English Version
This Site Is Available In English

درمان اعتیاد

درمان اعتیاد

امروز می‌خوام در مورد دخانیات، این بلای خانمان‌سوز، حرف بزنم. چیزی که عامل اصلی خیلی از بیماری‌هاست از روزهایی که یه دختر بچه کوچک بودم، صبح‌ها با صدای سرفه‌های پدرم از خواب می‌پریدم، روزهایی که پر از ترس بود، ترس از دست دادن پدرم؛ وقتی پدرم سرفه‌های بدی می‌کرد و صورتش سیاه می‌شد و ترشحات خونی بالا می‌آورد، از ترس به گوشه‌ای از حیاط پناه می‌بردم، ساکت می‌ایستادم و با ترس کودکانه به صورت پدرم خیره می‌شدم. با هر سرفه پدرم، ترس و نگرانی‌ همه وجودم رو فرا می‌گرفت.

همیشه می‌ترسیدم که نکند این سرفه‌ها پدرم را از من بگیرد. همیشه دلم می‌خواست پاکت‌های سیگار پدرم را بردارم و جایی پنهان کنم، تا پدرم نتواند سیگار بکشد؛ ترس و دلهره از دست دادن پدرم، همیشه در وجودم بود. این اتفاق هر روز و هر روز برایم تکرار می‌شد تا این که یک روز، نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد یا آیا خواست خداوند بود، که پدرم از آن حال بدش ترسید و گفت: «می‌خواهم سیگار را ترک کنم.» همین ارادهٔ او باعث شد که سیگار را کنار بگذارد و حالش روز به روز بهتر شود. حال سال‌ها از آن روزهای بد می‌گذرد و من هزاران بار خدا را شکر می‌کنم که پدرم در کنارم هست و بدون سرفه نفس می‌کشد؛ خدا را شاکر و سپاسگزارم که در کنگره۶۰ هستم و آموزش می‌گیرم از آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده‌ی محترمشان به خاطر محبت بی‌پایان و مداومشان سپاسگزارم. با بخشش، مردی بزرگ، اکنون راه درمان مواد مخدر کشف شده و ترک دیگر معنا ندارد.

نگارش و تایپ: همسفر نسرین، رهجوی راهنما همسفر منصوره (لژیون‌هفتم)
رابط: همسفر زهرا، رهجوی راهنما همسفر منصوره (لژیون‌هفتم)
عکاس: همسفر عارفه، رهجوی راهنما  همسفر مریم (لژیون‌‌پنجم)
ویرایش: همسفر سکینه، رهجوی راهنما همسفر فاطمه(لژیون‌‌ششم)
ارسال: همسفر فاطمه، رهجوی راهنما همسفر منصوره (لژیون‌هفتم)
همسفران نمایندگی صادق قم

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .