جلسه سیزدهم از دوره چهلم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی گیلان با استادی راهنما مسافر مجتبی، نگهبانی مسافر اردلان و دبیری مسافر شهرام با دستور جلسه « آداب معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی » و در ادامه جشن یک سال رهایی مسافر اسماعیل، روز پنجشنبه 22 خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان مجتبی هستم یک مسافر. خداوند را شاکرم که در جمع شما عزیزان هستم و میتوانم خدمت کنم. ابتدا از جناب آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان، بابت فراهم نمودن چنین بستری کمال تشکر و قدردانی رادارم که باعث شدند، بنده بتوانم بر بزرگترین مشکل خود غلبه کنم. از راهنمای خودم، آقای محمد ایمان پرور بسیار سپاسگزارم که بنده را در این مسیر همراهی نمودند. همانطور که میدانیم دستور جلسه امروز، آداب و معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی میباشد.
در کنگره 60 برای درمان یک مثلثی وجود دارد که سه ضلع آن از جسم، روان و جهانبینی تشکیلشده است و بایستی این سه ضلع کاملاً اجرایی شود تا فردی که در حال سفر کردن میباشد بتواند به رهایی برسد، به معنایی دیگر، بار اصلی درمان اعتیاد به تعادل رسیدن این سه ضلع مثلث میباشد. جملهای که در کنگره 60 بارها بازگو و تکرار میشود این است که درمان فوق ترک است و تعادل فوق درمان.
حال ربط این موضوع اینطور است، زمانی که بنده با دنیایی از تاریکی وارد کنگره 60 شده، مورد آموزش قرار میگیرم و بهواسطه مصرف داروی اوپیوم که در پلههای 21 روزه و در سه وعده در روز صبح، ظهر و شب مورداستفاده قرار میگیرم، اگر این عمل درست انجام شود شخص در سه هفته اول به یک تعادل نسبی میرسد و در ادامه درمان خود، در ماههای دوم و سوم، روان و یا خلقوخوی شخص در حالت بهتری قرار میگیرد و ضلع سوم که جهانبینی یا طرز نگاه و نگرش ما به جهان اطراف خود است، این ضلع نیاز به آموزشهای بسیار دارد.
بنده این سه ضلع را اجرا مینمایم و وارد سفر دوم خود میشوم، حال ارتباط اجرایی نمودن این سه ضلع با دستور جلسه امروز را برایتان شرح میدهم. ابتدا بایستی گفت، آداب از جمع ادب میآید و معاشرت از عشرت برگرفته است و این موضوع به زندگی اجتماعی بنده ربط پیدا میکند و من ادبی که آموزش گرفتهام را بایستی در زندگی اجتماعی، زندگی کنگرهای، سفر دوم خود در کنگره و همینطور در محل کار و برخورد با دوستان و اطرافیان خود به نحو احسنت اجرایی نمایم.

اگر بنده در سفر دوم خود هستم و هنوز با خانواده خود نمیتوانم ارتباط خوبی داشته باشم، از نظر بنده کنگره آمدنم به اشتباه است و این به معنای آن است که من در کنگره 60 هیچ آموزشی دریافت نکردهام. اگر من در سفر دوم هستم و هنوز واژه بخشش را یاد نگرفتهام یا در حال رانندگی کردن در خیابان با صدای شنیدن بوق یک موتور سوار تعادل روانی خود را ازدست نداده و سریع عصبانی نشوم، بااینحال بایستی بدانم که دلیل آمدن من به کنگره 60 چه چیزی میباشد.
نکاتی را مطرح میکنم که ما بایستی این مسائل را در زندگی شخصی خود رعایت کنیم و آقای مهندس دژاکام این نکات را بارها و بارها در سیدیهای مختلف خود بیان کردهاند و این نکات برگرفته از سادهترین مسائل در زندگی میباشند، برای مثال، غذا خوردن خود یک آدابی دارد که بایستی غذا را با دهان بسته و بهآرامی جوید و میل نمود. مورد بعدی، وضعیت ظاهری و طریقه لباس پوشیدن من میباشد که بایستی آداب آن را رعایت کنم.
در ادامه مسئله، درست رانندگی کردن، مسئله واجب بودن سلام کردن بر بزرگترها و مسائل دیگری که در سادهترین شکل در زندگی وجود دارند بایستی آداب آنها را رعایت کنیم. این مسائل را مطرح نمودم تا بدانیم، این دستور جلسات که در کنگره 60 وجود دارند، برای راهنمایی ما میباشند و دلیل دیگری برای بودن آنها وجود ندارد و زمانی که ما وارد کنگره 60 میشویم این سقفی که بالاسر ما وجود دارد برگرفته از قوانینی میباشد که ما بایستی این قوانین را رعایت کنیم.

