خداوند بزرگ را بسیار شکر میکنم که این فرصت به من داده شد تا بتوانم حس و حال رهایی خود را از بند نیکوتین به قلم بیاورم و فراموش نکنم با چه حال و روزی وارد کنگره۶۰ شدم و گذشته تاریک و سیاه خودم را از یاد نبرم؛ من پس از رهایی مسافرم وارد کنگره شدم، متأسفانه در سفر اول مسافرم را در کنگره همراهی نکردم اما او به همراه همسرش در کنگره آموزش میگرفتند و به مرور زمان تغییرات را در وجود مسافرم و همسرش میدیدم و حس میکردم چهقدر از آنها عقب هستم. همیشه و به هر بهانهای به کنگره میآمدم و در جشن یکسال رهایی او شرکت کردم، روز همسفر از من خواهش میکرد که او را همراهی کنم هر بار که به کنگره میرفتم حس و حال خوبی از محبت مسافران و همسفران دریافت میکردم؛ میدیدم مسافرم به حال خوب رسیده و درمان شده و همچنین جهانبینی و دیدگاه آنها بسیار تغییر کرده که همین امر باعث تلنگر و جرقه درون من و علت حضور همیشگی و مستمر من در کنگره شد.
سفر خود را شروع کردم، راهنما انتخاب کردم و سیدی مینوشتم در واقع تلاش میکردم، اما حال درونی من خوب نبود کمتر حرف میزدم و نمیتوانستم مشارکت کنم؛ با توجه به اینکه فضای درون کنگره برای من فضای عرفانی و به دور از ضدارزشها بود اما حال من خوب نبود و بهخاطر خرابیهایی که در درون داشتم نمیتوانستم همه مشکلاتم را با راهنمای خود در میان بگذارم و تصور میکردم انسان همهچیز را نباید به زبان بیاورد؛ با برادرم که در واقع مسافرم بود در میان گذاشتم و او گفت به دلیل مصرف قلیان حال خوبی نداری و هر چه سریعتر با راهنما در میان بگذار و برای درمان اقدام کن؛ تا آن لحظه نمیخواستم قبول کنم که مصرفکننده هستم و با خود میگفتم که کمکم مصرفم را کم میکنم، زمان میگذشت و حال من همچنان بدتر از قبل میشد تا اینکه با راهنمای خود در میان گذاشتم و ایشان من را راهنمایی کردند و گفتند تا زمانی که با دود قلیان به جسم خود حال بد میدهی جسم نیز حال خوبی به تو نمیدهد به فکر فرو رفتم و متوجه شدم چهقدر منطقی این موضوع را بیان کردند. من در کنگره یاد گرفته بودم که دنیا، دنیای بده بستان است هر چه به دنیا بدهی همان نیز دریافت میکنی به همین دلیل وقتی حال بد به جسم خود میدهم قطعاً حال بد هم از افکارم دریافت میکنم؛ نمیخواستم قبول کنم که مصرف کننده هستم صحبتهای راهنمای ویلیام نیز بسیار تأثیرگذار بود و ایشان دست من را از اعماق تاریکی بیرون کشیدند.
سفر خودم را با آدامس نیکوتین به روش DST شروع کردم و مرتب در کلاسهای مجازی ویلیام شرکت میکردم قبل از درمان نیکوتین، هیچگاه خودم را مصرفکننده نیکوتین نمیدانستم تا زمانی که نمیپذیرفتم مصرف کننده هستم هرگز اتفاقهای خوب برایم رقم نمیخورد چرا که همیشه میگفتم دلیل حال بد من، قلیان نیست بلکه قلیان دردهای مرا تسکین میدهد چون وقتی استفاده میکنم دردها فراموش میشود اما درک این موضوع را نداشتم که با مصرف روزانه، تخریب و آسیب بیشتری به سیستم ایکس خود وارد میکنم امیدوارم کسانی که مطلب من را میخوانند اگر مصرف کننده قلیان و سیگار یا هر نیکوتینی هستند با تفکر و اندیشه وارد لژیون ویلیام شوند و خودشان را از بند نیکوتین آزاد و به درمان برسند زیرا هیچ لذتی و هیچ نعمتی بالاتر از جسم سالم و ذهن آرام نیست؛ همیشه باید سپاسگزار خداوند باشیم که کنگره را در مسیر زندگی ما قرار داد.
دلنوشته: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون نهم)
ویرایش: رابط خبری همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر طاهره(لژیون نهم)
ارسال: همسفر مژگان دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی خلیجفارس بوشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
43