English Version
This Site Is Available In English

آداب معاشرت توسط رب و مربی به ما آموزش داده می‌شود

آداب معاشرت توسط رب و مربی به ما آموزش داده می‌شود

جلسه ششم از دوره چهل‌وچهارم سری کارگاه‌های آموزشی، عمومی مسافران و همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ملاصدرا با استادی پهلوان محترم مسافر احسان، نگهبانی راهنمای محترم تازه‌واردین مسافر عباس و دبیری مسافر هادی با دستور جلسه "آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل وبی‌تعادلی" در روز پنج‌شنبه بیست‌ودوم خردادماه 1404 ساعت 16:00 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، احسان هستم یک مسافر
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که امروز به من فرصت داد در این جمع باشم. از نگهبان جلسه، ایجنت محترم و مرزبانان عزیز هم تشکر می‌‌کنم که اجازه خدمت به من دادند.
موضوع دستور جلسه؛ آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی و تعادل و بی‌تعادلی است. من وقتی به این دستور جلسه فکر می‌کنم، متوجه می‌شوم که دارای سه قسمت است یعنی یک مثلث را تشکیل داده است.
قسمت اول، آداب معاشرت است که خودش به‌نوعی یک علم است که در طول هفته در خصوص این علم در جلسات به‌خوبی صحبت شده است. گاهی ممکن است کسی بگوید من در زمان مصرف هم انسان باادبی بودم و آداب معاشرت را بلد بودم ولی به نظر من آقای مهندس در حال تغییر تعاریف هستند. آداب معاشرت توسط رب و مربی به ما آموزش داده می‌شود.
قسمت دوم، ادب و بی‌ادبی است. رعایت آداب معاشرت، ادب و عدم رعایت آن، بی‌ادبی است. راهنما در هنگام سفر، فقط روش و راه را یاد می‌دهد ولی تمام بار سفر، چه در قسمت مسافران و چه در قسمت همسفران، بر دوش رهجو می‌باشد که  درست انجام دادن یا درست انجام ندادن سفر، همان ادب و بی‌ادبی تلقی می‌شود.
در ضلع سوم یعنی تعادل و بی‌تعادلی، شخص در آن دخل و تصرفی ندارد، چراکه این صفت مربوط به گذشته بوده است و مخصوصِ امروزِ من نیست. کسی نمی‌تواند بگوید تعادل یعنی آرام صحبت کردن یا درست راه رفتن و ... بلکه تعادل چیزی است که پیوسته و مداوم باید باشد و خاص یک ساعت یا یک مکان به‌خصوص نباشد.
آینده من چیزی است که امروز خودم برای خودم رقم زده‌ام و چه‌بهتر که با فراگیری آموزش‌ها بتوانم آینده خوبی برای خودم رقم بزنم.

امروز چون لژیون سردار، خدمتگزار است، نکاتی را یادآور می‌شوم. کنگره60 یا هر اجتماع و خانواده‌ای دارای سه ضلع است. یکی علم، دیگری امور مالی و ضلع سوم، نیروی متخصص است و اعضای لژیون سردار به‌نوعی از ضلع مالی محافظت می‌کنند و به آن‌ها فرصت داده‌شده است تا بتوانند به‌خوبی خدمت کنند. هر انسانی که وارد کنگره می‌شود بعد از مدتی می‌فهمد که خدمات کنگره، کاملاً رایگان است و بعد به این نکته پی می‌برد که کنگره60 جایی است که یکسری افرادی تلاش کرده‌اند تا با بخشش و خدمت کردن، کنگره را سرپا نگه‌دارند.
آخر کتاب 60 درجه آمده که بیایید این آتش ویرانگر را مهار کنیم. آیا با پایان سفر اول این آتش ویرانگر مهار می‌شود! چرا بعضی افراد چندین سال در کنگره می‌مانند که خدمت کنند! برای این‌که بتوانند همین آتش ویرانگر را مهار کرده و از بندهایی که به دست و پای آن زده‌شده است، رهائی یابند.
آقای مهندس سعی می‌کنند که بفهمم، حس کنم و درک کنم. در لژیون سردار یک راهنما شاید بتواند با عشق یک رهجو را تا پایان سفر نگه دارد ولی وقتی این رهجو راهنما یا دیده‌بان شد، این دیگر عشق نیست بلکه همان فهم و ادراکی است که  از هدف کنگره60 پیداکرده است. در ایام پایانی گلریزان هستیم و امیدوارم بتوانیم تعهدات خود را به‌خوبی انجام دهیم و سعی کنیم با آگاهی و بیداری، حس خوب خود را خراب نکنیم.

"از این‌که به صحبت‌های من توجه کردید، از همه شما سپاسگزارم."
تایپ: راهنما مسافر حسین
ویرایش متن: مسافر محمود(لژیون پنجم)
عکس: مسافر عباس(لژیون چهارم)
ارسال: سایت نمایندگی ملاصدرا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .