دلنوشته
((وظیفه))
((آنچه در دنیا برای انسان اهمیت دارد، انجام وظیفه است))
هر وظیفه یک سری احکام برای خود دارد که همان قوانین آن هستند. وظیفه من در کنگره در ابتدا به عنوان یک رهجو کاملا قوانین و حرمت کنگره را رعایت کنم و همزمان کمک راهنما میباشم و این جایگاه احکام خاص خود را دارد که باید به نحو احسن آنها را به جا بیاورم و نباید هیچ کوتاهی در انجام آنها داشته باشم. در انجام وظیفه نباید کوتاهی کرد زیرا اولین ضربه آن به خودمان برمیگردد و اگر توانستیم به خوبی وظیفه خود را انجام دهیم ذره ذره به ارتقا میرسیم. نکته دیگری که خیلی مهم است ما نباید هر کس بر زمین افتاد را فوری بلند کنیم، زیرا که قدرت تفکر را از میگیریم و اجازه رشد به او نمیدهیم. این برای ما هم صادق است من در زندگی بارها و بارها بر زمین افتادم و همیشه منتظر بودم که کسی بیاید و من را از زمین بلند کند و این باعث شده بود که بیشتر و بیشتر در عمق ظلمات فرو بروم و همچنین اعتماد به نفس خود را از دست بدهم؛ زمانی که به کنگره آمدم فهمیدم اینها حکمت الهی هستند و هر زمین خوردنی خودش یک عالمه آموزش در بر دارد و هر بار تلاش کردن و بلند شدن من را قویتر و مصمم تر می ساخت. نکنه مهم دیگر اینکه وقتی توانستیم به وظایف خود واقف شویم و آنها را به خوبی انجام بدهیم آن وقت میتوانیم به تفکرات خود شکل و جان دهیم، یعنی میتوانیم وادی پنجم را به اجرا بگذاریم، از فکر به انجام عمل و این به تفکرات و خواسته های ما شکل و جان میدهد؛ همه اینها باعث میشود که انسان در برابر مشکلات و بحران ها مقاوم باشد و از پس مشکلات برآید و آنها را با تفکر و درایت حل کند و اینگونه که باشد مانند پرنده ای میشود که با بالهای باز بر فراز ابرها و طوفان ها بدون هیچ خوفی پرواز میکند و امیدوارم همه ما بتوانیم به این مرحله برسیم و پرنده ای باشیم با بال های باز نه بال های بسته که اگر بال ما بسته باشد سقوط ما حتمی است.
یک سفر اولی باید بداند وظایفی دارد و باید دقت لازم را در نحوه مصرف اوتی و ساعت دقیق مصرفش را داشته باشد تا به درمان درستی برسد، زیرا وقتی سفرش را درست انجام داده و آموزشها را عملی کند میتواند چندین کار را باهم انجام دهد، به سفر و کلاسها به درستی برسد، سی دی هایش را بنویسد و به کار و خانواده اش نیز رسیدگی کند و با انجام این کارها مورد لطف خداوند قرار میگیرد. از طرفی راهنما نیز وقتی میخواهد به یک مصرف کننده کمک کند و دستش را بگیرد، باید بلند شدن از زمین را به او آموزش دهد و روی فکر و اندیشه او کار کند تا تفکر مثبت و سازنده جایگزین تفکر مخرب و افیونی شود تا از ظلمت و تاریکی خارج شود و گرنه با محبت و دلسوزی نابجا ممکن است باعث برگشت مصرف کننده شود. اگر رهجو بلند شدن از زمین را یاد گرفت میتواند به درستی وظایف خود را به انجام برساند. ما برای خدمت به انسان های دیگر قدم به این جهان گذاشته ایم تا بتوانیم برای جامعه نیز مفید باشیم و یک مصرف کننده بی مصرف نباشیم و وظایف انسانی خود را به درستی انجام دهیم.
من سفر اولی یکی از آرزوهام این است که بتوانم وظیفه خودم را در قبال کار بزرگ کنگره که در حق من انجام داده یعنی از تاریکیها به روشناییها هدایتم کرده و راه درست را به من آموزش داده است مخصوصا زحمات راهنمای خوبم که واقعا در حق من مسافر یا رهجو خودش کشیده است.وظیفه من مسافر این است با درست سفر کردن،سیدینوشتن، و خدمت کردن در کنگره
بتوانم ذرهای از زحماتشان را جبران کنم.
باتشکر
تایپ مسافر محمدرضا دبیر لژیون ۳
((هیچ وقت به خوشحالی خود اهمیت نده ، فقط وظیفه ات را انجام بده.))
تهیه و تنظیم: مسافر احمد کاربر سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
63