در وادی اول آموختیم با تفکر ساختارها آغاز میشود و خداوند ما را بهگونهای خلق کرده که باید برای زندگی خود برنامهریزی داشته باشیم که لازمه آن تفکر کردن است. وادی دوم بیان میکند: هیچ موجودی جهت بیهودگی پا به حیات نگذاشته است؛ هیچکدام از ما بیهوده و بیارزش نیستیم؛ وادی سوم با کلمه «باید» شروع میشود که باید این را بدانیم هیچ موجودی بهاندازه خود انسان به خودش فکر نمیکند. این وادی به من آموخت که مسئولیت زندگی، کارها و مشکلات خود را بپذیرم و با سختیها مبارزه کنم.
مدت چند سال که در کنار یک مصرفکننده مواد مخدر بودم، تخریبهای زیادی ازلحاظ روحی و روانی به من واردشده است و من نیز مانند مسافرم آموزش لازم دارم تا بتوانم مادر و همسر خوبی برای خانوادهام باشم. این نکته بیشترین تأثیر را روی من گذاشت و سعی کردم تمام مسائل زندگی خودم را با تفکر درست و بهآرامی حل کنم؛ به عبارتی خودم مسیر خودم را پیدا کنم.
به اعتقاد بنده نقش ورزش برای قبول کردن مسئولیتها و بالا بردن ظرفیت و خوب شدن حال ما نقش بسیار زیادی دارد. اینکه شخص صبح زود از خواب بیدار میشود، تأثیر بسیار در پذیرفتن مسئولیتها و مسائل شخصی دارد. ورزش و تغذیه از اضلاع مثلث سلامتی جسم هستند که بستر هر دو در پارک وجود دارد، اما بااینحال بعضی افراد آموزشها را دریافت و عملی میکنند و بعضی دیگر، آموزشها را دریافت کرده اما به آن عمل نمیکنند. تعدادی هم تمایل به دریافت آموزش ندارند که ما با این گروه کار نداریم.
هر راهنما در کنگره بایستی در فعالیتهای ورزشی شرکت کند؛ در این صورت رهجو نیز از راهنما الگو گرفته و به حضور در پارک و فعالیت ورزشی رغبت پیدا میکند. بیشتر انسانها با آموزش صحیح، تغییرات مثبتی در زندگیشان ایجاد میشود و آنها ارزش آموختههای خود را خواهد دانست که علت اصلی آن حضور در پارک و کسب حال خوش است.
همسفر بال پرواز یک مسافر است؛ اما درعینحال باید مسافر را رها کند. او باید صبر داشته باشد تا مسافر بهمرورزمان جهانبینی خود را در جهت شناخت دنیای بیرون و درون خود بالا ببرد تا کمکم بتواند به مسئولیتهای خودش آگاه شده و آنها را بپذیرد.
کنگره بیشترین تأثیر و سازندگی را در خانواده من داشته است؛ زیرا تا قبل از آشنایی با کنگره بهشدت کمحوصله بوده و نقطه تحمل پایینی داشتم. بیشتر کارها و یا کلامم بدون تفکر و عجولانه بود؛ اما بزرگترین چیزی که از کنگره آموختم، تفکر کردن بود که حتی برای پنج دقیقه هم که شده قبل از انجام هر کار، کمی تفکر کنم.
در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر جمله زیبایی در اهمیت تفکر کردن با این مضمون مطرحشده است که «گلوله از تفنگ خارج نمیشود؛ بلکه همان سخنی است که از دهان خارج میگردد؛ پس باید تفکر کنیم».
در پایان، هرروز خداراشکر میکنم که به من توفیق حضور در کنگره را داد تا با دریافت آموزش، علم درست زندگی کردن را بیاموزم و از تمام خدمتگزاران کنگره ۶۰ سپاسگزار هستم.
رابط خبری: همسفر زهرا مرزبان خبری پارک شهدای گمنام نیکآباد، نمایندگی ملاصدرا
نویسنده: همسفر زهرا از پارک شهدای گمنام نیکآباد
ارسال: راهنما همسفر فاطمه رشته ورزشی ایروبیک نمایندگی دنا شهرضا دبیر سایت
گروه ورزش همسفران کنگره 60
- تعداد بازدید از این مطلب :
160