جناب مهندس بنیان کنگره۶۰؛ این نکته را در کتاب ۱۴ مقاله بیان کردند که، درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان است؛ حال ممکن است این سؤال برای شما پیش آید که این موضوع چه ربطی به درمان اعتیاد دارد؟ یک فرد مصرف کننده به پیوند محبت خود با خانواده آسیب زده و باید جبران کند، ممکن است برخورد یا رفتار اشتباه و ناخوشایندی یا حرف نابجایی زده باشد که این نشان از بیتعادلی فرد مصرفکننده است. علاوه بر فرد مصرف کننده؛ خانواده نیز برای رسیدن به آرامش باید آموزش بگیرد و پایدار و متعادل باشد همچنین کسی که آداب معاشرت و ادب را رعایت کند میتواند زیباترین لحظات زندگی خود را رقم بزند، ارتباط صحیح برقرار کردن و درست زندگی کردن نیز بخشی از پروسه درمان محسوب میشود. درمان، در قسمت فیزیولوژی جسم و تعادل در قسمت جهانبینی شخص انجام میگیرد؛ یکی از کلیدیترین موضوعات برای رسیدن به تعادل ادب میباشد ادب به معنی روش صحیح، رفتار، برخورد و صحبت کردن با دیگران است که مجموعهای از این آداب مانند رانندگی و خوردن غذا، راه رفتن و وقتشناسی همچنین رعایت حریم اشخاص و احترام گذاشتن به دیگران و غیره شامل آداب معاشرت میباشد که باید اصول آن رعایت شود زیرا ادب داشتن شخص نشانه تعادل اوست.
در کنگره۶۰ آداب معاشرت؛ فقط یک توصیه اخلاقی نیست بلکه یک ضرورت آموزشی نیز میباشد، فردی که وارد کنگره میشود از جهانی آشفته و پر از بینظمی و بیتعادلی برخوردار است اکنون باید در یک محیط کاملاً منظم و قانونمند یاد بگیرد چگونه دوباره با انسانها تعامل کند. کمکم یاد میگیرد که کجا باید صحبت کند و چگونه عمل و رفتار کند که باعث آزار خود و اطرافیانش نشود. در حریم کنگره میدانیم که باید حرمت دیگران را حفظ کنیم و تجسس نکنیم همچنین نباید همدیگر را سرزنش کنیم و حرف همدیگر را قطع کنیم،؛ این موارد نه تنها قانون و حرمت در کنگره محسوب میشود بلکه یک تمرین روزانه برای ساختن یک شخصیت متعادل است. ما همه برای کنگره الگو هستیم؛ بنابراین این مسئولیت بر دوش ماست که الگوی بینقص و خاصی باشیم البته این یک ویژگی فردی برای ما نیست بلکه یک مسئولیت اجتماعی است که کیفیت کنگره را نشان میدهد. شیوه برخورد و رفتار انسانی ما کیفیت ارتباطی ما را نشان میدهد؛ بنابراین اگر همه ما آداب مشخص و سالمی در برقراری ارتباط با هم در پیش بگیریم مسلما بازخوردهای مناسبی با همدیگر داریم و در نهایت آرامش بیشتری در کنگره و خانواده حاکم میشود.
تعادل داشتن و آداب معاشرت دو عنصر مهم و مکمل هم هستند که با به تعادل رسیدن، افراد میتوانند روابط خود را بهبود ببخشند و درمان خود را کامل کنند. روزی بازرگان بغدادی از بهلول سوال کرد؛ آقای شیخ بهلول، من چه بخرم تا سود زیاد ببرم؟ بهلول جواب داد آهن و پنبه، آن مرد رفت و مقداری آهن و پنبه خرید و انبار کرد اتفاقا بعد از چند ماهی فروخت و منفعت زیادی برد. باز روزی بهلول را دید این بار گفت؛ بهلول دیوانه من چه بخرم تا سود کنم؛ بهلول این بار گفت پیاز بخر و هندوانه، بازرگان این دفعه رفت و همه سرمایه خود را پیاز و هندوانه خرید و انبار کرد و بعد از مدت کوتاهی همه پیاز و هندوانه های او گندید و از بین رفت و ضرر زیادی کرد. سریع پیش بهلول رفت و به او گفت؛ بار اول که از تو مشورت گرفتم، گفتی آهن بخر و پنبه، سود زیادی کردم اما بار دوم این چه پیشنهادی بود کردی همه سرمایه من از بین رفت. بهلول در پاسخ آن مرد گفت روز اول که مرا صدا زدی گفتی آقای شیخ بهلول؛ چون مرا فرد عاقلی صدا کردی من هم از روی عقل به تو مشورت دادم اما بار دوم مرا با بیادبی بهلول دیوانه صدا زدی، من نیز از روی دیوانگی به تو مشورت دادم. مرد از گفته خود خجالت کشید و موضوع را فهمید.
این داستان نشان میدهد که بیادبی و بیتعادلی افراد از نادانی بوجود میآید و ادب از فهم، یعنی هر اندازه آگاهی شخص بالا رود ادب هم بالاتر میرود، طبق سخنان جناب مهندس که میفرمایند: انسان بد وجود ندارد فقط دانش او کم است.
نگارش: همسفر محبوبه، رهجوی راهنما همسفر طاهره(لژیون نهم)
ویرایش: رابط خبری همسفر زهرا، رهجوی راهنما همسفر طاهره(لژیون نهم)
ارسال: همسفر مژگان دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی خلیجفارس بوشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
50