جلسهی چهارم از دور چهارم کارگاههای آموزشی نمایندگی قشم با استادی مسافر ابوذر ، نگهبانی مسافر فرامرز و دبیری مسافر ابراهیم با دستور جلسهی ( دخانیات « سیگار ، قلیان ، ناس ، پیپ ، ویپ » ) سه شنبه سیزدهم خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ در محل دانشگاه خوارزمی قشم آغاز به کار کرد.


خلاصه سخنان استاد ؛
سلام دوستان ابوذر هستم یک مسافر؛ دستور جلسهی هفتگی امروز دخانیات است. من در اوایل سفرم از مضرات و خطراتی که قلیان و سیگار کشیدن به بدن وارد می کنند و چقدر این آسیب ها مخرب هستند را نمی دانستم ولی با شروع سفر در لژیون ویلیام از اثرات مخرب آن آگاهی پیدا کردم و متوجه شدم که چه لحظاتی را از من گرفته و یا در زندگی من اختلال بوجود آورده است و چقدر به روابط خانوادگی و درون خانواده و همچنین دوستانم آسیب رسانده ام. از تجربه خودم بخواهم صحبتی کنم که چه اتفاقاتی برای من افتاد به سمت سیگار کشیدن رفتم اینگونه بود که قبل از ورودم به دانشگاه و تحصیل یک جریان احساسی برایم پیش آمد که اولین سیگار کشیدن من با آغاز همین ماجرا شروع شد . در آن زمان فیلم و سریالی را دنبال می کردم که شخصیت اول آن برای من محترم بود و خیلی دوستش داشتم ، در فیلمی که نگاه می کردم آن هم سیگار می کشید که من را بیشتر تحریک می کرد بطوریکه لحظات زیبا و ناب زندگی را باید می رفتم و سیگار می کشیدم مثلاً در جشن عروسی و دیگر ایام که همه مشغول شادی کردن بودند من می رفتم سیگار استفاده می کردم و حال خودم و دیگران را خراب می کردم از جمله خانواده خودم ، قانونی که در ذهن خودم داشتم این بود که اگر اعصابم خراب می شد به جای اینکه حال خودم را خوب کنم می رفتم در گوشه ای مثل پشت بام و یا بیرون از خانه شروع می کردم به کشیدن سیگار یا زمانی که می خواستم بروم سر کار در مسیر راه یک یا دو نخ سیگار می کشیدم و این شده بود برای من یک عادت؛ یک روز توی مسیر که به محل کارم می رفتم سیگار نکشیدم و همان روز با دو نفر از همکارانم بحث کردم که حالا می فهمم چه اتفاقی افتاده و چه خاطرات تلخی را مصرف دخانیات برای من بوجود آورده بود. خداوند را شاکرم که به کنگره آمدم و توانستم سیگارم را درمان کنم. راجع به سیگار الکترونیک که مصرف داشتم و تجربه خودم وقتی که سیگار الکترونیک استفاده می کردم خلت پشت گلویم خیلی بیشتر شده بود و در قفسه سینه ام احساس سنگینی می کردم، به نظر من آسیب های سیگار الکترونیک برای بدن بیشتر از سیگار های تتون دار است.
در پایان از جناب آقای مهندس ، راهنمای گرامی خودم آقای ربیعی و سایر دوستانی که به من کمک کردند تا در کنگره ۶۰ بتوانم سیگارم را درمان کنم تشکر و قدردانی می کنم.
ویرایش و تایپ : مسافر سجاد
بازنگری و ارسال : مسافر علی
- تعداد بازدید از این مطلب :
91