نهمین جلسه از دور سوم لژیون سردار ویژه مسافرین نمایندگی گوجان با استادی دنور محترم مسافر عباس، نگهبانی مسافر احمد و دبیری مسافر عبدالله با دستور جلسه «آداب معاشرت ادب وبی ادبی تعادل وبی تعادلی» روز پنج شنبه 22 خرداد 1404 ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سپاس و ستایش خدای متعال را که توفیق خدمت و آموزش در این جایگاه را به من عطا فرمود. از نگهبان، دبیر و خزانهدار محترم لژیون سردار، که این فرصت را برای حضور در این جایگاه و خدمت به عزیزان فراهم نمودند، صمیمانه قدردانی میکنم. همچنین از ایجنت گرامی، مرزبانان ارجمند و تمامی خدمتگزاران محترم نمایندگی، که با تلاشها و زحمات صادقانهشان زمینهساز حضور منِ مسافر در کنگره و رسیدن به درمان و آموزش هستند، خالصانه تشکر مینمایم.
دستور جلسه امروز لژیون سردار پیرامون "آداب معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی" میباشد. پیش از ورود ما به کنگره، آداب و ادب از دوران کودکی، عمدتاً توسط والدین به ما آموزش داده میشد؛ هر پدر و مادری با شیوهای خاص فرزندان خود را تربیت مینمود. سپس در محیط مدرسه، این آموزشها از طریق معلمان ادامه مییافت. اما میزان دریافت این آموزهها در افراد مختلف متفاوت بود، چرا که انسانها در جوامع گوناگون از سطح فرهنگی، تربیتی و اجتماعی یکسانی برخوردار نیستند. بهویژه امروزه که جامعه ما با مشکلات متعددی مواجه است، سطح آستانه تحمل افراد بسیار کاهش یافته و اغلب افراد دچار آشفتگی، عصبانیت و کمحوصلگی هستند. به عنوان مثال، شخصاً در هفته گذشته چند مورد درگیری را شاهد بودم که بر سر مسائل بسیار ساده رخ داده بودند. این مقدمه را عرض کردم تا به اصل موضوع یعنی کنگره برسم.
ما بهدلیل جهل و ناآگاهی که در ابتدای جلسات نیز بارها به آن اشاره شده ،گرفتار بیماری اعتیاد شدیم؛ بیماریای که بهتدریج تمام ابعاد زندگی ما را دربرگرفت و کنترل زندگیمان را از دستمان خارج ساخت، تا جایی که مواد مخدر زمام امور ما را بهدست گرفت. زندگیمان بهتدریج رو به نابودی رفت.
در سیدی هفته، با عنوان «دشمن»، جناب مهندس نیز به این موضوع اشاره فرمودند که ما بر اثر اعتیاد، نهتنها داراییهای مادی خود را، بلکه ارزشهای معنوی زندگیمان را نیز از دست دادیم. اما به لطف خداوند و راهنمایی او، مسیر کنگره برای ما گشوده شد. آموزشهای کنگره به ما کمک کرد تا مجدداً زندگی خود را بازیابیم. در مورد خودم باید بگویم، در دوران پایانی مصرف، بهکلی از زندگی و حتی زندهبودن ناامید شده بودم. اما با ورود به کنگره، کمکم آموزش دیدم که چگونه ضد ارزشها را کنار بگذارم و از بیتعادلی گذشته فاصله بگیرم.
پیش از حضور در کنگره، انسانی بسیار عصبی و بیتعادل بودم، اما با وارد کردن آموزشهای کنگره در زندگی شخصی و شغلیام، به آرامشی نسبی دست یافتم. از اینرو، همواره تلاش میکنم دستور جلسه حاضر را سرلوحه زندگیام قرار دهم. همانطور که جناب مهندس تأکید کردند، "تعادل در کنگره بالاتر از درمان است، و درمان بالاتر از ترک." این جمله بهخوبی گویای آن است که هدف نهایی ما، رسیدن به تعادل است؛ تعادلی که به معنای آرامش، عدالت، و شناخت جایگاه واقعی خود در زندگی میباشد. اگر بتوانیم زندگیمان را با این نگاه صحیح پیش ببریم، به آرامشی خواهیم رسید که سالها در دوران مصرف به دنبال آن بودیم، اما هرگز آن را نیافتیم؛ چرا که راه را از بیراهه تشخیص نمیدادیم. خوشبختانه با ورود به کنگره و بهرهمندی از آموزشهای آن، توانستیم به سطحی از تعادل دست یابیم.
امید آن دارم که در این مسیر، خدمتگزاران خوبی برای کنگره باشیم. شخصاً تجربه کردهام که هرگاه از کنگره فاصله میگیرم، با مشکلات متعددی مواجه میشوم. در پایان، از بنیانگذار بزرگوار کنگره جناب آقای مهندس، و تمامی خدمتگزاران صدیق کنگره، بهویژه نمایندگی گوجان، صمیمانه سپاسگزاری میکنم. همچنین از تمامی دوستان تقاضا دارم که با حمایت خود در تکمیل ساختمان کنگره نمایندگی گوجان سهیم باشند. همانگونه که جناب مهندس فرمودند، «احیای یک انسان، برترین پاداش برای یک احیاگر است. از توجه و همراهی شما عزیزان سپاسگزارم. خواهشمندم جناب مهندس و خودتان را تشویق فرمایید.

نگارش سخنان استاد: مسافر سیف الله
تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافرابوالقاسم
- تعداد بازدید از این مطلب :
198