جلسه سوم از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی لواسان با استادی همسفر ملیکا ، نگهبانی پهلوان همسفر شادی و دبیری همسفر ماهک با دستور جلسه «آداب معاشرت،ادب بی ادبی، تعادل بی تعادلی» روز سهشنبه 20 خردادماه ۱۴۰۴ ساعت۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خداروشکر میکنم که در این جایگاه قرار دارم از نگهبان و مرزبان و ایجنت ممنونم که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم من همیشه به این فکر میکردم که کسانی که در این جایگاه استاد جلسه قرار دارند افرادی هستند که در صراط مستقیم قرار دارند و حالشان خوب است وقتی که به این جایگاه دعوت شدم خیلی خوشحال شدم و به خودم گفتم که خداروشکر پس حال من هم خوب است و در راه صراط مستقیم قرار گرفتم و از این موضوع بسیار خوشحال هستم.
به نظر من کنگره مانند یک قطاری میباشد که از مسیری پر از سر سبزی در حال حرکت به سمت نور و هدف میباشد و من ملیکا اگر سوار بر این قطار باشم قطعا در من تزکیه پالایش اتفاق میافتد و قطعا حالم خوب است ولی اگر سوار بر یک خودرو فرسوده شوم مانند گذشته خودم همیشه حالم خراب است.
در مورد دستور جلسه آداب معاشرت صحبت کنم که در همه جا میباشد ادب یعنی راه آداب از ادب میاید این اداب معاشرت در همه جا وجود دارد مانند غذا خوردن راه رفتن در مکان های عمومی... طبق صحبت جناب مهندس غذا خوردن باید آهسته باشد و قشنگ جویده شود به این دلیل که باعث میشود هنگامی که معده پر میشود یک پالس به سیستم مغز ارسال میشود که معده پر شده است ولی اگر تند غذا بخوریم این پالس به سیستم مغز ارسال نمیشود و همین باعث چاقی میشود.
در مورد ادب و بی ادبی تعادل و بی تعادلی بنده در جمعی قرار میگرفتم دوست داشتم وسط صحبت های دیگران بپرم و یا سریع جواب بدهم ولی زمان که تصمیم گرفتم اجازه بدهم دیگران کامل صحبت کنند و بعد جواب آن ها را بدهم و یا از من اظهار نظر کردند پاسخ بدهم خودم راحت تر شدهام در این موضوع و با فکر کردن وسنجیده پاسخمیدهم.
بنده زمانی توانستم این موضوعات را آموزش بگیرم که بخشش در من اتفاق افتاد چند مدل بخشش وجود دارد مثل مالی و معنوی و... ولی بخشش مالی سخت تر است و زمان که این بخشش مالی انجامدادم در منظرفیت ایجاد شد و حسم تغییر کرد و باعث شد این احترام و اداب معاشرت از خانواده من شروع شود وچون در گذشته همش پدرم را قضاوت میکردم ولی باعث گردید دیگر قضاوت نکنم و حسم تغییر کند یعنی سعی کردم اول از درونم شروع کنم و الان برای هم قابل احترام هستیم و صحبت های همدیگر را قشنگ تر متوجه میشویم.
.jpg)
تایپیست: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر شادی (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر ملیکا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی لواسان
- تعداد بازدید از این مطلب :
194