همه ما در مغز خود مواد شیمیایی طبیعی داریم که نوروترانسمیتر نامیده می شوند. حدود 300 نوروترانسمیتر شیمیایی در بدن ما موجود است مانند دوپامین، نوراپی نفرین، سروتونین، اندورفین، استیل کولین و ... . کار این مواد شیمیایی آسان کردن عمل انتقال اطلاعات از مغز به تمامی نقاط بدن است که این کار توسط پالس های الکتریکی به انجام می رسد.
اطلاعات مخابره شده از مغز اثرات بسیاری دارند، بعضی از این اثرات کارهای عادی و نرمال بدن است مانند عرق کردن، هضم غذا و فعالیت های سلولی زیادی که از آن ها آگاه نیستیم، باقی اثراتی که از آن ها آگاه هستیم باعث می شوند که احساسی به وجود آید تا به فعالیت های روزانه که برای حیات الزام دارند بپردازیم.
احساساتی مانند گرسنگی که باعث غذا خوردن می شود، یا یک خوشحالی و احساس رضایت طبیعی وقتی که فعالیت بدنی انجام می دهیم تا باعث شود بازهم به فعالیت بدنی بپردازیم، نروترانسمیترها توسط مغز در قسمت پاداش ذهنی یا بافت های عصبی مغز تولید می شوند.
زمانی که ما گرسنه هستیم غذا می خوریم و احساس رضایت می کنیم، زمانی که به استراحت نیاز داریم، می خوابیم و احساس رضایت می کنیم، زمانی که ورزش می کنیم، اندورفین به عنوان نوروترانسمیتر، آزاد می شود و احساس خوبی داریم، احساس سرخوشی طبیعی که لذت دونده (Runner high) نام نهاده شده است، این احساس سرخوشی یا احساس خوب که روزانه تجربه می کنیم نقش بسیار مهمی در زندگی دارند که باعث می شوند تا به فعالیت های طبیعی روزانه ادامه دهیم و زندگی سالم داشته باشیم.
مواد اعتیاد آور اثراتی شبیه به مواد طبیعی شیمیایی بدن در مغز ایجاد می کنند، این مواد دقیقأ مانند نوروترانسمیترها عمل کرده و احساس سرخوشی را ایجاد می کنند، بعد از مصرف ادامه دار مواد مخدر بازیابی خود به خودی نوروترانسمیترها بعد از قطع مصرف مواد غیر ممکن می شود و این باعث عدم تعادل شیمیایی مغز می شود.
این عدم تعادل شیمیایی در مغز احساسات منفی زیادی مانند افسردگی، اضطراب، زودرنجی، بی انگیزگی و خستگی را به وجود می آورد، سریع ترین راه برای خلاصی از این احساسات منفی مصرف دوباره مواد مخدر است، اگر مواد مخدر استفاده نشود اثرات قطع مخدر در بدن به وجود می آید مانند دردهای فیزیکی که در کنار این احساسات منفی شرایط بسیار نامساعدی را برای فرد مصرف کننده به وجود می آورد.
بهترین راه برای درمان این مسئله دوباره برقرار کردن تعادل شیمیایی مغز است و این کار نیاز به شیوه درمان مناسب دارد.
در کنگره 60 ما معتقدیم که متد D.S.T توانایی برقراری دوباره تعادل شیمیایی مغز را دارد و اثبات این مدعا هزاران افراد درمان شده این راه می باشند، بعد از کامل شدن درمان، بدن دیگر نیازی به مخدر بیرونی نخواهد داشت چرا که نوروترانسمیترها به خوبی بازسازی شده اند اما جهان بینی چه می شود؟!
نگرش ما به زندگی، آیا همچنان اعتقاد داریم که لذت بخش ترین کار در زندگی مصرف مخدر است؟!
انسان در یک نگاه کلی همواره به صورت اقتصادی به زندگی نگاه می کند به این معنا که در مقابل از دست دادن چیزی باید چیز دیگری به دست آورد تا احساس آرامش را از دست ندهد.
آیا این چیز جدید که جای اعتیاد را می گیرد، می تواند ازدواج کردن باشد؟! یا شغل به دست آوردن؟! یا شاید این یک تغییر نگرش در جهت درست باشد که به زندگی انسان معنا ببخشد تا انسان بداند که زندگی قوانین و هدفی دارد.
لذت بردن و تفریح کردن از الزامات زندگی هستند اما به چه قیمتی و تا کجا؟
نویسنده: مسافر احسان رنجبر
منبع: جمعیت احیای انسانی کنگره 60
-
منبع:
- دوشنبه 20 خرداد 1392
- تعداد بازدید از این مطلب :
11819