دلنوشته

سلام دوستان محمدرضا هستم یک مسافر

این روزها در حال تجربه کردن حس‌های جدیدی هستم، جایگاه مرزبانی و خدمت به انسان‌هایی از جنس خودم از جنس درد از جنس دست و پا زدن از جنس تمامی حس‌هائی که خودم در این چندین سال تجربه کرده‌ام.

به گذشته که فکر می‌کنم گاهی باورم نمی‌شود، برای من باور کردنی نبود بیرون آمدن از این سیاه‌چاله و این نگاه‌های ناباورانه، راهی که پیمودم را در چشمان تک تک تازه واردین می‌بینم.

 خوشحالم از این که با خوش‌ آمدگویی با لبخند زدن با راهنمائی دادن به انسان‌های دیگر من هم می‌توانم سهم کوچکی از این قدم بزرگ را داشته باشم.

در این دنیا دل شکستن راحت است اما بدست آوردن دل کاری است بسیار سخت، از اعماق وجودم از قدرت مطلق این خواسته را دارم که بتوانم قدمی هر چند کم در این مسیر بردارم. 

هزاران هزار شکر بابت این لحظه‌ها، این حال خوب و اجازه‌ی خدمت.

دلنوشنه مسافر محمدرضا لژیون۱۴

رابط و پیگیری و ویراستاری مسافر مجید لژیون۷

ارسال مسافر حامد