English Version
This Site Is Available In English

بعد از سال‌ها، آرامش را در کنگره یافتم

بعد از سال‌ها، آرامش را در کنگره یافتم

به یاد می‌آورم اولین‌باری که وارد جلسه همسفران کنگره۶۰ شدم، لبخندی مصنوعی روی لبانم بود؛ اما درونم پر از غم و اندوه بود. خدایا، چرا من؟ چرا باید در جمعی باشم که همه همسرانشان گرفتار اعتیادند؟ چرا باید تاوان اعتیاد همسرم را بپردازم؟ خودم را دلداری می‌دادم که اگر بیایم، همسرم هم مجبور می‌شود بیاید.

سه جلسه گذشت، راهنمای خودم را انتخاب کردم. کم‌کم، تغییری شگفت‌انگیز در من رخ داد، حالم بهتر شد، روحیه‌ام به اوج رسید، دیگر مشکل فراموشی نداشتم، غذاهایم دیگر نمی‌سوخت، به خودم اعتماد پیدا کردم، دوباره خیاطی می‌کردم، دیگر کوچکترین حرف اطرافیان، مرا آزار نمی‌داد.

به خودم آمدم و دیدم آرامشی را که سال‌ها در خانه پدر، مسجد و هر جای دیگری دنبالش می‌گشتم و هرگز به آن نرسیده بودم، اینجا پیدا کردم. اینجا جایی بود که همه بدون هیچ چشم‌داشتی، تلاش می‌کردند حال یک نفر را خوب کنند، یک نفر را به آرامش برسانند. برای هم دعا می‌کردند، یکدیگر را بی‌منت دوست داشتند. اینجا، یک خانواده‌ی واقعی بود.

خدایا، از این لطف بی‌کرانت سپاسگزارم! با افتخار می‌گویم که به کنگره۶۰ می‌روم. من، زنی که زمانی در تاریکی اعتیاد و ناامیدی غرق شده بودم، اکنون در نور امید و رهایی می‌درخشم. کنگره۶۰، نه‌تنها به من کمک کرد؛ بلکه به من آموخت که زندگی چقدر لذت‌بخش است، من دوباره دوست دارم زندگی کنم. می‌خواهم زنده بمانم و این تجربه قشنگ را با دیگران تقسیم کنم. می‌خواهم دنیا را با کنگره۶۰ آشنا کنم. می‌خواهم به هر کسی که در تاریکی اعتیاد گرفتار است، بگویم که راه نجات وجود دارد، در کنگره امید و آرامش هست.

نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم)
ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دنا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .