هم هماهنگ عمل می‌کنند؟

در کتاب ۱۴مقاله، اصل دوازدهم می‌گوید درمان اعتیاد فوق ترک اعتیاد است و رسیدن به تعادل فوق‌ درمان است. در طول سفر باید روی جسم و روان و تفکر و جهان‌بینی فرد هماهنگ و با هم کار شود که با به تعادل رسیدن جسم، روان و جهان‌بینی فرد هم به درمان برسد. درمان اعتیاد در کنگره روی این سه اصل بنا شده است و همه این اضلاع باید با هم حرکت کنند. با روشDST و دارویOT جسم فرد و با حضور در لژیون و نوشتن سی‌دی، روان و جهان‌بینی فرد هم در طی سفر از حالت افیونی خارج شده و مسافر می‌تواند با طی کردن مدت سفر خود به درمان قطعی اعتیاد برسد.

این آرامش درونی و پای‌بندی‌ شما به حرمت‌ها و قوانین، چه‌طور در مسیر زندگی‌تان شکل گرفته است؟

از شما سپاسگزارم که این‌گونه برداشت می‌کنید؛ اما اگر بخواهم صادقانه بگویم من با حال بسیار بد و منیّت بسیار بالا وارد کنگره شدم، خودم هم نمی‌دانستم چه می‌خواهم و باید چه‌کار کنم. اصلاً آرامش نداشتم از هر راهی رفتم به بن بست رسیدم؛ اما از همان لحظه ورود به کنگره من هم مانند بسیاری از عزیزان که به کنگره می‌آیند یک حس درونی به من گفت در کنگره می‌توانی راه خودت را پیدا کنی، وارد لژیون که شدم درس اولی که توسط راهنمای بزرگوارم به من داده شد فرمانبرداری و پای‌بندی به حرمت‌ها و قوانین کنگره بود. همه تلاشم در این بود که آموزش‌ها را فرا بگیرم و فرمانبردار راهنمایانم باشم، بسیار زیاد برایم زحمت کشیدند و همیشه قدردانشان هستم. وارد سفر دوم که می‌شویم می‌فهمیم که چه انسان‌ها و چه دست‌هایی در کنگره به ما کمک کرده اند تا ما قدری آرام شویم و راهمان را پیدا کنیم  و سی‌دی‌ها در کنگره منابع آموزشی بسیار مهمی هستند که راه را به ما نشان می‌دهند و من هم مثل همه سی‌دی‌هایم را مرتب می‌نویسم و بعد از سال‌هایی که در کنگره‌ام توانسته‌ام گوش شنوا داشته باشم و آرامش را در درون خودم جستجو کنم و هر موقع که می‌بینم دچار سختی شده‌ام و در حل یک مشکل مانده‌ام بلافاصله سی‌دی گوش می‌کنم و در همان سی‌دی راه حل مشکل خود را پیدا می‌کنم. زبانم قاصر است که چگونه می‌توانم خداوند بزرگ را شاکر باشم که راه کنگره را به من نشان داد و بسیار سپاسگزار جناب مهندس و خانواده محترمشان هستم که اجازه حضور در کنگره را به من دادند تا بتوانم با بهره‌گیری از آموزش‌هایی که در کنگره می‌گیرم در زندگی خود آرامش و آسایش را با اعضای خانواده‌ام به اشتراک بگذارم.

