تعادل یعنی احترام به خود و دیگران

همسفر مریم ✍

به نام خداوند آرامش بخش ثانیه به ثانیه زندگی. آداب معاشرت، ادب و بی ادبی، تعادل و بی تعادلی زنجیروار به هم متصل هستند، وقتی به گذشته نگاه می‌کنم می‌بینم که چه‌قدر از تعادل دور بودم زندگی من پر بود از افراط و تفریط در روابط با دیگران و خانواده و حتی در احساساتم در کنگره با آموزش‌های ارزشمندی آشنا شدم که به من کمک کرد تا احساسات و افکارم را مدیریت کنم، یاد گرفتم که باید به خود گوش دهم و نیازهایم را بشناسم با تمرین‌ها که انجام دادم توانستم توازن را در زندگی خود برقرار کنم حالا می‌توانم با آرامش بیشتری با چالش‌ها رو به رو بشوم و تصمیمات بهتری بگیرم تعادل برای من یعنی احترام به خودم و دیگران یعنی یادگیری این که گاهی باید نه بگوییم گاهی بله یعنی، دانستن وقت برای خودم، خانواده‌ام و دوستانم حالا می‌دانم زندگی یک سفر است و نه یک مقصد هر روز فرصتی است برای یادگیری و رشد.

چه‌قدر زیبا فرمودند: آقای مهندس که هر چه انسان باادب باشد داناتر و هر چی بی‌ادب باشد جاهل‌تر است و درخت هر چه میوه‌اش بیشتر باشد سرش پایین‌تر است. کلمه آداب از ادب گرفته شده است و کلمه تعادل هم از عدل می‌آید من مریم خیلی از اصول و آداب زندگی را از کنگره60 آموختم، در کنگره یاد گرفتم من مادر در کارهای روزمره ادب و تعادل را رعایت کنم آرامش بیشتری دارم شاید من همسفر به قول آقای مهندس بلد نبودم. با آمدن به کنگره یاد گرفتم.

 رانندگی کردن، صحبت کردن، غدا خوردن، اداب و تعادل دارد. اگر بزرگ‌تر از من در حال صحبت کردن است بین حرف او حرفی نزنم و حرف او را قطع نکنم خدا رو هزاران بار شکر می‌کنم من برای درمان مسافرم پا به کنگره گذاشتم اما نقص‌های خودم را پیدا کردم و راه زندگی را آموختم و متوجه شدم من آمده‌ام تا در زندگی تعادل را رعایت کنم حتی یک وقت‌های من مادر با زیاد دوست داشتن فرزندم به او آسیب می‌زنم و متوجه این قضیه نمی‌شوم پس تعادل زندگی من و اطرافیانم را زیبا می‌کند.

تایپیست: همسفر مریم رهجو راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)

ارسال: همسفر معصومه دبیر سایت 

همسفران نمایندگی پروین اعتصامی اراک