English Version
This Site Is Available In English

درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان است!

درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان است!

جلسه هفتم از دوره چهل و چهارم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگرۀ ۶۰ نمایندگی ارتش، با استادی راهنمای محترم مسافر احد، نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر حمید، با دستور جلسه «آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی» در روز دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ١٧ آغاز به کار كرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان احد هستم یک مسافر. از نگهبان و دبیر جلسه تشکر می‌کنم که اجازه تجربهٔ دوباره این جایگاه را به من دادند. به مرزبانان و ایجنت محترم و همچنین تمامی کسانی که در کنگره ۶۰ خدمت می‌کنند خداقوت می‌گویم.

دستور جلسه این هفته ۳ قسمت دارد. وقتی صحبت از آداب معاشرت می‌شود به معنای اصول رفتار و اصول معاشرت با افرادی است که در اجتماع با آنها مراوده داریم یا صحبت می‌کنیم. ما باید آداب یا روش‌های معاشرت با این افراد را یاد بگیریم؛ چراکه انسان‌ها اصولاً در جامعه زندگی می‌کنند. آقای مهندس این عناوین را به زیبایی در دستور جلسات قرار داده‌اند تا من به مشارکت افراد گوش کنم و آموزش ببینم چون هر شخص از یک دیدگاه به آداب معاشرت نگاه می‌کند.

من باید یاد بگیرم و بدانم که چه عکس‌العملی نشان دهم. من همیشه فکر می‌کردم که آداب معاشرت فقط عمل‌کردن است درحالی‌که عکس‌العمل است! بازخورد رفتاری که انجام می‌دهم و حرفی که می‌زنم به خودم بر می‌گردد؛ یعنی اگر من به یک نفر بی‌ادبی کنم، مطمئناً این بی‌ادبی به خود من هم برمی‌گردد؛ چراکه او هم به خودش اجازه می‌دهد نسبت به من بی‌ادبی کند. اما این نکات چه ارتباطی با درمان دارد؟

دستور جلسات ما باید با درمان در ارتباط باشند و ارتباط این دستور جلسه این است که اگر من بخواهم درمان شوم و اتفاقاً خیلی آدم مؤدبی هم باشم ولی از لحاظ جسمی حال خوبی نداشته باشم، نمی‌توانم خودم را کنترل کنم و به‌زودی از مسیر و خط خودم جدا می‌شوم. درست شبیه کسی که دندان‌درد شدید دارد و درد این دندان به قدری است که باعث می‌شود رفتار فرد هم خوب نباشد.

درباره جمله معروف ادب از که آموختی از بی‌ادبان، تصور من این بود کسی که از بی‌ادب یاد می‌گیرد درست مانند فرد بی‌ادب می‌شود درحالی‌که این‌گونه نبود و در اصل من به بی‌ادبی او نگاه می‌کنم تا برعکس آن را انجام دهم. درواقع همان حکایت اضداد است که من نگاه می‌کنم و رفتار یا بی‌ادبی آن شخص را انجام ندهم و آن موقع است که آدم باادبی می‌شوم. بی‌ادبی باعث می‌شود شخصیت آدم زیر سؤال برود و رفتارهایی که از من دیده می‌شود در حد پایین باشد.

دررابطه‌با تعادل و بی‌تعادلی در کنگره گفته می‌شود که درمان فوق ترک است؛ یعنی فردی که بیرون از اینجا ترک کرده است، هیچ تعادلی ندارد ولی وقتی در کنگره درمان می‌شود به تعادل نزدیک می‌شود. پس درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان است! معنای اینکه تعادل فوق درمان است این می‌باشد که فردی که درمان می‌شود باید بماند و با حضور خود در سفر دوم هم به تعادل نزدیک شود.

من در سفر اول مقداری آگاهی کسب کرده‌ام تا بتوانم از بند مواد خارج شوم ولی وقتی وارد سفر دوم می‌شوم حس من باز شده است و باید خودم را به تعادل نزدیک کنم. هرچقدر آموزش بگیرم به همان میزان خودم را به تعادلی نزدیک می‌کنم که در آن به‌هم‌ریختگی نداشته باشم. اصلاً علت اینکه من باید به تعادل برسم این است که با یک مشکل کوچک از مسیر اصلی خارج نشوم و به مسیر قبلی خودم برنگردم.
ممنونم که به صحبت‌های من گوش دادید.

تایپ، ویرایش و ارسال: مسافر محمدرضا
نمایندگی ارتش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .