ابتدا بابت حضورم در کنگره۶۰ از خداوند بزرگ بسیار بسیار سپاسگزارم، از آقای مهندس و خانواده محترمشان بابت فراهم نمودن این بستر و همچنین از راهنمایان خوب خودم تشکر میکنم که با صبر این آموزشها را به ما منتقل میکنند.
من هنگامی که وارد کنگره شدم واقعا حال خرابی داشتم؛ چه از لحاظ جسمی و روحی و چه از لحاظ مالی، نه پولی برای خرید سیگار و نه هیچ توانی برای کار کردن داشتم.
از همان ابتدای ورودم به کنگره؛ بستر برای من و همه چیز محیا بود تا فقط حرکت کنم و به درمان برسم و از همه لحاظ یک مکان امن و آرام در اختیارم قرار گرفته بود.
تمامی این امکانات و محیا شدن این بستر به لطف و محبت دوستانی بود که سالهای قبل به درمان رسیده بودند؛ با عشق و محبت و دانایی که بهدست آورده بودند، کمک کردند که کنگره بتواند هر چه بهتر به مسیر خود ادامه دهد و افراد زیادی مثل من بیایند و به حال خوش و رهایی برسند.
یکی از این بسترهایی که برای رشد، توسعه و کمک به کنگره، جناب مهندس برای ما محیا نموده است تا بتوانیم خود را به این دریای بیکران برسانیم و همسو شویم با کسانی که عشق و محبت سر لوحهی کارشان است؛ لژیون سردار میباشد.
موقعی میتوانیم وارد لژیون سردار یا لژیون مالی شویم که به قول جناب مهندس به یک بیداری و آگاهی رسیده باشیم و دنیای اطراف خودمان را ببینیم!
ببینیم که واقعا کجا بودیم و الان کجا هستیم و شکرگزار نعمتی که بهدست آوردهایم که همان سلامتی و رهایی است باشیم.
به شخصه میدانم که چه من باشم و چه نباشم، چه کمک بکنم و چه کمک نکنم، کنگره روز به روز قویتر و قدرتمندتر به راه خود ادامه میدهد و شعاع اضافه میکند. این من هستم که باید با خودم روبرو شوم و از بندهایی که از هر طرف به خودم بستهام عبور کنم.
موقعی که میخواهیم وارد لژیون سردار شویم؛ شاید ابتدا فکر کنیم باید پول زیادی داشته باشیم که بتوانیم وارد شویم، در صورتی که اینطور نیست، به قول بزرگان بخشش پول بزرگ نمیخواهد بلکه قلب بزرگ میخواهد.
انسانهای زیادی هستند که ثروت زیادی دارند ولی ذرهای از آن را بخشش نمیکنند.
البته خداوند اجازه بخشش را به هر کسی نمیدهد، ولی در کنگره و به لطف بستری که جناب مهندس برای ما محیا نموده است این اجازه داده شده است، که بتوانیم بیاموزیم و ببخشیم.
باید همیشه قدردان این موهبت الهی باشیم و این چراغ را برای افرادی که سالهای بعد میآیند برای درمان، روشن نگه داریم. این افراد در آینده شاید فرزندان، برادران یا اقوام خود ما باشند که به اعتیاد گرفتار شدهاند و برای درمان نیاز به چنین بستر دارند.
نباید یک روزِبین باشیم و فقط خود را ببینیم، به قول جناب مهندس؛ *بگوییم من بخورم پاک و بقیه بخورند خاک* نه! باید همانطور که دیگران کاشتند و ما خوردیم ما هم بکاریم تا دیگران بخورند و این قضیه یک هوشیاری و آگاهی بالایی میخواهید که خدا را شکر در کنگره بسیاری از افراد به این بیداری رسیدهاند، سهم و حرکت خودشان را انجام میدهند.
بنابراین من، باید نسبت به این حال خوشی که بهدست آوردهام بیتفاوت نباشم که بدون هیچ دغدغهای به کارهای روزمره خود میرسم.
در واقع این حس و حال خوب را با هیچ چیزی در دنیا نمیشود مقایسه کرد، باید شکرگزار این قضیه باشیم و بدانیم که اگر نسبت به آن چیزی که بهدست آوردهایم کافر شدهایم قطعاً روزی از ما گرفته خواهد شد.
انشاالله در مسیری که قدم گذاشتهایم روز به روز به فهم و درک بالایی نسبت به این امر برسیم و دانایی خود را تبدیل به دانایی موثر کنیم و این را بدانیم که افراد بسیار زیادی هستند که به بیماری اعتیاد گرفتار شدهاند.
باید با عشق و محبت به آنها کمک کنیم و این چراغ را برای آنها روشن نگه داریم تا آنها هم در ادامه به درمان و حال خوش برسند.
تهیه و تایپ: مسافر سعید لژیون چهاردهم
تنظیم و ارسال: مسافر حجت لژیون شانزدهم
نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
81