کار انسان پیدا کردن تعادلها است و باید در همه سطوح زندگی خود، تعادلها را پیدا کنیم. تعادل؛ یعنی پایداری و عدالت از ریشه این کلمه است؛ یعنی هر چیزی که سر جای خود پایدار باشد، تعادل میشود. انسانهایی که تعادل ندارند، باعث آزار و رنج دادن به دیگران میشوند. اکثر انسانها در رفتار خود از تعادل خارج شدهاند آن متانت و آرامش را ندارند این بیتعادلی فقط در قشر مصرفکننده نیست و در تمام سطوح جامعه انسانهای بیتعادل وجود دارند. در کنگره۶۰ یاد میگیریم برای درمان بیماری اعتیاد؛ باید جسم، روان و جهانبینی شخص به تعادل برسد و در طی ۱۱ماه سفر کردن، جسم و روان او درمان میشود و به تعادل میرسد و جهانبینی او هم در طی حضور در کارگاه آموزشی، جلسات لژیون و گرفتن آموزشها ذرهذره افزایش پیدا میکند.
میدانیم که برای به تعادل رسیدن جسم و روان یک مصرفکننده که تخریب زیادی دارد و شهر وجودی جسم او آسیب دیده است، درمان با یک هفته، یک ماه یا دو ماه انجام نمیشود؛ چون کارخانههای سیستمهای مواد شبهافیونی بدن از کار افتاده و نیاز خود را از بیرون دریافت میکنند و این کارخانههای متروکه را در مدت زمان کم نمیشود دوباره بهکار انداخت؛ پس برای به تعادل رسیدن جسم و روان زمان مناسبی طی ۱۰ الی ۱۱ماه میخواهد که ذرهذره جسم فرصت بازسازی به خودش را داشته باشد و به تعادل برسد. شرط مهم برای رسیدن به تعادل، زمان است. همه چیز از یک نقطه کوچک شروع میشود؛ پس باید ذرهذره با تسویه و پالایش خود را به تعادل برسانیم. انسان برای رسیدن به تعادل؛ باید تفکر و تعقل داشته باشد و از نیروی عقل خویش استفاده کند، آموزش بگیرد و تجربه کسب کند؛ تا بتواند در زندگی به تعادل برسد. آقای مهندس میفرمایند: «انسانهایی که از تفکر و تعقل خود استفاده نمیکنند؛ مثل چهارپایانی میباشند که بهدنبال خواستههای خود میباشند و به ارزش یا ضدارزش بودن آن خواسته و مسیری که به آن خواسته میرسند، اهمیت نمیدهند و فقط رسیدن به هدف و خواسته برای آنها مهم است.»
هر چیزی دارای یک آدابی است. بیادبی نشانه بیخردی است. آداب؛ یعنی رسم و روش هر چیزی این آداب و بیادبی در فیزیولوژی ما اثر میگذارد؛ مثلاً غذا خوردن آداب خود را دارد؛ اینکه غذا را چه ساعتی بخوریم، چه بخوریم و چگونه بخوریم شرط خود را دارد. کسانی که غذا را مقدار زیاد و زمان نامناسب میخورند، باعث میشود دچار انواع بیماریها و چاقی شوند یا کسانی که آرام جویدن را بلد نیستند، همیشه دچار مشکلات معده میباشند. ما باید یاد بگیریم در آداب معاشرت با دیگران و صحبت کردن به خود مسلط باشیم. بدانیم که چه میگوییم، شمرده و درست صحبتهای خود را بیان کنیم. وقت نشناسی هم یک نوع بیادبی است و آداب وقتشناسی را ما در ورود به کنگره به خوبی یاد گرفتیم؛ که همیشه نیم ساعت قبل از شروع جلسه در جلسات حضور داشته باشیم و این نشانه ادب ما است. محبت کردن ما هم به خانواده، همسر و فرزند؛ باید در تعادل باشد و اگر از تعادل خارج شود، در خود و هم در دیگران باعث تخریب میشویم؛ پس باید اندازهها را پیدا کنیم تا بتوانیم به تعادل برسیم.
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر بیتا (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر بیتا (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون سوم)
ویراستار: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون سوم)
ارسال: همسفر منیژه رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی اسلامشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
317