شیرین‌ترین لحظه‌هایتان در جایگاه راهنمایی چه زمانی بوده و چرا برایتان ماندگار شده است؟

دوران چهارسال راهنمایی طلایی‌ترین و بهترین دوران برای هر راهنماست، برای من هم بهترین دوران بود، بسیار سپاسگزارم از همسفرانی که در لژیون همراهم بودند، وقتی می‌دیدم مشکل همسفری مشکل من هم بود که با مشارکت اعضای لژیون می‌توانستم کلید حل آن مشکل را پیدا کنم و جاهایی که می‌دیدم، همسفرانی با ترس و نگرانی به کنگره آمده‌اند و وارد لژیون شده‌اند و امیدی به تمام شدن غم‌هایشان ندارند و به آخر سفر مسافرشان که می‌رسند با انرژی بسیار بالا و شادی بسیار زیاد لحظه شماری می‌کنند برای رهایی مسافرشان و این‌که خدمت آقای مهندس برسند و گل رهایی را از ایشان بگیرند، برایم بسیار شیرین و لذت‌بخش بود و آن لحظات را هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم. دیدن برق شادی و اشک شوق همسفران را و این‌که می‌گفتند خدا را شکر که تمام شد، اعتیاد هم از خانه و خانواده ما بیرون رفت، برایم بهترین و به یادماندنی‌ترین لحظات بود.

از دیدگاه ما مهمترین کار یک رهجوی سفر اول چیست؟

اطاعت و پیروی‌ کردن از حرمت‌ها و قوانین کنگره و فرمانبرداری از راهنما مهم‌ترین کار برای یک رهجو در سفر اول است، حرمت‌ها و قوانین کنگره برای محافظت کردن از افراد در کنگره بنا شده‌اند، اگر ما تابع آن‌ها نباشیم، خودمان ضربه سختی خواهیم خورد. مثلاً وقتی در حرمت‌ها گفته می‌شود که ارتباط داشتن در بیرون از کنگره با یکدیگر ممنوع است، برای این است که انسان در سفر اول شناختی از ساختار نیروهای منفی درون خود ندارد و در قدم‌های اول مسیر آموزش است و نمی‌داند همین ارتباط‌ها می‌تواند مسیر او را به کلی عوض کند و در واقع با حفظ حرمت‌ها و فرمانبرداری از راهنماست که می‌توان با آموزش گرفتن از سد سختی‌ها و تلخی‌ها گذشت؛ پس مهم‌ترین کار یک رهجو این است که به خود و نیروهای درونی خود توجه کند و بداند که خودش باید خودش را بسازد و موقعی که راهنما می‌گوید به حرمت‌ها توجه کن و سی‌دی‌های خودت را بنویس و به موقع و سر ساعت در کنگره حضور داشته باش، برای این است که رهجو بتواند سفر اول خود را به راحتی و بدون مشکل طی کند و وارد سفر دوم شود.

به نظر شما با چه دیدگاهی می‌توان تجلیل یا تحویل خدمت را پذیرفت؟

در وادی سیزدهم گفته می‌شود پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است مسیر زندگی انسان مرحله (تغییر، تبدیل و ترخیص) است. آقای مهندس می‌فرمایند: «کنگره یک وسیله است برای رسیدن به هدف». انسان‌های بی‌شماری هستند که برای درمان به کنگره می‌آیند و درمان می‌شوند و می‌خواهند خدمت کنند در واقع کنگره زنجیره‌ای است از اتصال انسان‌ها که به همدیگر کمک می‌کنند. خدمت‌ها فرصت‌هایی هستند که کنگره در اختیار افراد قرار داده تا در هر جایگاهی که هستند با خدمت‌ کردن خود هم آموزش ببینند و به تزکیه خود بپردازند. کنگره و خدمت در کنگره فرصت‌های ارزشمندی هستند که خداوند بزرگ در اختیار انسان قرار داده است و هر فردی که در کنگره  خدمت می کند می‌داند، خدمت‌ها زمان شروع و پایانی دارند.

کدام تصاویر از کتاب ۶۰درجه زیر صفر را در سفر اول واقعاً احساس کردید؟

طبق فرمایش آقای مهندس کتاب۶۰ درجه زیر صفر کتابی است که نقاط کور درمان‌های امروزی را مشخص کرده است. برای هر مسافر و همسفری لازم است که این کتاب را مطالعه کند، هرچند که درک و فهم مطالب کتاب نیاز به بارها و بارها مطالعه دارد که شاید بتوان اندکی از مطالب آن را فهمید. تصاویر کتاب به جهت به تصویر کشیدن مراحل درمان و طی کردن سفر و رسیدن به رهایی بسیار آموزنده هستند. همه تصاویر کتاب نشان‌دهنده مراحل سفر اول هستند که دیدن هر کدام از این تصاویر می‌توانند مسیر راه را به زیبایی به انسان نشان دهند، دیدن تصاویر کتاب ۶۰درجه به انسان قدرت و قوت برای ادامه راه و طی کردن سفر را می‌دهند. برای من تصویر شماره۱۰ کتاب، که فردی را نشان می‌دهد که با وجود باران و سیلاب که می‌خواهد او را غرق کند و به سمت حفره‌ها سوق دهد؛ اما او با همه توان می‌خواهد که از آن حفره‌ها جان سالم به در ببرد بسیار آموزنده و برایم نشان از ایمان به خداوند و ایمان به راه و صبر و امیدواری بود که در سخت‌ترین شرایط که کم می‌آوردم، دیدن این تصویر جان تازه‌ای به من می‌بخشید و من‌ را به ادامه راه تشویق می‌کرد و باعث می‌شد کم نیاورم و برایم یادآور این بود که در سخت‌ترین شرایط هم می‌توان ناامید نشد و با توکل به خداوند از سد سختی‌ها و مشکلات گذشت.

به نظر شما، چرا نیروهای غیبی در سی‌دی «غیب» از استاد امین، برای رسیدن به تعادل و آرامش ضروری هستند؟

در این سی‌دی استادامین از خداوند و نیروهای الهی صحبت می‌کنند که این نیروها به دلیل دانش بالایی که در هستی دارند، شناخت بیشتری از انسان نسبت به خودش دارند و برای انسان آن‌چه که به صلاحش است را رقم می‌زنند و می‌توانند غم و اندوه انسان را کمتر کنند. ما برای رسیدن به خواسته‌هایمان تلاش می‌کنیم، حرکت می‌کنیم؛ اما نتیجه دست ما نیست. سرنوشت ما، خواست ما، تقدیر و فرمان‌الهی است؛ پس اگر معتقد باشیم که خداوند صلاح ما را بهتر از خودمان می‌داند سختی و رنج کمتری می‌کشیم، همیشه و در همه مراحل؛ باید به یاد خدا باشیم، توکل به خداوند را از یاد نبریم، چراکه آقای مهندس می‌فرمایند: «اگر القائات آسمانی و دست‌های آسمانی نباشند و کنار بروند انسان ظرف چند هفته خودش را نابود می‌کند». این نیروها هستند که به انسان توان حرکت می‌دهند، انسان با توسل به آن‌ها صبر، پذیرش و ایمان را می‌آموزد و از آرامش و آسایش بیشتر و بهتری برخوردار است و اگر آن‌چه که می‌خواهد برایش عملی نشود با خود می‌گوید صلاح من در این بوده است، شاید ناراحت و اندوهگین شود؛ اما درد نمی‌کشد و دست از تلاش دوباره برنمی‌دارد؛ پس این نیروها هستند که با القای خود به انسان کمک می‌کنند که انسان دست از تلاش و حرکت برندارد، خسته نشود و به راه خود ادامه دهد.

کلام آخر...

خداوند بزرگ را بابت همه نعمت‌هایش بسیار شاکرم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان که اجازه حضور در کنگره را به من دادند، بسیار سپاسگزارم. از همسفر ناهید ایجنت گروه خانواده و شما همسفر فاطمه که این فرصت را در اختیار من قرار دادید، بسیار تشکر می‌کنم‌.

مسئول مصاحبه: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر اشرف (لژیون اول) مسئول مصاحبه
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون پانزدهم)‌
عکاس‌خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون پانزدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی هاتف

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .