English Version
This Site Is Available In English

من باید همیشه در حال گرفتن آموزش باشم

من باید همیشه در حال گرفتن آموزش باشم

سیزدهمین جلسه از دور نهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی گوجان با استادی مسافر عباس ، نگهبانی مسافر مهرداد و دبیری مسافر یاسر با دستور جلسه: وادی سوم و تاثیر آن روی من، در روز سه‌شنبه۱۴۰۴/۳/۶ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
تشکر می‌کنم از نگهبان جلسه، مرزبانی و ایجنت محترم که به من اجازه دادند خدمت بکنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز وادی سوم می‌باشد که وادی ها به من نشان می‌دهند پله پله این مسیر را طی بکنم تا بتوانم به آسایش و آرامش برسم و از بند تاریکی‌ها و جهالت رها بشوم. و بتوانم به یک آرامش نسبی و آسایش نسبی برسم. وادی اول تفکر کردن را به من نشان داد و من در وادی اول یاد می‌گیرم که چه طور تفکر کنم و فرق تفکر را با افکار به من آموزش داد،که تفکر هدفمند است و با افکار فرق می‌کند. وادی دوم به من میگوید که هیچ موجودی بیهوده خلق نشده است. یعنی من حتماً یک علتی داشته که آمدم در این حیات. وادی سوم با باید شروع کرده و که متن واد این است :باید دانست که هیچ موجودی به اندازه خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند. این وادی حجت را بر من تمام می‌کند یعنی تمام مسئولیت کارم را به گردن خودم می‌اندازند. من قبل از اینکه به کنگره بیایم، دنیای اعتیاد ضعیفم کرده بود انتظار زیادی از دیگران داشتم، می‌خواستم در مشکلاتی که خودم با دست‌های خودم درست کرده بودم، یک شخص دیگری بیاید و مشکلاتم را حل کند. اوایل که به کنگره آمده بودم خیلی حال خرابی داشتم. با مشکلات و فکر خراب آمده بودم و با راهنمایم صحبت کردم ایشان به زیبایی جوابم را دادند و گفتند هیچ ورد یا جادویی نیست که من بخوانم و مشکلاتت حل بشود. اینکه آمدی و فکر کردی میشود من کاری بکنم که مشکلاتت حل بشود،نه کنگره به این شکل نیست. این مشکلات را خودت برای خودت رقم زدی و باید خودت حلشان کنی. صحبت ایشان بسیار تاثیرگزار بود و ماندم و با اینکه می‌دانستم راه فراری نیست باز هم دنبال یک راه فرار بودم، تا از مسئولیت کارهای خودم فرار کنم. ولی آمدم سفر کردم و به آرامی توانستم به رهایی برسم. و خیلی از مشکلاتم حل شد. اینکه چه طور این اتفاق برایم افتاد،تا زمانی که مسئولیت کارم را خودم بر عهده نگرفتم، هیچ مشکلی حل نشد. حتی اگر ۱۰۰ سال دیگر من بیرون از این کنگره می‌ماندم. یک آیه در قرآن داریم که می‌فرماید:هیچ نفسی بار نفس دیگر را به دوش نمی‌کشد. من یک کارهایی کرده ام یک راه‌هایی را خطا رفته ام باید مسئولیتش را بپذیرم و پای کار بایستم تا بتوانم از این مشکلات بیرون بیایم. انسان زمانی که وارد تاریکی اعتیاد شد، دیگر هیچ موجودی به اندازه خود انسان به این موضوع فکر نمی‌کند یعنی پدر من مادر من عزیزان من دوست دارند که من به درمان برسم.ولی هیچ کدام کاری نمی‌توانند برای من انجام بدهند. هیچ شخصی به جای من نمی‌تواند خماری بکشد، من زمانی که مصرف هم میکردم هیچکس جای من نبود که آن حال را داشته باشد، حالا راه نمایان شده است. باید بیایم در کنگره و ذره ذره، روی خودم و افکارم کار کنم ،اینکه من بخواهم فکر بکنم امروز آمده ام در کنگره و از فردا همه چیز حل میشود اشتباه است. اینطور نیست،باید حضورم ادامه دار باشد خدمت کنم، آموزش ها را جدی بگیرم، سی دی بنویسم به حرف راهنمایم گوش بدهم تا آن صفتم عوض بشود. من اگر بخواهم از دست بیماری اعتیاد رها شوم هیچ راهی ندارم جز اینکه تغییر کنم و صفتم را عوض کنم. افکار و اندیشه و عملکردم باید عوض بشود. کارهایی را که قبلاً انجام میدادم در ادامه زندگی انجام ندهم. و اینکه سی دی نوشتن خیلی مهم می‌باشد که باعث می‌شود من کم کم جذب صفت‌های خوب بشوم تا بتوانم اعتیادم را درمان بکنم. و اگر به کنگره می‌آیم ولی هنوز رفتارهای قبلی را دارم اتفاقی برایم نیفتاده. شاید مواد کنار برود ولی من تغییری نکرده ام که بخواهم تبدیل بشوم. برای تبدیل شدن انسان باید تغییر بکند،در این وادی همه مسئولیت را بر دوش خودم انداخته و به من گفته که ناامید نباش، و روی پای خودت بایست. زمانی که انسان بتواند روی پای خودش بایستد موفق می‌شود. به قول قدیمی‌ها چشمه باید از خودش جوشش داشته باشد. یک زمانی من منتظر بودم که شخص دیگری مشکلاتم را حل بکند. آقای مهندس به زیبایی در سی‌دی توضیح داده اند که حتی اگر دیگری هم مشکل من را حل بکند آن مشکل پابرجاست چون من کاری نکردام .مثلاً یک پولی به من رسیده ولی من یاد نگرفتم که چطور پول در بیاورم یا مثلاً اینکه بچه‌ام را می‌فرستم مدرسه و خود استاد یا معلم بخواهد تکالیف بچه‌ام را انجام بدهد. آیا اجازه میدهم که استاد یا معلم این کار انجام بدهند ؟خوب مسلماً خیر،چون اگر قرار بر این باشد بچّه من چیزی یاد نمی‌گیرد. زندگی هم همینطور است،اصلاً من به این زندگی و حیات آمده ام تا آموزش بگیرم و بتوانم مشکلاتم را حل بکنم.

 

نگارش سخنان استاد: مسافر مجید
ویراستار: مرزبان خدمت مسافر جاسم
تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافرابوالقاسم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .