برداشت از سیدی همسفر مقدسه از سیدی غیب:
استاد امین در سیدی غیب میفرمایند: مسافرت یا جابهجا شدن خوب است. من در گذشته سکون محض و سکوت زیاد بودم و بیشتر فکرکردن بود و وقتی حرکت را تجربه کردم، مفهوم سکون را بیشتر فهمیدم سه یا چهار سال پیش از پلهها میخواستم بالا بروم، نمیتوانستم؛ چون مدت زیادی فعالیت نمیکردم بیشتر در تفکر شاعری این چیزها بودم بهسخت از پله ها بالا میرفتم و فکر میکردم به دلیل کهولت سن است و بعدش فهمیدم به دلیل سکونتاست. در زندگی دو دیدگاه متفاوتی وجود دارد یکی اینکه انسان فکر میکند همش خودش برای کارهایش برنامهریزی کند گویا هیچکس وجود ندارد و در هستی فقط خودت تنها هستی باید حرکت کنی، برنامهریزی بکنی و به خواستهها و هدفهایی که از زندگی داری با تلاش و زحمت برسی و هدف من این بود که استاد دانشگاه بشوم؛ اما در شرایطی قرار گرفتم که داشتم از دانشگاه اخراج میشدم، خیلی تلاش میکردم و ابتدا این را به حساب ضعف خودم میگذاشتم و فکر میکردم چیزهایی که بلد نیستم یا تفکرات غلطی که دارم، باعث این وضعیت شده است از آنجا به تغيير جهانبینی خودم شروع کردم و به دنبال این بودم که به خواستههایم برسم زیرا این خواستهها برای من مهم بودند. جهانبینی ابزاری است که انسان میتواند اشکالهای خود را پیدا و برطرف کند و به آن خواستهای که دارد برسد من به دنبال این بودم که رویاهای خودم را به حقیقت تبدیل کنم، اول رویاها بود و بعد از آن در مصیبت و عذاب غرق شدم جهانبینی ابزاری شد که من را از تاريکیها و عذابها خارج کرد و به چرخه زندگی بازگرداند. این تلاش ها همیشه ادامه داشت اما یک چیز و آن تفکر تنهایی و تنها بودن؛ یعنی دیدگاه من انفرادی بود احساس نمیکردم که یک صورت پنهان وجود دارد یک تصویر بزرگتر در این جهان است و من این تصویر بزرگ را نمیدیدم. اگر یک خالق، یک نیروی مافوق یا یک قدرت مطلق وجود دارد که من و هستی را آفریده است؛ پس باید شناخت دانش بسیار بالایی داشته باشیم.
برداشت همسفر سودابه از سیدی غیب:
استاد امین در سیدی غیب میفرماید: من چند سال در سکون بودم؛ وقتی حرکت کردم مفهوم سکون را بیشتر درک کردم. درک این نکته در زندگی بسیار مهم است. دو دیدگاه متفاوت در زندگی وجود دارد؛ یکی این است که انسان فکر میکند که همیشه باید خودش همه چیز را برنامهریزی کند، گویا هیچ کس یا هیچ چیزی در هستی وجود ندارد وخودت در هستی تنها هستی و باید در هستی حرکت کنی و با زحمت و تلاش به خواستهها و هدفهایت برسی. جهانبینی ابزاری است که انسان میتواند ایرادات خود را پیدا و برطرف کند تا به هدف خود برسد. برای من جهانبینی ابزاری شد که مرا از تاریکی و عذاب خارج کرد و من را به زندگی بازگرداند. وقتی عمیقاً به این قضیه نگاه کردم انگار در آن تفکر تنهایی، تنها بودم؛ یعنی دیدگاه من انفرادی بود. احساس نمیکردم که یک صورت پنهانی هم وجود دارد، یک نیروی مافوق و قدرت مطلق وجود دارد که من و هستی را آفریده است و باید شناخت و دانش بسیار بالایی داشته باشد. متوجه شدم که من به عالم غیب و صور پنهان اعتقادی نداشتم. توکل کردن زمانی اتفاق میافتد که بتوانی فکر کنی که چیزی وجود دارد که از تو بزرگتر و نیرومندتر است و باید به آن فکر کنی، اما من او را اصلاً بهحساب نمیآوردم بنابراین ترسها و وحشتها خیلی عمیق میشدند. کسانیکه ایمان و توکل پیدا میکنند، نوع نگاهشان از درونشان بیرون میآید و بهتدریج بقیه هستی برایشان مهم میشود و یک احساس جدید بوجود میآید. آقای مهندس می گوید: اگر دستهای آسمانی کنار برود، انسان به مدت چند هفته خود را به نابودی میکشاند. هزاران دانشمند، دهها وصدها سال مطالعه کردند و نتوانستند راه درمان اعتیاد را پیدا کنند. چرا راه درمان اعتیاد پیدا نشد؟ مگر آنها بیسواد بودند؟ چون آن نقشه آسمانی، همان تصویر بزرگتر و نیروی مافوق باید این را رقم میزد و این همان ایمانی است که در انسان بوجود می آید. نیروی مافوق میگویدای انسان، تو تلاشت را بکن، نتیجهاش به تو ربطی ندارد. تو ماموری به تلاش ،نه به نتیجه. یک حساب و کتابی وجود دارد .خداوند به تلاش و حس شما نمره میدهد. ما باید ارتباط خودمان را با خالق خویش محکمتر کنیم و به قدرت مطلق ایمان قوی داشته باشیم.
برداشت همسفر آمنه از سیدی سیگار و جایگزینی:
وجود هر چیزی در زندگی الزامی است و ما باید یاد بگیریم چطوری از آن استفاده کنیم، نباید به خداوند اعتراض کنیم که چرا شیطان را خلق کردی؟ یا اگر تریاک بد است، چرا خلقش کردی؟ یا چیزهای دیگر مثل آب ،هواپیما و چاقو که هم جنبه مثبت هم منفی دارد.خداوند میفرماید: برای بشر روی زمین وسایلی قرار دادیم تا به آسایش و رفاه بهتری برسد. انسان قدرتی دارد بنام عقل که بسنجد چه چیزی را چگونه استفاده کند. سیگار از مواد تخریبی جسم و روان میباشد، اول از همه ریه را هدف قرار میدهد و مانع تصفیه هوا میشود و اکسیژن به قلب نمیرسد و وقتی سیستم ایمنی ضعیف شود فرد به سرعت بیمار میشود. از نشانه.های ظاهری این افراد کبودی لب و رنگ پریده پوست میباشد.درست در لحظه ایی که انتظارش را ندارد به بیماریهایی مثل سرطان ریه، حنجره و سکته قلبی دچار میشود. درون ریه سلولهایی وجود دارد بنام مولاژ که کارش جمع کردن گردوغبار در ریه است بخاطر مصرف سیگار دود روی مولاژ را میگیرد و سیاه و کثیف میشود و مثل فیلتر ماشین عمل میکند. تنباکو نیکوتین دارد که از سد خونی مغز میگذرد نیکوتین سیگار هم همین است، مثل هِروئین که هر ۲۰دقیقه باید مصرف شود باعث آرامش فرد میشود و نمیتوان آنرا به یکباره قطع کرد یا کنار گذاشت؛ چون باعث پریشانی و بدخلقی فرد میشود.با روش DST و مدت ۱۰ ماه زمان میخواهد تا سیگار درمان شود؛ باید روی جسم و روان و جهانبینی کار شود، ابتدا باید نیکوتین دودی را به خوراکی تبدیک کنیم که سه راه وجود دارد: چسب، آدامس و قرص که آدامس به دلیل جذب بالا بهترین گزینه است. فرد در حال مصرف آدامس اگر به سکسکه بیفتد؛ یعنی زیاد مصرف کرده و باید قطع یا عوضش کند یا اگر دهانش تاول زد دهان را با دهانشویه قرقره کند.
به امید رهایی و آگاهی همه مردم و داشتن جامعهای سالم و پاکی از هر نوع مواد مخدر.
رابط خبری: همسفر مقدسه رهجوی راهنما همسفر فیروزه (لژیون پنجم)
ویرایش، عکاس و ارسال: همسفر فاطمه (نگهبان سایت)
نمایندگی همسفران نیمایوشبج بهشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
127