بخش دوم دستور جلسه، تولد یک سال رهایی مسافر اسماعیل از لژیون دوم میباشد، ابتدا تولد یک سال رهایی اسماعیل عزیز را به خودش و همسفرش و همینطور راهنمای همسفرش، تبریک عرض میکنم. این دستور جلسه از دستور جلسههایی میباشد که موضوع دستور جلسه با شخص ارتباط دارد و آقای اسماعیل در لژیون بنده، یکی از مؤدبترین افرادی بود که حضور داشت و به لژیون من برای درمان اعتیاد خود ورود کرد و بسیار پسندیده و خوب سفر اول خود را گذراند.
به یاد دارم زمانی که اسماعیل ورود کرده بود، روزی سه پاکت سیگار مصرف میکرد و به این دلیل همان اوایل ورودش از او خواستم که به لژیون سیگار ورود کند و اسماعیل از افرادی بود که هر حرفی به او میزدم به حرف من گوش میکرد و سریعاً برای درمان سیگار خود اقدام نمود. در ادامه اسماعیل بااینکه سواد آنچنانی نداشت تمام سیدیهای خود را، از وظایف رهجو گرفته تا آخرین سی دی، اول یکبار بهطور کامل سی دی را گوش میکرد و بار دوم بهطور خلاصهوار آنها را مینوشت.
به این سبب سفر اول خود را بهخوبی به اتمام رساند و در ادامه در سفر دوم خود با مشکلاتی که داشت کمی کمرنگتر از سفر اول خود حضور داشت ولی بااینحال در قسمت OT خدمتگزار بود و روزهای یکشنبه مبصر کلینیک بود. در آخر یکبار دیگر این تولد را به خودش و همسفر و راهنمای همسفرش تبریک عرض میکنم و آرزوی بهترینها را برایشان خواستارم.
اعلام سفر مسافر اسماعیل:

سلام دوستان اسماعیل هستم یک مسافر. آخرین آنتی ایکس تریاک روش درمان DST داروی درمان OT یازده ماه و ده روز سفر مواد داشتم با راهنمایی آقای مجتبی و در ادامه سفر نیکوتین ده ماه و هشت روز با راهنمایی آقای ارسلان داشتم. مدت رهایی از بند مواد یک سال و دو ماه و رهایی از نیکوتین یک سال و یک ماه.
خلاصه سخنان مسافر اسماعیل:

