انسان موجودی الگو بردار است،
الگوی همه انسانها از لحاظ ظاهری و اندامها دریک شرایط قرار دارند فقط از لحاظ هوش تعدادی سطح بالاتر یا پائینتری دارند.
در سوره بلد، علما و مفسران میگویند: منظور از بلد، همان شهر مکه است.
آقای مهندس میگویند به نظر من، منظور از حلول در شهر، همان شهر وجودی انسان میباشد.
مولانا هم میگوید:
پس به صورت عالم اصغر توئی
پس به معنا عالم اکبر توئی
گفته میشود وجود انسان مثل جهان اصغر میباشد، درحقیقت و معنا انسان عالم اکبر است و درون انسان بزرگتر از جهان هستی میباشد.
کتاب آسمانی می فرماید: همانا انسان در رنج آفریده شده است. اگر ما در رنج و درد هستیم برای ساختن و آزموده شدن میباشد. خلقت انسان و زمین هم به همین صورت است رنج برای انسان گذرا است.
اگر چرخ گردون بر وقف مراد ما نگردید این چرخ همیشه یکسان نیست، درحال تغییر است ناامید نشوید.
ما در هر نقطهای قرار داریم دو علت دارد یا تقاص پس میدهیم یا آموزش میبینیم! حتی تقاص هم پس دهیم باز هم آموزش است!
سیستم انسان مثل درخت است که شاخه، تنه و برگ همه برای بوجود آوردن میوه است و این ذات ما را بوجود میآورد که چگونه است.
پدر و مادر هم تولیدکننده جسم انسان هستند.
از غم و ناامیدی شکایت کردن مشکلی را حل نمیکند. ما باید به تلاش و کوشش ادامه دهیم تا بتوانیم از بحرانها بیرون آئیم.
تلاش و حرکت باعث میشود جسم ما نیرومند شود و روح و روان را استحکام دهد.
بعضی زخمها را ممکن است انسان از یاد ببرد ولی اثرش باقی میماند مثل زخم بریدگی.
انسانی که از خطر فرار میکند باید بداند خطر همیشه به دنبال او میگردد ولی انسانی که به دل خطر میرود خطر از او فرار میکند.
هیچ رنجی بیدلیل نیست حتما نتیجه خوبی دارد مثل روزه گرفتن.
انسان درحیاط زمینی به سه حلقه تقسیم میشود؛ حیاط خردسالی که در ناآگاهی کامل است، حیاط جوانی درغرور جوانی همراه باجهل است، حیاط میانسالی که حلقه سوم است باید آموزش زیادی ببیند تا به تکامل برسد انسانها درحلقه سوم نباید به دنبال مال و مقام بروند در غیر اینصورت حذف میشوند.
تربیت فرزندان صالح برای انسانها یکی ازمسائل مهم است! نباید افراطی عمل کنیم باید تعادل را رعایت کنیم و فرزند صالح تربیت کنیم.
باید به جایی برسیم که همه انسانها را دوست داشته باشیم. موقعی میتوانیم انسانها رادوست داشته باشیم که انسانها را بشناسیم! باید یاد بگیریم چگونه زندگی کنیم.
شاعرهای بزرگ همینها را میگویند
درآخر مژده به صبر و امیدواری که:
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
ایدل غمدیده حالت به شود،دل بد مکن.
برداشت: مسافر حسن لژیون ۱۴
رابط و پیگیری و تایپ مسافر مجید لژیون ۷
مسئول سایت مسافر حامد
- تعداد بازدید از این مطلب :
218