در ابتدا از بنیان کنگره 60 تشکر میکنم از آقای مجتبی به خاطر زحماتشان تشکر میکنم.از خانم فاطیما برای زحماتی کهبرای همسفرم کشیدند سپاسگزارم. یک تشکر ویژه از برادرم آقای محمد که پیام کنگره را به بنده رساندند دارم. از همسفرم بابت اینکه برای بنده زحمات زیادی کشیدند و در طول سفرم برای بنده بال پرواز بودند و باعث شدند بنده سفر خوبی داشته باشم صمیمانه سپاسگزارم. همسفرم هیچ اطلاعی از مصرف بنده نداشتند و زمانی که در ماه پنجم سفر اول بودم ایشان با ورود به کنگره 60 به این موضوع پی بردند.
در راه منزل ابتدا گفتم پنج سال مصرف میکردم به کوچصفهان که رسیدیم گفتم ده سال، به آستانه رسیدیم گفتم پانزده سال، وقتیکه به شهر لاهیجان رسیدیم گفتم بیست سال، و درنهایت به خانه که رسیدیم گفتم بیستوپنج سال مصرف مواد داشتم. سعی کردم پلهپله به او بگویم تا شوکه نشود و برای او اتفاقی رخ ندهد. بنده خیلی خوشحالم که کنگره 60 باعث شد که به خواسته خودم که رهایی از بند مواد مخدر بود برسم. از راهنمای نیکوتین خودم آقای ارسلان بابت زحماتشان تشکر مینمایم.

از راهنمای تازه واردین آقای میکاییل تشکر میکنم. از راهنمایی جونز آقای مجتبی تشکر میکنم که در دو ماه سفر توانستم شش کیلو کاهش وزن داشته باشم. خیلی خوشحالم که توانستم نظم را به زندگیام برگردانم. خیلی خوشحالم که همسفرم بنده را دراین مسیر همراهی نموده و توانستهام با کمک ایشان درمان اعتیادم را کامل نماییم و به حال خوش برسم.
خلاصه سخنان راهنما همسفر فاطیما:

سلام دوستان فاطیما هستم راهنمای یک همسفر. با عشق و شادی فراوان این جشن زیبا را تبریک عرض میکنم ابتدا خدمت راهنما مسافر آقای مجتبی که بار زحمت این سفر بیشتر بر دوش ایشان بود و راهنمای نیکوتین آقای ارسلان. اگر بنده سهم کوچکی در این رهایی و تولد داشتم، خود را مدیون همسفر راحیل، راهنمای خود میدانم و تمام انرژی این لحظه را تقدیم قلب مهربان ایشان میکنم که با عشق فراوان بنده را به این مسیر هدایت کردند.
سپس خدمت مسافر اسماعیل و همسفر شبنم تبریک عرض میکنم که بسیار نسبت به یکدیگر عشق و علاقه دارند. بنده برای نوشتن پیام تولد به کتاب ۶۰ درجه رجوع کردم و جالب آنکه پیام مهر و محبت را یافتم. برای همسفر شبنم در ابتدای سفر نوشتن سیدی بسیار دشوار بود، اما برای ماندن کنار مسافر خویش تمام تلاش خود را کرد و اکنون تعداد کمی مانده تا ۳۰ سیدی را تحویل دهد. امیدوارم این زوج عاشق همیشه کنار هم شاد و سربلند باشند.
خلاصه سخنان همسفر شبنم:

سلام دوستان شبنم هستم یک همسفر. ابتدا از خدای خود سپاسگزارم، سپس از آقای مهندس دژاکام قدردانم که چنین بستری را برای امثال بنده فراهم نمودند. از راهنمای مسافرم آقا مجتبی و از راهنمای خودم همسفر فاطیما بسیار سپاسگزارم. از مسافرم بسیار متشکرم که به صحبتهای راهنمایش توجه کرد و مسیر زندگی ما را تغییر داد. ایشان همیشه همسر خوبی برایم بودند، هستند و قطعا خواهند بود. امیدوارم سلامتیشان مستدام باشد.

رهایی از بند مواد: مسافر سهیل با راهنمایی مسافر محمدامین

رهایی از بند مواد: مسافر سعید با راهنمایی مسافر مجتبی

تایپ: مسافر مهدی الف لژیون پنجم و مسافر عباد لژیون سوم
ویرایش: مسافر مهدی لژیون پنجم
عکس و ارسال مطلب: دستیار مرزبان خبری، مسافر حجت لژیون سوم
گروه خدمتگزاران سایت نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
314